خبرگزاری شبستان - سرویس قرآن و معارف: "این رذایل اخلاقی که در جنبه طبیعی هر انسانی مشهود است تنها عامل تنزیه و تطهیر همان نماز است. فرمود: ان الانسان خلق هلوعا اذامسه الشر جزوعا و اذامسه الخیر منوعا الا المصلین. آنگاه او صافی برای مصلین ذکر می کند. البته مصلین گرچه وزنش وزن اسم فاعل است ولی در حقیقت صفت مشبهه باب تفعیل است نه اسم فاعل باب تفعیل یعنی کسانی که نمازگزار را ستینند، این وصف در آنها ملکه شده است نه تنها جنبه فاعلی دارد که معنای حدوث را فقط تضمین می کند. آنهائی که نمازگزارانند واقعا به تمام معنای کلمه اهل نمازند. آنها هلوع نیستند، جزوع نیستند، صبورند و منوع نیستند بلکه اهل ایثار و نثارند."
آنچه در ادامه می آید بخشی از دیدگاه های آیت الله جوادی آملی، اندیشمند برجسته دینی در کتاب "نماز و نمازگزاران" است.
قرآن فوائد فراوانی برای نماز ذکر می کند. می فرماید: ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر/ نماز جلوی زشتی را می گیرد زیرا طهارت هست شرایط و عادات و آدابی دارد حلیت مکان می طلبد و حلیت لباس می طلبد. طهارت مکان می طلبد و طهارت لباس می طلبد.
بعضی شرطند، بعضی شطرند، بعضی و جوبی، بعضی ندبی، بعضی عنوان ادب و دستور و سنت. این مجموعه، نماز را می سازد. البته چون جهان طبیعت، جهان تاثیر و تاثر متقابل است. همانطور که ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر، ان الفحشاء هم تنهی عن الصلوه کسی که اهل فحشاء و منکر است توفیق خواندن نماز ندارد. اینها یک تضاد متقابل دارند ممکن نیست که نماز جلوی فحشاء را بگیرد ولی فحشاء اثر منفی در مورد نماز نگذارد. همانطوری که نماز گزار از فحشاء منزه است. انسان فحاش یا فاحش یا بدعمل هم توفیق انجام نماز را ندارد. این اولین فایده ای که قرآن کریم برای نماز ذکر می کند.
انسان طبعا هلوع است گرچه فطرتا موحد است
فایده اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، همه این منابع را در سوره مبارکه معراج می توانید بیابید. این سوره معارج در مکه نازل شده. سخن از زکوه فقهی نبوده، چون زکوه فقهی مصطلح در مدینه واجب شده، ولی در سوره مبارکه معارج که سوره مکی است فرمود: ان الانسان خلق هلوعا اذامسه الشر جزوعا و اذامسه الخیر منوعا الا المصلین. این هلوع بودن، جزوع بودن، بی قرار بودن، مناع خیر بودن، خیر و برکات را برکات را برای خود خواستن، خیر را توسعه ندادن، شرح صدر نداشتن، جزع را تحمل نکردن و خیر را برای دیگران طلب نکردن. اینها جزء رذایل اخلاقی است که هر بخشی برای خود آثار سوء آن بخش را دارد. بخش مربوط به تورم و احتکار و گرانی تطفیف و کم فروشی و بخشی هم در مسائل سیاسی است که اگر حادثه تلخی آمد به گروههای دیگر وابسته می شود جزع می کند، بی صبری نشان می دهد. اگر همه اینها تحلیل شود تمام رذایل اخلاقی و اجتماعی مانند آن از آن استنباط می شود. فرمود: انسان طبیعتا این چنین است، گرچه فطرتا موحد است، فطرت انسان البته حق خواه و حق طلب است که فطره الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله اما طبیعت انسان که انی خالق بشرا من طین. مبتلا ته رذایل اخلاقی است این جنبه طین لاذب بدون حما مسنون بودن، سلسال بودن و امثال ذلک این رذایل طبیعت و ماده را به همراه دارد. بنابراین انسان طبعا هلوع است گرچه فطرتا موحد است و خیرخواه.
نماز تنها عامل تنزیه و تطهیر رذایل اخلاقی انسان
این رذایل اخلاقی که در جنبه طبیعی هر انسانی مشهود است تنها عامل تنزیه و تطهیر همان نماز است. فرمود: ان الانسان خلق هلوعا اذامسه الشر جزوعا و اذامسه الخیر منوعا الا المصلین. آنگاه او صافی برای مصلین ذکر می کند. البته مصلین گرچه وزنش وزن اسم فاعل است ولی در حقیقت صفت مشبهه باب تفعیل است نه اسم فاعل باب تفعیل یعنی کسانی که نمازگزار را ستینند، این وصف در آنها ملکه شده است نه تنها جنبه فاعلی دارد که معنای حدوث را فقط تضمین می کند. آنهائی که نمازگزارانند واقعا به تمام معنای کلمه اهل نمازند. آنها هلوع نیستند، جزوع نیستند، صبورند و منوع نیستند بلکه اهل ایثار و نثارند کسانی هستند که الذین فی اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم این حق معلوم راجع به زکات و امثال زکات فقهی نیست. این درباره انفاق و ایثار واجب نیست، چون در مکه هنوز زکات فقهی نیامده بود. در آنجا وحی مسئله رسیدگی به پابرهنگان و محرومان و گرسنگان تثبیت شده است و مهمترین عامل برای این کار نماز است. نماز به انسان می گوید حقوق دیگران را نگیر، بلکه با خدا رابطه پیدا کن، و وقتی با خدا رابطه پیدا کردی رزق را از او می طلبی و این نعبد گفتن و متکلم مع الغیر آوردن و دعاها را بصورت متکلم مع الغیر ذکر کردن و خیر دیگران را خواستن و دیگران را در خیر خود سهیم دانستن ایجاب می کند که انسان در مسائل اقتصادی هم دیگران را فراموش نکند این دینی که دستور می دهد در سحرها برخیز و چهل مومن را لااقل دعا کن دستور روز هم این است که حداقل چهل مومن را دستگیری بکن، مشکلات چهل مومن را هم بر طرف بکن این دستور شبانه برای تهذیب روزانه است. باری بسیاری از فضائل اخلاقی را در سوره معارج به برکت نماز تبیین می کند و بسیاری از رذایل اخلاقی را به برکت نماز می زداید، فرمود اینها کسانی هستند که تن به تباهی نمی دهند و از زهد معنوی برخوردارند.
فایده دیگری که ذات اقدس الله برای نماز ذکر میکند در سوره مبارکه حمد بیان شده است: این که بگوئید ایاک نعبد و ایاک نستعین اما راه استعانا را هم مشخص کرده است. فرمود: واستعینوا بالصبر و الصلاه. شما اگر بخواهید از مدد غیبی برخوردار باشید به وسیله نماز از خدا استعانت کنید. خدایی که خیر معین است و خیر معاون به اعانت شما توجه می کند، پس نماز بهترین رابط است بین خلق و خالق و عبد برسد از این جهت فرمود: واستعینوا بالصبر و الصلاه و انها لکبیره الا علی الخاشعین.
بهترین حالت برای بشارت زکریا هنگام نماز بود
یکی از فوائد نماز را می توان مسائل ولائی دانست مثلا وجود مبارک زکریا سلام الله علیه وارث ولایت تلقی کرد که عرض می کرد پروردگارا هب لی ولیا یرثنی ویرث من ال یعقوب واجعله رب رضیا. یک ولی ای از اولیاء خودت که مرضی تو باشد وارث من قرار بده که وارث صوری و ظاهری و وارث معنوی و غیبی من باشد وقتی که داستان مریم سلام الله علیها پیش آمد، علاقمند شد فرزندی صالح داشته باشد در عین حال که از جریان طبیعی ناامید بود گفت: رب انی وهن العظم منی و اشتعل الراس شیبا و لم اک بدعائک رب شقیا. دعا کرد که فرزند صالح به او اعطا شود اما بهترین حالت برای بشارت زکریا هنگام نماز بوده فنادته الملائکه و هو قائم یصلی فی المحراب ان الله یبشرک بغلام اسمه یحیی در حال نماز فرشتگان گفتند خدا بشارت می دهد که به یحیی داد. غلامی داد، جوانی داد که لم نجعل له من قبل سمیا. خداوند او را یحیی نامید. من قبلا کسی را به این نام یحیی ننهادم
اما یحیی که درباره او فرمود: یا یحیی خذالکتاب... و همان یحیی که شربت شهادت نوشید و به عنوان یحیای شهید در سلسله انبیاء علیهم السلام حضور یافت این در حال نماز بود که بشارت به زکریا سلام الله علیه رسیده است چه این که یکی از برجسته ترین مواقف نبوت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم مسئله معراج پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم است و در معراج مهمترین پذیرائی خدا از عبد صالحش همان مسئله نماز بود. سبحان الذی اسری بعبده لیلا من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الذی بارکنا حوله، بار یافت از آنجا به دنی فتدلی عروج کرد. ضیافت حق را چشید. بهترین پذیرائی حق از بنده صالحش تعلیم صورت تفصیلی نماز بود گرچه نماز قبل از معراج بود اما به صورت دو رکعت بود اما نماز هفده رکعتی با نوافل که جمعا 51 رکعت خواهد شد اینها را عملا ذات مقدس رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مراسم ضیافت شب معراج فراگرفت. نماز را می خواند به وحی الهی، هم حکمی و هم تصعیدی که در آنجا به نماز پرداخت و صدای یا احمد یا احمد مایه دلگرمی پیامبر بود و رکوع می کرد، سجود می کرد، استغفار می کرد و همه اینها برای ایحاء الهی بود خود اینها اهمیت و عظمت نماز را نشان می دهد و انبیاء هم وقتی که پیروانشان خواستند دستور بدهند آنها را در مواقع حساس به مسئله نماز رهبری می کردند و این که ذات اقدس الله در قرآن کریم فرمود: وان لواستقاموا علی الطریقه لا سقینا هم ماء غدقا. این رابطه تنگاتنگ بین اعمال صالح مردم و حوادث روزگار را تبیین می کند. اگر مردم مستقیم باشند ما باران مناسب و بجا برای آنها نازل می کنیم گرچه درباره اصل کلی فرمود: که اگر آنها اهل تقوی باشند و تورات و انجیل را درست اقامه کنند هم از جسم آسمانی و هم از جسم زمینی و به حسب باطن هم از علوم و معارفی که از بالا می آید و هم از علوم و معارفی که از راه رفتن در مدرسه ها و مکتب ها نصیبشان می شود همه و همه چه باران که از بالا می آید چه علوم غیب چه میوه ها که از زمین می روید و چه علومی که با راه رفتن ها نصیب انسان می شود همه و همه اینها را به طور اصل کلی بیان کرد و فرمود: ولو ان اهل القری و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء. همه اینها را بطور کلی بیان فرمود. یک رابطه مستقیم بین استقامت و نزول باران ذکر کرد که وان لو استقاموا علی الطریقه لا سقینا هم ماء غدقا نماز استسقاء مثال بارزی است برای استقامت بر طریقه حق اگر کسی اهل نماز بود و از خدا استمداد کرد و از ذات اقدس الله باران را می فرستد و این دعا را هم مستجاب می کند، بنابراین اینها گوشه ای از فوائد نماز است که در قرآن کریم برای نماز تبیین شد.
نظر شما