میراثی به‌جامانده از نقاش لاهیجانی/ نقاشی های مذهبی «باباجان دره» نیازمند مرمت جدی است

بقعه «آقا سید کاظم» در روستای «باباجان دره»، تنها بقعه کوهستانی شرق گیلان است که دارای نقاشی های مذهبی به جامانده از دوره قاجار است که ساختمان بقعه و نقاشی ها نیازمند مرمت جدی است.

خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی، روستایی در قعر یک دره مه آلود. دره ای با درختان فندق و گردو و گله دارانی که میان ابر و مه تا مرتفع ترین کوه های «شار سمام» می روند. اگر خورشید آفتاب سوزانش را از آن ارتفاع دریغ کند چنان مه غلیظی در فضا می پیچد که به زحمت می توان خانه کوه نشینان را دید.

 

به قصد دیدن یکی از بی‌نظیرترین نقاشی های دیواری دوره قاجار به «باباجان دره» واقع در شهرستان املش، حوالی دهستان ییلاقی «کجید» می روم. سختی یک راه صعب العبور، رفتن به ارتفاعات «رانکوه» و دوباره پایین رفتن تا دره ای که تنها چندخانوار جمعیت دارد، می ارزید تا نقاشی های حک شده بر دیوارهای گچی بقعه «بابا جان دره» را ببینم. نقوشی که فقط نمایش اوج هنر «آقاجان نقاش» با رنگ های گیاهی نیست، بلکه عمق ارادت نقاش و بانیان آن را به اهل بیت (ع) در دوره قاجار نشان می دهد.

وقتی به تماشای دیوارهای بقعه «آقا سید کاظم»، می نشینید، اوج هنر نقاشان گیلان را می توانید ببینید. بر هر دیوار گویا پرده ها و صحنه هایی است که تعزیه گردان ها می خوانند. صحنه ای که حارث، قصد جان دوطفلان مسلم را می کند، زمانی که حضرت علی اکبر(ع) به میدان جنگ می رود و یا زینب(س) که همراه اسیران کربلا به شام می رود، نقش سلطان قیس، صحنه قتلگاه کربلا، مجلس طلب آب کردن علی اکبر از پدرش، مجلس عروسی فاطمه زهرا(س) در جمع زنان قریش، امام موسی کاظم(ع) و حکیم فرنگی، صحنه ضامن آهو، مجلس جنگ مسلم با اهل کوفه، محاربه حضرت قاسم با ازرق شامی، محاربه ابوالفضل العباس با سدیف، رفتن حضرت سید الشهدا به میدان، درویش کابلی، معراج پیامبر، حضرت امیر و قنبر، خروج مختار ثقفی و انتقام از شهدای کربلا و در نهایت آتش دوزخی که زبانه هایش را شعله ور کرده است.

 

بنا بر تابلوی نصب شده بر سردر بقعه، مزار متعلق است به «آقا سید کاظم بن آقا سید ابراهیم بن موسی کاظم (علیه السلام)». «باباجان دره» یا با نام قدیم آن «بابوجان دره»، روستایی در یک دره عمیق بین شارسمام(شهر سمام) و گالش نشین های کرف کش است. این روستا در سرشماری سال ۱۳۸۴ تنها چهار خانوار جمعیت داشت، اگرچه اکنون نیز محله بسیار کوچکی است که آغل دام ها و خانه های مسکونی آن را می توان با انگشتان دست شمرد.

 

ساختمان بقعه بعد از گورستان محله و بر یک بلندی قرار دارد، به نحوی که ارتفاع دیوارهای بقعه یکسان نیست. «ضلع غربی بنای اصلی این بقعه پنج متر و ضلع جنوبی آن ۷۱۵ سانتیمتر است. سه طرف این بنا ایوان دارد. پهنای ایوان شرقی ۱۱۰، غربی ۱۷۰ و جنوبی ۲۲۰سانتیمتر است.» (از آستارا تا استرآباد، جلد دوم)

ساختمان دارای معماری بومی است. ایوانی در سه طرف با ستون های چوبی خراطی شده دارد و بر اساس یادداشت های منوچهر ستوده« طاق ایوان‌ها واشان کشی و پل کوبی با درزپوش زده است. لبه بام سه پشته و سراسر بام بنا، لت پوش است. ستون های ایوان چهارسو با سرستون‌های دهن اژدری است. دو عدد از ستون ها لاچ لنگری است. بر یکی از ستون‌های لاچ لنگری این عبارت خوانده می شود: «عمل استاد محمد ولد مرحوم قربانعلی ساکن بالامحله تماجان هذه السنه یوئنت ئیل ۱۳۰۲۰۴». لبه ایوان‌ها لتازه تخته ای دارد. شاخ های گنج گاو متعدد، کوچک و بزرگ در داخل و خارج بقعه نصب شده است. و یک چهارشاخه سفالین قدیمی که روغن در آن می ریخته اند، در داخل بقعه آویخته است.» (همان منبع)

 

اکنون شاخ های گاو و شمعدان سفالین که با روغن روشن می شد، دیگر وجود ندارد. مهمترین شاخصه این بقعه، وجود نقاشی های دیواری بر جداره گچی در ایوان و داخل بنای اصلی بقعه و همینطور جداره خارجی است.

 

جلوی درب ورودی بقعه، تابلوی سیاه رنگی است که نوشته شده:«زائران محترم تمنا داریم که از نوشتن یادگاری خودداری کنید.» اما این خواهش و تمنا سودی ندارد. زیرا بر تمام اجزای صحنه های مختلفی که نقاشی شده، درج یادگاری به چشم می خورد. حتی چارچوب درب چوبی بقعه هم از تیزی نویسندگان یادگاری در امان نمانده است. این آثار هنری که از دوره قاجار تاکنون توانسته رطوبت منطقه را تحمل کند، حالا باید رنج بی مبالاتی بازدیدکنندگان را به جان بخرد، آن هم در شرایطی که نه دیگر «آقاجان نقاش» زنده است که رنگ های گیاهی بسازد و نقاشی ها را مرمت کند و نه «استاد رضا لاهیجانی» تا کتیبه های دور تا دور بقعه را از نو ترمیم کند.

خوشبختانه لابه لای آثار، نام «آقاجان نقاش» به سال ۱۳۳۵ (قمری) درج شده و بر حاشیه بالای دیوارهای داخلی بقعه، ابیاتی از هفت بند محتشم کاشانی است که در فواصل آنها «اللهم صل علی محمد و آل محمد» و «یا اباعبدالله الحسین اغثنی» نوشته شده است. این کتیبه ها، به استناد نامی که از خود برجای گذاشته، کار استاد «رضا لاهیجانی» و به همان تاریخ است. نزدیک به ستون چوبی سقف غربی هم نام شاگرد آقاجان نقاش حک شده که به دلیل ریخته شدن گچ در حاشیه ها، خوانا نیست.

 

روی صندوق چوبی بقعه، کلاه های پشمی کوچکی است که گالش ها و چوپانان منطقه می پوشند. به گفته یکی از اهالی باباجان دره، گله داران منطقه برای برآورده شدن حاجت های خود چنین کاری می کنند. خیرات شیر دام ها و نصب شاخ گاو بر ستون های چوبی ایوان نیز از دیگر اعتقادات گالش های منطقه به این بقعه است. به گفته او، برگزاری آیین علم واچینی، یکی از مراسم های این بقعه است.

 

«یاسنت لوئی رابینو»، سر کنسول انگلیس در رشت در اوایل قرن بیستم، از این بقعه دیدن کرده و می نویسد: «گالش ها هنگام کوچ، لوازم و اثاث خود را در این امامزاده می گذارند و بدو می سپارند و معتقدند کسی نمی تواند به آنها دستبرد بزند.» ( ولایت دارالمرز گیلان، ص۳۶۸)

 

معاون میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان درمورد اهمیت این بقعه می گوید: بقعه باباجان دره، تنها بقعه در منطقه کوهستانی که دارای دیوار نگاره های بسیار زیباست. و به همین دلیل در فهرست آثار ملی ثبت شده است.

«ولی جهانی» با اشاره به تخریب نقاشی های دیواری بقعه در اثر رطوبت و آسیب بازدیدکنندگان، می افزاید: در حال حاضر ساختمان بنا نیاز مبرم به استحکام بخشی دارد و نقاشی ها نیز باید ترمیم شود، اما طبق قوانین جاری حفاظت از میراث فرهنگی، اداره کل اوقاف و امور خیریه موظف به مرمت بقعه های تاریخی است.

 

وی به سرقت از بقعه هم اشاره داشته و ادامه می دهد: چند سال پیش یکی از ستون های لاچ لنگری این بقعه توسط اشخاصی به سرقت رفت با این امید که داخل این ستون چوبی گنجی پنهان باشد. سارقان، بعد از برش ستون چوبی بقعه با اره برقی متوجه می شوند که کار بیهوده ای انجام داده اند، بنابراین تکه های برش خورده ستون چوبی را در کنار جاده و نزدیک باغ فندق بقعه رها می کنند. بعد از چند روز بقایای ستون چوبی توسط اهالی پیدا شد و پس از اطلاع رسانی به میراث فرهنگی و پاسگاه نیروی انتظامی کجید، ستون چوبی لاچ لنگری بقعه مرمت و در جای قبلی نصب می شود.

 

سنت نگارگری وقایع مذهبی بر دیوار بِقاع متبرکه از دوره صفویه در ایران رواج یافت و در دوره «ناصرالدین شاه قاجار» به اوج خود رسید. به گفته «محمدتقی پوراحمد جکتاجی» نقاشی بر دیواره بِقاع نوعی سنت هنری بود و در گیلان این نوع نقاشی با شخص مدفون شده و معماری بقعه تناسبی نداشت. معمولا متولی یا اهالی، نقاش را استخدام و به سفارش بانی یا به دلخواه، نقاشی هایی بر جداره داخلی و خارجی بقعه ها ترسیم می کردند.

این پژوهشگر که کتاب ۱۰۰۰مزار گیلان را در دست انتشار دارد، می افزاید: موضوع عمده این نقاشی ها، وقایع کربلا بود. وقایعی نظیر معراج پیامبر(ص)، بهشت و دوزخ، ضامن آهو، حضرت علی(ع) و... هم تصویرگری می شد، به این گونه بقعه ها« بِقاع نقشین بقعه» می گفتند. نقاشی ها عمدتا نگاه نقاش را نشان می داد. نقاش، شخصیت ها را بر پایه منصب، اهمیت، شخصیت و شهرت، کوچک و بزرگ و یا زشت و زیبا و گاه با اغراق به تصویر می کشید.

 

جکتاجی با بیان اینکه نقاشی بقعه های گیلان، هر چند ۱۰ سال یکبار مرمت می شد، ادامه می دهد: بررسی نقاشی ها نشان می دهد به خاطر مرمت های مکرر لایه لایه است. قدیمی ترین نقاشی دیواری بقعه تاریخ ۱۳۰۱ قمری و مربوط به «شصتان رود لنگرود» است که متاسفانه تخریب شد.

 

«مینو خاکپور» با اشاره به نفوذ سادات کیایی درباره پراکندگی نقشین بقعه ها در شرق گیلان می گوید: اکثر این نقاشی های دیواری در شرق گیلان رواج داشت. تنها بقعه در غرب گیلان، در روستای «لیچا» از توابع لشت نشاست که آن محل نیز زمانی تحت تسلط حاکمان آل کیا در شرق گیلان بود.

 

این استاد دانشگاه با ابراز تاسف از تخریب این بقعه ها به بهانه نوسازی افزود: دهه ۱۳۴۰ وقتی منوچهر ستوده از بناهای میراثی گیلان بازدید داشت، ۵۱ اثر هنری فاخر را در کتاب خود «ازآستارا تا استرآباد» با تصویر معرفی می کند. تا سال ۱۳۶۷، تعداد این بقعه ها به ۲۷ بنا کاهش یافت و متاسفانه در سال های اخیر به قدری شاهد سرعت گرفتن تخریب این بناها توسط، هیئت امنا و یا ادارات متولی هستیم، که تعداد انگشت شماری باقی مانده است.

 

وی به مرمت غیر اصولی بقعه ها توسط هیئت امنا هم اشاره کرده و می افزاید: در مرمت و یا نوسازی بقاع گیلان، اولین بخش آسیب پذیر جداره گچی دیوارهاست که دارای نگاره های مذهبی است. متاسفانه بسیار شاهد بودیم که بنای بقعه دست نخورده مانده و روی نقاشی های دیواری یک لایه گچ کشیده شده است. نمونه آن بقعه دوبرادران املش، لیالمان لاهیجان و حتی چهارپادشاهان لاهیجان است.

اما نقاش این نگاره های مذهبی چه کسانی بودند؟ «علی امیری» در معرفی این نقاشان به‌نام می گوید: استاد «غلامحسین نقاش» سرآمد نقاشان دوره قاجار در گیلان بود. معروف‌ترین اثر نقاشی وی، مجموعه تاریخی «چهارپادشاهان» لاهیجان است که در سال ۱۳۱۱ خورشیدی توسط پسرش «مشهدی آقاجان نقاش» بار دیگر مرمت شد. پسر دیگر این استاد، یعنی «ابراهیم» نیز دیوارنگاری را از پدر آموخت.

 

این پژوهشگر می افزاید: پرکارترین نقاش زیارتگاه های مذهبی شرق گیلان «مشهدی آقاجان» است که بعد از فوت پدر، به اتفاق ابراهیم، بسیاری از بقعه های شرق گیلان را نقاشی و یا مرمت کرده است. از جمله آثار آقاجان نقاش دیوارنگاره های بقعه آقاسید ابراهیم واقع در باباجان دره به سال ۱۲۹۶ خورشیدی است. نقاشی های «بقعه سید حسن لیالستان» که تخریب شد و «بقعه آقا سیدعلی متعلق محله رودبنه» هم از آثار اوست.

 

وی در باره این نقاش همچنین می گوید: «مشهدی آقاجان» با شهرت خانوادگی «لون آمیز» از خانواده های قدیمی لاهیجان و ساکن محله اردوبازار لاهیجان بود. آقاجان نقاش در بهمن ماه سال ۱۳۱۹ درگذشت و در صحن قدیم وادی «آقا سید محمد یمنی» لاهیجان به خاک سپرده شد.

 

امیری از نقاش دیگری به‌نام «سید محمد نقاش» نام می برد که نام خانوادگی « نقاش فر» را برای خود برگزید و می افزاید: سید محمد نقاش اصالتا اردبیلی و گچ کار بود ولی در کنار آن نقاشی هم می کرد. وی در جوانی نزد استاد مشهدی آقاجان، نقاشی را یاد گرفت.

 

استاد« رضا نقاش لاهیجانی» را هم داریم که او هم شاگرد استاد غلامحسین و پسرش آقاجان نقاش بود و می توان او را از آخرین نقاشان به‌نام بقاع متبرکه گیلان دانست. مهمترین اثر او «بقعه آقا سید حسین روستای دموچال لاهیجان» است. «استاد عباس نقاش خمیرکلایه ای» و «سید قاسم نقاش» و «ملک نقاش» نیز از شاگردان این پدر و پسر بودند.

کد خبر 956775

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha