«جنگ نرم» شیوه مبارزاتی امام سجاد(ع)

حضرت علی بن حسین، زین العابدین (ع) بازمانده کاروان به خون غلتیده کربلا بود که بار سنگین امامت را در دوران ظلم و خفقان برعهده گرفت و درچنین شرایطی برای تداوم بخشیدن به مبارزه، استراتژی «دعا» و «اشک» را انتخاب کرد.

خبرگزاری شبستان- خراسان جنوبی؛ امام سجاد (ع) فرزند حسین بن علی (ع) امام چهارم شیعیان هستند و مشهورترین القاب حضرت عبارت است از زین العابدین، سجاد، وارث علم النبیین، الخاشع، المجتهد، الزاهد والبکاء.

 

امام سجاد (ع) در عین آنکه زینت عبادت کنندگان، بزرگمرد عبادت، عرفان و سجده بود، مجاهد بزرگ فی سبیل الله بود؛ او در عین آنکه کانون علم و اندیشه و معرفت بود، تواضع ویژه‌ای داشت و در عین آنکه شکوه و جلال و ابهت خاصی داشت، دارای حلم و بردباری و سعه صدر مخصوصی بود و در یک کلمه کانون همه کمالات انسانی و ارزش‌های والای معنوی بود. سجده‌های طولانی حضرت علی ابن الحسین (ع) باعث شد تا ایشان را زین العابدین و سجاد بخوانند زیرا ایشان قبل از هر چیز بنده خالص و صالح خدا بود و سجده‌های طولانی وی هر بیننده را به سوی خدا و پرستش خدا جذب می‌کرد.

 

امام سجاد (ع) در سال ۳۸ قمری دیده به جهان گشود و دوران کودکی خود را در شهر مدینه سپری کرد. حدود دو سال از خلافت جدش امیرمؤمنان (ع) را درک نموده و پس از آن مدت ۱۰ سال شاهد حوادث دوران امامت عموی خویش امام مجتبی (ع) بود. پس از شهادت امام مجتبی(ع) در سال ۵۰ هجری، به مدت ۱۰ سال در دوران امامت پدرش حسین بن علی(ع) که در اوج قدرت معاویه با او در ستیز و مبارزه بود، در کنار او قرار داشت. در محرم سال ۶۱ هجری در جریان قیام و شهادت پدرش حسین (ع) در سرزمین کربلا حضور داشت.

 

رسالت ویژه امام سجاد(ع)

در روز عاشورا امام سجاد(ع) به سختی بیمار بود، با این وجود وقتی ندای «هل من ناصر» امام حسین(ع) را شنید، با آنکه از شدّت ضعف و ناتوانی قدرت برداشتن شمشیر را نداشت، راه میدان را در پیش گرفت، امّ‌کلثوم خواست مانع شود. امام سجاد(ع) فرمود:«ای عمه دست از من بردار و بگذار تا پیش روی پسر پیغمبر (ص) جهاد کنم» حضرت سید الشهداء (ع) به خواهرش فرمود: «باز دار او را تا کشته نگردد و زمین از نسل آل محمّد(ص) خالی نماند» بدین ترتیب امام زین العابدین (ع) به عنوان یک مجاهد ـ با وجود بیماری شدید ـ در جهاد شرکت جست و به عنوان مطیع مطلق ولایت به سوی خیمه بازگشت تا به گونه ای دیگر برای ادامه جهاد وارد عرصه پیکار شود.

 

امام علی بن الحسین(ع )رسالتی ویژه در تاریخ اسلام داشته است. او می باید ناظر شهادت مظلومانه عزیزترین کسانش باشد که منادیان اسلام منهای سلطه و سلطنت بودند، و پیام آور حقایقی باشد که استبداد زمان، سعی در تحریف و زدودن آن داشت. امام سجاد علیه السلام رسالت پیام آور بودن عاشورا را بر دوش کشید تا مردم دریابند که آن چه مفتیان درباری درباره کشته شدن گروهی خارج ازدین می گویند، تا چه پایه، بی اساس است. او نستوهانه به روشنگری پرداخت و اگرچه بارها و بارها نزدیک بود که تاوان کلام حق پویش را با خون خویش بپردازد، ولی از مسئولیت حقیقت گستری دست نکشید و الگویی برای دین داران راستین تاریخ شد، که در تاریک ترین اعصار که زر و زور و تزویر، پندار و گفتار و کردار ملتی را به بند می کشند، باز می توان رسالت حق گویی را به جای آورد.

