ایستاده در برابر سرنوشت

مفاهیم ناب، شاعرانه و انسانی «گذر از رنج ها» می تواند علاوه بر بینندگان ایرانی، مخاطبانی دیگر با هر ملیت و فرهنگ و زبان را با خود همراه کند و مانوس سازد.


به گزارش خبرگزاری شبستان، «محسن محمدی» فعال رسانه ای به بهانه پخش «گذر از رنج ها» از آی فیلم عربی، یادداشتی اختصاصی در اختیار شبستان قرار داده است: «گذر از رنج ها» سریال خوبی است؛ بهتر هم می توانست باشد اگر دوپاره نبود. اثر فریدون حسن پور در نیمه اول و تا ازدواج قهرمان اصلی اش (دنیا) فوق العاده است؛ در شق دوم اما، گویی که حوصله کارگردان سررفته و خواسته باشد زودتر سر و ته کار را به هم بیاورد، بوی تکرار و کلیشه از برخی سکانس ها بلند است و آن چنان که باید و شاید به دل نمی نشیند. حسن پور تا میانه سریال با انتخاب ارتفاعات تالش و دیلمان برای روایت قصه عاشقانه اش، اثری بس جذاب و چشم نواز و دل انگیز را در پیش روی مخاطب قرار می دهد. این کارگردان بارها در مصاحبه هایش گفته که اهل کار آسان نیست و درست هم می گوید. مداقه ای بر کارنامه هنری حسن پور عیان می سازد که او مرارت ها را به جان می خرد تا حاصل کارش آبرومند و قابل دفاع باشد. به طور قطع، ضبط قسمت های ابتدایی سریال گذر از رنج ها و به خصوص سکانس هایی که در ارتفاعات و مناطق صعب العبور می گذرد کار آسانی نبوده و هر کارگردانی نه از پسش برمی آید و نه اصولا حال و حوصله اش را دارد. وقتی می شود یک سریال آپارتمانی50 قسمتی را با چند بازیگر و در چند لوکیشن محدود ساخت، دیگر چرا به راه دور رفتن و دوری چند ماهه از خانواده و دلتنگی برآمده از آن را تاب آوردن و با انبوه بازیگر و سیاهی لشکر سروکله زدن و در جستجوی لوکیشن مناسب و کارآمد به این در و آن در زدن و از این روستا به آن آبادی رفتن؟!

 

برگ برنده سریال گذر از رنج ها اما، سوای آن چه در بالا ذکرش رفت، به حضور پررنگ و تاثیرگذار کاراکترهای زن در قصه بازمی گردد. پر بیراه نیست که بگوییم اکثر سریال های تلویزیون مردانه هستند و عموما زنان در حاشیه و کوچه های فرعی قصه حضور دارند. به طور معمول مردان، قهرمانان فیلمنامه ها هستند و حتی اگر زنی در صدر قصه بایستد صوری است و حضورش بیشتر بهانه و بستری برای خلق کنش و واکنش های کاراکترهای مرد. در سریال فریدون حسن پور اما، نه تنها قهرمان اصلی و شخصیت اول قصه یک زن است که خود او نیز بیشترین نقش آفرینی و تاثیرگذاری را در رخدادها دارد. نه فقط «دنیا» به عنوان کاراکتر اصلی، که سایر شخصیت های زن در سریال گذر از رنج ها از مه لقا گرفته تا مرجان و کتایون علیرغم برخورداری از نقاط قوت و ضعف اخلاقی و رفتاری فراوان، هویتی مستقل و قابل تشخیص دارند و در زیر سایه مردان نیستند. 


اصولا گذر از رنج ها یک سریال زن محور است، به دور از هرگونه اغراق و شعارزدگی و البته هر جا که لازم باشد مردها نیز وارد قصه می شوند و به سهم خود امور را به جلو می برند (نمونه بارزش شخصیت مهندس با بازی پژمان بازغی). گذر از رنج ها راوی زندگی زنی است به اسم دنیا، از بدو تولد تا میانسالی. زنی که در برابر تقدیر محتوم خود تمام قد می ایستد و قد علم می کند و با تمام می کوشد تا سرنوشتش را به دست خویش رقم بزند.


حسن پور در کنشی هوشمندانه برای ایفای نقش دنیا به سراغ نابازیگری کاملا ناشناخته می رود و شیوا طاهری را برمی گزیند، به این نیت که مخاطب کوچکترین پیش تصویری از قهرمان سریالش در پس زمینه ذهن خود نداشته باشد و نهایت همذات پنداری و همراهی را با او بکند. گذر از رنج ها در ورای روایت زندگی زنی خودساخته، نقبی هم می زند به بازتاب بخشی از مناسبات اجتماعی و سیاسی برقرار در تاریخ معاصر ایران، بدون آن که به ورطه شعارزدگی بیفتد و بر طبل کلیشه و تکرار بکوبد. به عنوان مثال، تصویری که حسن پور از فئودالیسم و مناسبات ارباب – رعیتی نشان می دهد به شدت واقعی و البته هوشمندانه است. ارباب سریال او به مانند تیپ های تکراری قابل رویت در چند دهه اخیر، نکره زمخت بدقواره سبیل از بناگوش دررفته ای نیست که کارش فقط به فلک بستن خلق الله باشد و چشمش به دنبال مال و ناموس رعیت. قضا را ببین، ارباب گذر از رنج ها با بازی بیژن امکانیان در ظاهر مهربان هم هست و رعیت نوازی هم می کند. اوج کار حسن پور به عنوان کارگردان و نویسنده گذر از رنج ها اما، در آنجاست که همین ارباب به ظاهر مهربان و آرام وقتی می بیند سهراب خودکاری در جیب دارد، عنان اختیار از دست می دهد و کف بر لب می آورد و دستور می دهد همان جا درازش کنند و پایش را به فلک ببندند؛ کنایه ای بسیار ظریفانه درباره واهمه طبقه آریستوکراسی جامعه از باسواد شدن و دانستن قشر فرودست. از این دست، نکات ظریف و هوشمندانه در سریال گذر از رنج ها به وفور قابل رویت و رصد است. مثال دیگرش می شود چگونگی آموزش غیرمستقیم الفبا توسط معلم جوان به دنیا که بسیار زیبا و هنرمندانه به تصویر کشیده است یا چله نشینی عاشقانه سهراب، پدر دنیا بر سر مزار مادرش، زیبا.


سخن کوتاه، اگر فریدون حسن پور در قسمت های پایانی سریالش هم به مانند نیمه اول، حوصله به خرج می داد و با طمانینه امور را پیش می برد، گذر از رنج ها می توانست در میان 10 سریال برتر تلویزیون در  چهار دهه اخیر قرار بگیرد. همین جذابیت ها و نقاط تمایز می توانسته عامل ترغیب مدیران آی فیلم بوده باشد تا سریال گذر از رنج ها را برای مخاطبان عرب زبان خود بر روی آنتن بفرستند. مفاهیم ناب، شاعرانه و انسانی گذر از رنج ها می تواند علاوه بر بینندگان ایرانی، مخاطبانی دیگر با هر ملیت و فرهنگ و زبان را با خود همراه کند و مانوس سازد.

 

کد خبر 953197

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha