انسان جاهل حیات آخرت را به حیات دنیا می فروشد

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از اصفهان، نشست اخلاقی با حضور حجت الاسلام غلامحسین مرتضوی پناه با شرکت خواهران طلبه در موسسه آموزش عالی حوزوی مجتهده امین برگزار شد.
 

وی با اشاره به اینکه پیامبر اسلام می فرماید انسان برای عبد صالح خدا شدن پنج مانع دارد گغت::اگر کسی می خواهد عبد صالح خدا باشد باید این پنج مانع را از پیش پای خود بردارد، این که در نماز می گوییم «صراط الذین انعمت علیهم»؛ یعنی خدایا من راه کسانی را بروم که انعمت علیهم. این انعمت علیهم چه کسانی هستند؟ می فرماید انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین والشهداء و الصالحین؛ اگر انسان جزء عباد صالح خدا شود با انبیا و صدیقین معیت پیدا میکند که وجود نازنین حضرت علی علیه السلام است و با شهدا که امام حسن و امام حسین علیهماالسلام هستند. 

مرتضوی ابراز داشت: اگر مقام صالحین را پیدا کنیم امام زمان علیه السلام که نماز می خوانند چه حواسمان باشد و چه نباشد به ما هم سلام می دهند؛ السلام علینا و علی عباد الله الصالحین، پس ما اگر جزء عباد صالح شدیم مقام مان خیلی بالا می رود، پیامبر  فرمودند اگر این پنج مانع نبود مردم جزء عباد صالح خدا شده بودند. 

وی افزود: اول چیزی که مانع از عباد صالح خدا شدن است، جهل است در زمان پیامبر جهل مردم بیداد می کرد، اصلا پیامبر آمدند که با جهل مردم مبارزه کنند، در زمان امیرالمومنین علیه السلام جهل مردم بیشتر شد، بیست و پنج سال آن حضرت را کنار زدند و از علم آن بزرگوار هیچ بهرهای نبردند. 

حجت الاسلام مرتضوی پناه چهار مورد از اوصاف انسان جاهل که در روایت آمده است را از این قرار  دانست: اولین وصفی که انسان جاهل دارد این است که اهل مشورت نیست، انسان جاهل خود را عقل کل می داند، امیرالمومنین علیه السلام فرمودند یکی از کسانی که در همین دنیا کاسه چه کنم دست می گیرد کسی است که مشورت نمی کند، بنابراین آدم جاهل روی عقل خودش خیلی تکیه دارد، عقل هر کس یک جزء است و اگر با دیگران مشورت کرد چند برابر شده و قدرتمند میشود.

استاد حوزه و دانشگاه گفت: دومین وصف انسان جاهل این است که نصیحت پذیر نیست، هر چه در گوش آدم جاهل بخوانی فایده ندارد اصلا یکی از دلایل جهنمی شدن جهنمی ها همین است، این که به لقمان گفتند ادب از که آموختی گفت از بی ادبان خوب است ما هم بفهمیم چرا جهنمیها جهنمی شدند و از آن دوری کنیم تا جهنمی نشویم، آیه 10 سوره مبارکه ملک در مورد دلیل جهنمی شدن جهنمی ها میفرماید: «لو کنا نسمع او نعقل ما کنّا فی اصحاب السعیر»؛ ما گوش شنوا نداشتیم و لذا اگر کسی گوش شنوا نداشته باشد راهش رو به سعیر است، نصیحت یعنی خیرخواهی گاهی شخصی میخواهد انسان را زمین بزند ولی گاهی واقعا خیرخواه انسان است.

وی با بیان اینکه  در روایت است که پیامبر  فرمودند من از میان شما می روم و دو نصیحت کننده در میان شما باقی میگذارم افزود:  یکی از آنها گویا و دیگری خاموش است، آن که گویا است قرآن است که بین شما است با آن انس بگیرید، آن نصیحت کننده که خاموش است و اصلا سخن نمی گوید و شما را نصیحت میکند مرگ است. مرگ چیزی نمی گوید و نصیحت می کند.

 حجت الاسلام مرتضوی پناه خاطر نشان کرد: ویژگی دیگر آدم جاهل این است که آخرت خود را به دنیا میفروشد برای این که به دنیا برسد از آخرت میگذرد و نمونه بارز آن عمر سعد است.

وی افزود: انسان جاهل حیات آخرت را به حیات دنیا که اصلا نمی شود روی آن حساب کرد، می فروشد.

استاد اخلاق حوزه گفت: اولین صفت آدم بخیل این است که سلام نمی کند! دومین صفت آدم بخیل که در روایات زیاد است این است که وقتی نعمتی به او داده میشود آن را پنهان میکند و دیگران را در آن شریک نمیکند.

وی ادامه داد: یکی دیگر از اوصاف آدم بخیل این است که وقتی چیزی انفاق کرد فکر میکند آن را گم کرده است در حالی که همین انفاق است که باقی میماند،« ما عندکم ینفد و ما عند الله باق». پ سوم ریاکاریها. کسانی که در عمل ریا دارند.

حجت الاسلام مرتضوی پناه اظهار داشت:  پیامبر  فرمودند عبد صالح شدن پنج مانع دارد.، پرسیدند چهارمی چیست؟ حضرت فرمودند والاعجاب بالرای. گفتند آن عجبی است که در وجود انسان است.

وی با اشاره به اینکه  یک تکبر یعنی انسان نسبت به دیگران خود را بالاتر بداند  گفت: اگر کسی با خودش رودربایستی داشته باشد عجب است، روایت است که یک روز حضرت موسی پیش خودش پرسید که ایا خداوند بنده بهتر از من هم دارد؟ خطاب شد جبرئیل موسی را دریاب، موسی دارد هلاک می شود، جبرئیل عرض کرد چطور موسی را دریابم چه کار کنم. گفت دستش را در دست حضرت خضر علیهالسلام بگذار تا بفهمد که بهتر از او هم بنده داریم. 

وی افزود: پنجمین مانع والحرص علی الدنیا، اگر آدم به دنیا حریص شد، از اسمش پیدا است، دنی کوچک و پست است در برابر عقبی پایین تر است، حرص و طمع هم جهات خوب و بد دارد.

وی ادامه داد:  یکی از راههای درمان این است که وقتی انسان به عبادت خود غره شد نگاه کند ببیند آیا عبادات او با عبادات اولیاء خدا اصلا قابل مقایسه هست؟ این که نمازم را کنار نماز امیرالمومنین علیهالسلام بگذارم، یکی از چارههای عجب است، یا این که انسان فکر کند که آیا حسن عاقبت دارد یا خیر؟ فکر کند که ایا عباداتش قبول شده است یا خیر.