 

خطبه های آتشین

پس از فاجعه کربلا که امامت به او رسید، همراه دیگر اسیران اردوگاه حسینی به کوفه و شام برده شد و در این سفر سرپرست و تکیه گاه اسیران در کوران مصائب و گرفتاریها بود. او در این سفر برای روشنگری مردم و تبیین معارف حقه و پرده‌برداری از چهره منفور بنی امیه با سخنرانی های آتشین خود حکومت یزید را رسوا ساخت که اهمّ آنها از این قرار است:

 

الف) خطبه کوفه: امام سجاد(ع) به جمعیتی که برای تماشای اسیران آمده بودند اشاره کرد که ساکت شوند، همه سکوت کردند، آنگاه پس از ستایش خدای متعال خود را معرّفی فرمود و با سخنان کوتاه و جانگداز در آن محیط اختناق و ارعاب، طوفانی به پا ساخت. خطبه امام (ع) چنان در عمق روح و جان مردم نفوذ کرد که ناگهان از هر سو صدای شیون و ندای ندامت بلند شد و مردم همگی از آن حضرت اعلام حمایت نمودند و از دشمنان آنان برائت جستند.

 

ب) خطبه شام: مردم شام در اثر تبلیغات چهل ساله معاویه شناخت صحیحی از اسلام و خاندان نبوّت(ع) نداشتند. امام سجاد (ع) با کلام خود در مجلس یزید و در مقرّ حکومت اموی غوغایی ایجاد کرد و در میان اقشار مختلف مردم چنان تحوّلی به وجود آورد که یزید ترسید شورش شود و به مؤذن دستور داد اذان بگوید امّا با ادامه سخنان امام (ع) فشار افکار عمومی بر یزید اوج گرفت و او مجبور شد بر خلاف مواضع قاطع قبلی، خود را تبرئه کند و مسئولیت فاجعه کربلا را به گردن ابن زیاد اندازد.

 

ج) خطبه مدینه: هنگامی که کاروان امام سجاد(ع) به نزدیکی مدینه رسید مردم مطّلع شده و به استقبال آنها آمدند، امام (ع) در میان آنها خطبه شور انگیزی ایراد فرمودند و در ضمن آن صحنه جانگداز عاشورا و جنایات بنی امیه را بازگو کردند و با بیانات روشنگرانه خود پرده از حکومت جائر یزید برداشتند و اذهان مردم مدینه را نسبت به بنی امیه آگاه کردند و این زمینه ای شد که بسیاری از قیام ها بر علیه امویان در مدینه شکل بگیرد.

 

بنابراین سیدالشهدا (ص) حماسه بزرگی در روز عاشورا و در زمین کربلا خلق نمود و امام سجاد (ع) این حادثه تاریخی را از قید زمان و مکان رها نمود و شعار «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا» را جاودانه ساخت.

 

بنیانگذارِ نهضتِ اهل بُکا

پس از بازگشت کاروان حسینی به مدینه حزن و اندوه امام سجاد(ع) در مورد وقایع کربلا، همیشگی بود، به نحوی که حتی با نوشیدن جرعه‌ای آب و یا خوردن غذا، به یاد امام حسین(ع) می‌افتادند. گریه نمودن ایشان بر مصیبت امام حسین(ع) مشهور است تا جایی که امام صادق(ع)، در این مورد می‌فرمایند: «جدم علی بن الحسین(ع) هرگاه حسین بن علی(ع) را به یاد می‌آورد، آن قدر اشک می‌ریخت که محاسن شریفش پر از اشک می‌شد و بر گریه او، حاضران گریه می‌کردند.»

