به گزارش خبرگزاری شبستان در تبریز، نشست تخصصی پژوهشی «نقش ادبیات در پیروزی نهضت مشروطه» از چهارمین نشست از سری نشست های تخصصی فلسفه، هنر و ادبیات امروز(سوم شهریور) به همت واحد آموزش و پژوهش حوزه هنری استان آذربایجان شرقی با سخنرانی محمد رائف، شاعر و پژوهشگر در سالن استاد شهریار حوزه هنری آذربایجان شرقی برگزار شد.
«محمد رائف» در این نشست اظهار داشت: ادبیات مشروطه به ادبیات دوره ای گفته می شود که در آن شاعران، نویسندگان و اصحاب هنر، ادبیات را وسیله ای برای بیان اهداف سیاسی و اجتماعی خود از جمله بالا بردن افکار مردم، آزادی و استمرار مشروطیت، قرار داده بودند که از نظر زمانی بین سال های 1240 تا 1299 ه. ش را در بر می گیرد.
پژوهشگر حوزه ادبیات ادامه داد: ایرانیان در دوره مشروطه در اثر آشنایی با اروپا و کشورهای دیگر به عقب ماندگی های خود در زمینه های ساختارهای اقتصادی و سایسی پی برده بودند و مشکل اساسی را در نبود قانون و وجود حکومت استبدادی دریافتند لذا برای حاکم شدن بر سرنوشت خود دموکراسی و ایجاد قانون آزادی، خواستار مشروطه شدند و این خواست ها را در بستر شعر، طنز، داستان، نمایشنامه و در کل ادبیات گسترش دادند.
این شاعر می افزاید: متفکران مشروطه دریافتند که برای بیدار کردن مردم و آگاه کردن آنان نسبت به پیشرفت جامعه باید با کهنه ها جنگید و هر چه بیشتر راه را برای نو شدن گشود. بنابراین ادبیات مشروطه در جریان جدال با ادبیات کهنه شکل و جان می گیرد و به همین دلیل از همه جهت ( شکل و محتوا) نو و سنت شکن است.
وی خاطر نشان کرد: پس از اعلام مشروطیت و آزادی مطبوعات شماره روزنامه ها رو به فزونی نهاد و ده ها روزنامه در تهران، تبریز، رشت و دیگر شهرهای ایران انتشار یافت. نخستین روزنامه دوره مشروطه که بعد از گشایش مجلس در ایران انتشار یافت، روزنامه مجلس بود که در 8 شوال 1324 ه. ق منتشر شد. این روزنامه پیوسته مردم را به تمدن که آن را یگانه وثیقه آزادی و ترقیات ملی می دانست دعوت می کرد.
رائف تصریح کرد: پس از انتشار مجلس گروهی دیوانه وار به روزنامه نویسی رو آوردند و روزنامه های متعددی در تهران، و شهرستان ها با نام های وطن، ندای وطن، ندای اسلام، کشکول، مساوات، صبح صادق، روح القدس، روح الامین، آدمیت و ... پدید آمد.
وی با بیان اینکه تا پیش از مشروطیت شعر دور از مردم می زیست، گفت: تا قبل از مشروطیت شاعر در دربار محصور بود و جز به خاطر خوشایند اربابان خود لب به سخن نمی گشود و اشعار اغلب در پیرامون شاهد و شراب و شکار و جشن ها و اعیاد و فتوحات ممدوح دور می زد و گویندگانی که در چنان محیطی پر از ناز و نعمت پرورده شده بودند، از دردها و رنج های مردم مطلقا آگاهی نداشتند.
این پژوهشگر حوزه ادبیات یادآور شد: با پیدایش مشروطیت، بساط دربار که تکیهگاه شعرا بود به هم خورد و شعر در دسترس مردم قرار گرفت، اما سخنوران عهد انقلاب به زبان خشک و پر تجمل و ریزه کاری های هنر شعری قدیم ایران آشنایی کامل نداشتند و سبک های قدیم را برای بیان احساسات و مفاهیم جدید رسا و مناسب نمی دیدند لذا راه دیگری در پیش گرفتند و بر آن شدند که مفاهیم و تعبیرات جدید و تصورات ذهنی خود را در اوزان ساده تر و کوتاه تری بریزند و آن را عجالتا به طور حاضر و آماده در ادبیات عامه یافتند.
رائف بیان داشت: در ایران از دیرزمان دلقک ها و مطرب ها و شعبده بازها نوعی نمایش خنده دار به وجود آورده بودند. این دسته ها در شهرها و روستاها گردش می کردند و قطعات کوچکی به معرض نمایش می گذاشتند و در ضمن بازی و شوخی به کنایه و گاهی به صراحت به طعن و تمسخر اولیای امور می پرداختند. در حلقه آنان تصنیف ها و ترانه هایی به وجود آمد که با حوادث و جریان های روز ارتباط داشت و مردم آنها را دهن به دهن یاد گرفته و در کوچه و بازار به آواز می خواندند.
وی ادامه داد: این ترانه ها و تصنیف ها بعد از انقلاب مشروطیت در واقع جایگزین زبان آزاد مطبوعات شد و مانند شوخی های نوین ادبی به کار رفت و ادبیات جدید انقلاب در نخستین قدم آزمایش از شکل و قالب آنها استفاده کرد و این تصنیف ها که در پرتو ساختمان و آهنگ مخصوص خود با طبع ملت سازگار بود، به محض انتشار در میان مردم کوچه و بازار دهن به دهن می افتاد و حسن خودآگاهی آنان را بیدار می کرد و توده های ملت را به جنبش و مبارزه با رژیم استبدادی بر می انگیخت.
رائف گفت: در اهمیت سیاسی و تاریخی اشعار مشروطیت تردیدی نیست و از حیث مضمون نیز چون از زندگی روز، دردها و گرفتاری های اجتماعی سرچشمه گرفته اند، از بسیاری از اشعار سفارشی اصیل تر و حقیقی ترند. با پیدایش مشروطیت ادبیات طنز که لبه تیز خود را پیش از افراد متوجه اجتماع و معایب عمومی جامعه ساخته بود، پدید آمد و در حقیقت به نفع افکار آزادی خواهانه به شعر تغزلی دست اتحاد داد. به عبارت دیگر طنز و رئالیسم دو نوزاد توامان بودند که دردامان شعر تغزلی ایران پرورش یافتند.
نظر شما