 

شیخ صدوق رحمه اللَّه در کتاب خصال، به سندش از امام صادق (ع) روایت کرده: «الْبَکَّاءُونَ خَمْسَةٌ آدَمُ وَ یَعْقُوبُ وَ یُوسُفُ وَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَأَمَّا آدَمُ فَبَکَی عَلَی الْجَنَّةِ... أَمَّا عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السلام فَبَکَی عَلَی الْحُسَیْنِ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ أَرْبَعِینَ سَنَةً مَا وُضِعَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَعَامٌ إِلَّا بَکَی حَتَّی قَالَ لَهُ مَوْلًی لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکَ أَنْ تَکُونَ مِنَ الهالکین قَالَ‌ «انَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَی اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لاتَعْلَمُونَ» إِنِّی مَا أَذْکُرُ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَةَ إِلَّا خَنَقَتْنِی لِذَلِکَ عَبْرَة.»

 

یعنی افرادی که فوق العاده گریه کردند پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف، فاطمه، دختر حضرت محمّد (ص) و علی بن الحسین (ع). حضرت آدم از فراق بهشت به قدری گریه کرد که اثر اشک در دو گونه مبارکش نظیر جوی باقی ماند. حضرت یعقوب به قدری از فراق یوسف گریه نمود که چشمان خود را از دست داد و به او گفتند: به خداوند سوگند یوسف را از خاطر نخواهی برد تا آنکه افسرده یا نابود گردی. حضرت یوسف به قدری برای پدرش یعقوب گریست که اهل زندان ناراحت شدند و به وی گفتند: یا باید شب گریان و روز ساکت شوی و یا اینکه روز گریان و شب ساکت باشی. یوسف با یکی از پیشنهادهای ایشان موافقت نمود. حضرت فاطمه در فراق پیغمبر به قدری گریه کرد که اهل مدینه خسته و ناراحت شده به او گفتند: تو به واسطه کثرت گریه‏ ات ما را اذیّت می ‏کنی. لذا حضرت زهرا از مدینه خارج و به سوی قبر شهدا می‏ رفت، وقتی ناراحتیهای قلبی خود را با گریستن خالی می‏ کرد به سوی مدینه بازمی‏ گشت. حضرت علی بن الحسین (ع) مدت بیست یا چهل سال بر حضرت حسین گریست. هیچ غذایی در مقابل آن حضرت نمی ‏گذاشتند مگر اینکه گریان می‏ شد. کار آن حضرت به جایی رسید که یکی از غلامانش به وی گفت: ای پسر رسول خدا! فدای تو شوم، من می‏ ترسم تو خود را (به واسطه کثرت گریه) هلاک نمایی! فرمود: چاره‏ ای نیست جز اینکه از غم و اندوه خود به خداوند شکایت کنم. من چیزهایی را می‏ دانم که شما نمی ‏دانید. من یادآور قتلگاه فرزندان فاطمه (س) نمی‏ شوم مگر اینکه گریه راه گلویم را مسدود می‏ کند.

 

دعا، شیوه مبارزه و سلاح قدرتمند امام سجاد(ع)

دوران امامت حضرت سجاد(ع) مصادف با یکی از سیاهترین ادوار حکومت در تاریخ اسلام یعنی حکومت عبدالملک است. عبدالملک که بدون هیچ نوع پرده پوشی به مقدسات اسلام توهین کرده و آشکارا اصول اسلامی را زیر پا می‏گذارد برای امام سجاد (ع) تنگناهای بسیار شدیدی ایجاد کرد.امام سجاد (ع) نیز به دلیل رعب واختناق شدیدی که در جامعه حکمفرما بود و با کنترل وتسلط شدیدی که حکومت جبار اموی برقرار ساخته بود می‎دانستند که قیام در این برهه محکوم به شکست است و نتیجه ای در بر نخواهد داشت به همین دلیل سعی کردند تا با پایداری و اقدام عمیق به فکر تجدید حیات اسلام و بازآفرینی جامعه اسلامی باشند.

 

دعا، از بهترین شیوه های تبیین معارف بلند اسلام و از موفق ترین راه های مبارزه بر ضد رژیم استبداد اموی بود. امام سجاد(ع) با بینشی شگرف و با درک درست زمان، سلاح دعا و مناجات را برای افشاگری تباهی های حکومت وقت و روشن گری افکار عمومی، نسبت به حقایق دینی و اسلامی برگزیدند؛ چرا که این شیوه پر نفوذ، توجه و حساسیت، عمال اموی را کمتر برمی انگیخت. امام در قالب دعا، افزون بر نشر فرهنگ انسان ساز اسلام، غاصبانه و نامشروع بودن حکومت بنی امیه و بدعت ها و جنایت های آن ها را نیز برای مردم تبیین می کردند.

 

صحیفه سجادیه

امام سجاد (ع) گنجینه نیایش و معلم راز و نیاز تاریخ بشریت است. از سینه پرسوز امام که از سرچشمه وحی الهی، ریشه داشت، دریایی از درّهای معانی به یادگار ماند، که صحیفه سجادیه اش خوانده اند. این صحیفه عشق و معنا، زاییده اندیشه های بلند معرفت شناسی امام سجاد است، و به شهادت همه حقیقت باوران، پس از قرآن مجید و نهج البلاغه، بزرگترین و مهمترین گنجینه گران بهای حقایق و معارف الهی به شمار می رود، تا آن جا که پاره ای از اندیشمندان برجسته آن را «اُخت القرآن»، «انجیل اهل بیت علیهم السلام » و «زبور آل محمد صلی الله علیه و آله» لقب داده اند. غور در اقیانوس بی کران صحیفه سجادیه، دنیایی از عظمت و شکوه را همراه با تجلی عرفان ناب الهی، پیش روی آدمی به تصویر می کشد و هر انسان دین باور را به پرستشی آگاهانه و شورانگیز، تشویق می کند.

 

«صحیفه سجادیه» فقط کتاب دعا نیست، بلکه کتاب، اعتقادات، اخلاق، عرفان، مبارزه با ظلم و فساد در اشکال مختلف است. صحیفه سجادیه شامل ۵۴ دعاست كه دعاهای اول تا پنجم دعا در ستایش خدا، دعا بر محمد و آل محمد(ص)، دعا بر حاملان عرش، دعا بر آنان كه به پیامبران ایمان آورده اند و دعای امام سجاد(ع) برای خود و نزدیكانش است. دعای ششم دعای آن حضرت به وقت صبح و شام، دعای هفتم در زمان رنج و مهمات، دعای هشتم در پناه بردن به خداوند، دعای نهم در شوق به آمرزش و دعای دهم در پناه بردن به خداست.


دعای عاقبت به خیری، دعا در اقرار به گناه، دعا در طلب حاجت ها، دعا در دادخواهی از ستمگران، دعا هنگام بیماری، دعا در طلب بخشش و آمرزش گناهان، دعا در هنگامی كه نام شیطان برده می شد، دعا در دفع بلاها و سختی ها و دعا در زمان درخواست باران، دعاهای یازدهم تا نوزدهم صحیفه را تشكیل می دهد. دعای معروف به «مكارم اخلاق» بیستمین دعای امام سجاد(ع) در این كتاب است و دعای بیست و یكم تا بیست و پنجم شامل دعا به وقت رویدادهای اندوهبار، دعا در سختی و گرفتاری، دعا برای تندرستی، دعا برای پدر و مادر و دعای آن حضرت برای فرزندانش است.


دعا برای همسایگان و دوستان، مرزداران، دعا در ترس از خدا، دعا در زمان تنگی رزق، دعا برای ادای وام، دعا در توبه و بازگشت، دعا در نماز شب، دعا در درخواست خیر و نیكی، دعا به هنگام گرفتاری و دعای امام سجاد(ع) در رضا به قضای حق، دعاهای بیست و ششم تا سی وپنجم هستند. دعای سی و ششم، دعای زین العابدین(ع) در هنگام شنیدن رعد و برق است و دعاهای سی و هفتم تا چهلم شامل دعا در شكر، عذرخواهی از حق، طلب عفو و دعا به وقت یاد مرگ است.

 

دعاهای چهل ویكم تا چهل ونهم نیز درباره درخواست پرده پوشی، ختم قرآن، زمان دیدن ماه نو، فرارسیدن ماه رمضان، وداع ماه رمضان، عید فطر و جمعه، روز عرفه، عید قربان و جمعه و دعا در دفع مكر دشمنان است. آخرین دعاهای آن حضرت در صحیفه سجادیه یعنی دعای پنجاهم تا پنجاه و چهارم نیز مربوط به ترس از حق، تضرع و زاری به درگاه حق، اصرار در طلب، اظهار فروتنی و دعای امام سجاد(ع) در رفع اندوه هاست.

 

آزادسازی بردگان

از تلاش های امام سجاد(ع)، که هم جنبه دینی داشت و هم جنبه سیاسی، توجه به بردگان بود؛ قشری که بخصوص از زمان خلیفه دوم (عمر بن خطاب) به بعد و مخصوصا در عصر امویان، مورد شدیدترین فشارهای اجتماعی بودند و از محروم ترین طبقات جامعه اسلامی در قرون اولیه به شمار می رفتند. امام سجاد(ع)، مانند حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) که با برخورد اسلامی خویش بخشی از موالی عراق را به سمت خویش جذب کرد، کوشید تا حیثیت اجتماعی این قشر را بالا ببرد.

 

امام سجاد(ع) به آزادسازی بردگان اهتمام زیاد داشت. چنان‌که‌ در روایات آمده است، حضرت(ع) هزار بنده را در راه خدا آزاد کرد. امام (ع) بردگان را می‌خرید و آنان‌ را تحت تربیت خویش قرار می‌داد. آنان از نزدیک با ایشان آشنا می‌شدند و از گفتار و رفتار وی سخت تأثیرپذیری داشتند.

 

نقش امام سجاد (ع) در تحریف زدایی از سیره نبوی

عصر امـام سـجاد(ع) مصادف با نگارش نخستین سیره های تخصصی از سوی کسانی بود که احساساتی مغایر بـا احـساسات خـاندان رسول خدا (ص) داشتند و به نوعی، در شمار وابستگان به دربار اموی یاد می شدند. در فضای نگارش سـیره های تـخصصی و رسمی، امام(ع) توجه به سیره نبوی را از ضرورت های فرهنگی عصر خویش شمردند. ایـشان بـا اهـتمام به نقد دیدگاه های مخالفانِ تفکر امامت، به دفاع از خاندان خویش پرداختند و واقعیت های تاریخی عصر رسـول خـدا(ص) را آشـکار کردند.

 

همان‌طور که در روایات آمده سیاست امویان بر ترور شخصیت اهل بیت(ع) و متروک کردن و منزوی داشتن پیامبر(ع)، اهل بیت(ع) و سنت نـبوی بـود. امـام سجاد(ع) در مقابله با این سیاست‌ دشـمن‌ بـه‌ احـیای نام و یاد پیامبر(ص) و خاندانش با ذکر صلوات پرداخت. همه یا بیشتر دعاهای صحیفه مقرون به ذکر صلوات ‌است‌ و امام در بیشتر ادعیه، خدا را بـه آنـان قـسم داده، آنان را وسیله تقرب و محبوب‌ترین‌ مخلوق‌ نزد پروردگار عالمیان مـعرفی کـرده است. درودهای پیاپی در دعاهای امام سجاد(ع) رنگ‌وبوی سیاسی قابل‌توجهی دارد.

 

تاریخ خود گویای این امر است که آن حضرت در طول زمان سی و چهار ساله امامت خویش، آن هم در وضعیتی با آن درجه از سختی که بیست سال حکومت جابرانه «حجاج» بر عراق، نمونه بارز آن است، توانست رمقی نو به فکر تشیع داده و آن را به جریانی مطرح در جهان اسلام تبدیل نماید.

 

چهارمین امام شیعیان حضرت زین العابدین (ع) در ۱۲ یا به روایتی ۲۵ محرم الحرام سال ۹۵ هجری قمری و در سن ۵۷ سالگی، با دسیسه ولید بن عبدالملک خلیفه جنایتکار اموی، در شهر مدینه مسموم شد و به شهادت رسید.

 

 

 

 

 

 

کد خبر 971382

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha