محب اهل بیت باید لوازم این محبت را نگه بدارد

حجت الاسلام حسینی اراکی گفت: محب اهل بیت باید در خلوت خود لوازم این محبت و حرمت را نگه بدارد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری شبستان از کرمان، سید ابراهیم حسینی اراکی در جمع عزاداران حسینی در مسجد امام کرمان درباره علت اهمیت اربعین و زیارت اربعین بیان کرد: یکی از دلایل عمده آن، روایات فوق العاده با عظمت و با فضیلت در حد تواتر در فضیلت و برکت زیارت امام حسین(ع) است که واقعاً انسان زمانی که این روایات را می بینید، مبهوت می ماند و فقط به یک جمله می رسد و آن اینکه خدا بنا است هر کاری با این عالم و آدم بکند، مجرایش امام حسین(ع) است.

 

 

 

مبلغ حوزه علمیه قم با بیان اینکه مرحوم قاضی بزرگ می گوید «من در یک مکاشفه در حرم امام حسین(ع) دیدم همه فیوضات خدا در این عالم از مجرای اباعبدالله است و کاردار و مجری اباعبدالله در ابلاغ این فیوضات هم برادرش قمر بنی هاشم ابوالفضل العباس(ع) است» ادامه داد: درست است که ما امسال از فیض زیارت محروم شدیم اما آنچه که از این روایات استفاده می شود این است که آن طلب، عطش، عشق و شیدایی به زیارت در دل ما باشد و نگذاریم این آتش و عطش کم شود.

 

 

 

وی افزود: در جوامع مختلف روایی آمده که رسول اسلام(ص) فرمود «اگر اراده خدا به این تعلق بگیرد که تمام خیر این عالم را به یک بنده ای عطا کند، خدا در دل چنین انسانی دو چیز را می کارد و وقتی چیزی کاشته می شود دیگر از بین نمی رود و این دو چیز به مرور در قلب این انسان ریشه می دواند، اول محبت امام حسین(ع) و بعد عشق، شیدایی و حب به زیارت امام حسین(ع) است» پس مهم دل است و من به شما قول می دهم که نام شما امسال هم جز زوار امام حسین(ع) نوشته می شود.

 

 

حسینی اراکی بیان کرد: رسول گرامی اسلام(ص) فرمودند «هرکسی حسین(ع) را دوست بدارد و با معرفت او را زیارت کند، خدا وجود و مقام چنین انسانی را در مقام ملائک مقربین قرار می دهد» یعنی محبین امام حسین(ع) مانند جبرئیل و اسرافیل و ... هستند و این روایت می گوید که این انسان ها اینقدر پیش خدا عزیز و محبوب هستند.

 

 

 

وی ادامه داد: روایت دیگری که خیلی عجیب است و این روایت در کافی شریف است و مرحوم کلینی در جلد 4 کافی این روایت را نقل می کند؛ امام صادق (ع) فرمود «محل قبری که محل قبر جد غریب ما امام حسین(ع) است یک حرمت معینی پیش خدا دارد و جای استثنایی است و هر کس از هر جای دنیا (با هر نژاد، زبان، قومیت و حتی با هر دین و مذهب و حتی با هر گناه و آلودگی) آنجا را بشناسد و به قبر حسین(ع) پناه ببرد، خدا به او پناه می دهد» آنجا منطقه پناهگاه برای همه بندگان خدا است و بعد فرمودند «جایگاه مزار امام حسین(ع) از آن روز که به خاک سپرده شده باغی از باغ های بهشت است» و نیز فرمود «اگر کسی آنجا برود می تواند خودش و اعمالش از آنجا به آسمان ها عروج کند» بعد فرمود «حرف ها و اعمالی که زوار امام حسین(ع) دارند از آنجا بالا می رود و در آن عالم اعلی نوشته می شود» و «هیچ ملائکه و پیغمبری نیست که از جانب خدا فرستاده شده باشد مگر اینکه همه آن ها از خدا گدایی و درخواست می کنند به اینکه خدا به آن ها اذن بدهد تا قبر امام حسین(ع) را زیارت کنند" که آرزوی هر ملائک و پیغمبری همین است.

 

 

 

مبلغ حوزه علمیه قم با اشاره به روایتی از رسول اکرم مبنی بر اینکه کسی که بعد از شهادت امام حسین علیه السلام ایشان را زیارت کند، ثواب حج من پیامبر برای او می نویسد؛ گفت: خود امام زمان فرمود «شیعیان توجه داشته باشید؛ اگر شما به صورت انفرادی این دلتان به دنبال عهدتان با امامتان بود، ظهور محقق نمی شود باید همه این دل ها در یک نقطه متمرکز بشوند و به این نقطه این دل های متمرکز برسند که خیلی زود به دیدار و زیارت امام زمانشان نائل می شوند» 

 

 

 

حسینی اراکی ادامه داد: این اجتماع دل ها که امت واحده را ایجاد می کند، مهمترین عامل و زمینه اش پیوستگی روحی، معنوی و قلبی است که محصول عشق و محبت به یک محبوب واحد است؛ این برنامه خدا است و آن محبوب خدا آنقدر جاذبه دارد و آنقدر خدا به او کشش داده که می تواند دل های همه را ولو غیرمسلمان ها را به خود جذب کند لذا شما در تلویزیون دیدید چه آدم هایی در مسیر کربلا (پیاده روی کربلا) از غیرمسلمان ها، مسلمان شدند؛ چه آدم هایی از سرکردگان فرق و ادیان دیگر کربلا رفتند.

 

 

 

مبلغ حوزه علمیه قم بیان کرد: اسقف را دیدید که سال گذشته نشان می داد با آن عصا و لباس مخصوص خود با پای برهنه داشت پیاده روی را انجام می داد و در مصاحبه تلویزیونی یک جمله گفت «بله؛ ما پیغمبر و کتابمان دو تا است اما حسین(ع) برای همه ما است و تنها به شما تعلق ندارد» جالب این است که آن هایی هم که به دنبال این جریان هستند، اینقدر بصیر و آگاه هستند که این را فهمیدند و این را می توان از شعارهای آن ها فهمید که همه نوشتند «حب الحسین یجمعنا».

 

 

 

وی افزود: محبت امام حسین(ع) ماها را یکی کرده است؛ یعنی تمام فاصله ها و امتیاز ها را این محبت و عشق از بین برده است.

 

 

 

حسینی اراکی با استناد به روایتی تصریح کرد: خداوند به حسین(ع) پتانسیلی داده که می تواند همه آسمانیان و زمینیان را جذب کند و دل آن ها را ببرد.

 

 

 

وی ادامه داد: بنابراین یکی از فرق هایی که حضرت علی(ع) با امام حسین(ع) دارد همین است؛ هرکسی نمی تواند امیرالمومنین علی(ع) را دوست داشته باشد؛ پیغمبر اکرم(ص) فرمود «انسان مومن فقط می تواند علی دوست شود» اما خود پیغمبر اکرم(ص) به امیرالمومنین علی (ع) فرمود «علی جان، اما حسین تو مثل تو نیست» امام حسین(ع) بنا است همه را جمع کند و جاذبه امام حسین(ع) همه را به سمت خود بکشاند.

 

 

 

مبلغ حوزه علمیه قم با بیان اینکه خدا می خواهد با این جاذبه، نام و یاد امام حسین(ع) را همه عالم(مسلمان، غیرمسلمان، کافر و غیرکافر) بشناسند، خاطر نشان کرد: دلیل آن این است که آن آقا{امام زمان(عج)، مهدی فاطمه} را که کسی نمی شناسند اما وقتی می آید تا اسم امام حسین(ع) را می برد، همه امام حسین(ع) را می شناسند و یک دفعه به سوی او حرکت می کنند.

 

 

 

وی با اشاره به اینکه زمانی امام زمان(عج) ظهور می کند 5 تا حرف و ندا دارد، گفت: یکی از نداها این است «ای اهل عالم من پسر آن آقایی هستم که بدنش را زیر سم{نعل} اسب ها له کردند، استخوان هایش را خرد کردند» لذا امام زمان(عج) خود را امام حسین(ع) معرفی می کند زیرا عالم امام زمان (عج) را نمی شناسند اما عالم الان امام حسین(ع) را دارد می شناسند و همه عالم زمانی که اسم حسین(ع) می آید می فهمند چه خبر است؟

 

 

 

حسینی اراکی افزود: ابی بن کعب می گود «یا رسول الله، مگر می شود با وجود تو کسی زینت آسمان ها و زمین باشد» که رسول اکرم(ص) فرمود «به خدایی که من را به پیغمبری مبعوث کرده این حسین من در آسمان ها بزرگتر از زمین است و در پهنه راست عرش نوشته شده «ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه».

 

 

 

وی در بخش دیگر سخنان خود ادامه داد: مردی بر امام صادق (ع) وارد شد و آن حضرت از او پرسید «از چه کسانی هستی؟» او گفت «از دوستداران و محبان شما» بعد امام به او فرمود «خدا تا دوستی بنده ای را نپذیرد او را دوست نخواهد داشت و دوستی او را نپذیرد تا بهشت بر او واجب گرداند؛ تو از کدام {دسته از} دوستان ما هستی؟» آن مرد ساکت شد؛ در این بین یکی از اصحاب به نام سدی به امام گفت « مگر دوستان شما چند دسته و گروه هستند؟» امام صادق(ع) فرمود «محبین ما سه دسته، گروه و طایفه هستند» و بعد امام(ع) فرمود «طبقه اول از محبین ما کسانی هستند که در آشکار محب ما هستند اما در سر و نهان محب ما نیستند و اکثر محبین ما اینگونه اند» دو تا معنا کردند؛ اول اینکه {در علانیه} یعنی در زبانشان دادشان محب ما هستند و آنجایی که دیگر کسی نیست محب ما نیستند و به لوازم محبت ما عمل نمی کنند.

 

 

 

مبلغ حوزه علمیه قم بیان کرد: در هیئت ها داد می زند اما در خلوت خودش لوازم این محبت و حرمت را نگه نمی دارد؛ یعنی به خاطر محبت ما بنا بود خیلی کارها را بکند، نمی کند و بنا بود از خیلی از کارها دست بردارد، خیلی حرف ها را نزند، خیلی چیزها را نبیند، نشوند و نخورد اما در خلوت خودش ما محبت از او نمی بینیم.

 

 

 

وی با بیان اینکه بیاییم همه از امشب در خلوت خودمان خیلی کارها را به عشق آقای خود انجام دهیم و خیلی کارها را به مقتضای عشق او رها کنیم، ادامه داد: بعد امام صادق(ع) فرمود «این طایفه می دانید چه کسانی هستند؟ کسانی هستند که زبانشان با ما است اما در عین حال مقتضای منفعتشان که بیفتد حتی حاضر هستند برای آن منفعت خودشان شمشیر به روی ما بکشند»؛ این 18 هزار نفری که برای امام حسین(ع) نامه نوشتند، چه کسانی بودند؟ از همین طایفه، دسته و قماش بودند.

 

 

 

حسینی اراکی گفت: حتی بعضی ها نامه خصوصی به امام حسین(ع)  فرستادند؛ عمرو بن حجاج زبیدی مذحجی نامه خصوصی به امام حسین(ع) نوشت و گفت«حسین جان، من به مردم کوفه کاری ندارم» ماحصل آن نامه این است که «حسین جان من از جانب خودم می گویم، زن و بچه و دار و ندارم و همه چیز من فدای اباعبدالله؛ بیا» همین است که بعضی ها جلوی حرم ها می ایستند و می گویند «بابی انت و امی و ...» بعد به این افراد می گویند «خمس بده» می گویند «مگر من پول اضافه دارم، بدهم»؛ تو که بنا بود مال، جان و ... را فدای امام خود کنی، چه شد؟ چه محبتی؟

 

 

 

وی با بیان اینکه این است که بعضی از ما می گوییم «مولای یا مولای» اما بعد دنبال خیلی از حرف ها و کارها می رویم، افزود: عمرو بن حجاج مذحجی همراه با سپاهیان کوفه برای جنگ با امام حسین(ع) و یارانش عازم کربلا شد و از سوی عمر بن سعد، مسئول ممانعت از رسیدن آب به خیام اباعبدالله حسین(ع) شد و بعد در روز عاشورا فرمانده جناح وسط جنگ عمربن سعد، فرمانده جناح چپ شمر و فرمانده جناح راست همین عمرو بن حجاج مذحجی بود و داد می زد و می گفت «ای سپاهیان خدا در کشتن حسین تردید نکنید که او از دین خدا خارج است و یقین بدانید که امام شما یزید ابن معاویه است» و کارش به جایی رسید که زمانی که امام حسین(ع) هیچ رمقی در بدن نداشت و به زمین افتاد همین {عمرو بن حجاج مذحجی} قبل از شمر داوطلب شد تا برود سر امام حسین(ع) را از بدن جدا کند اما زمانی رفت و نشست بر سینه اباعبدالله یک دفعه دیدند بلند شده و بدنش در حال لرزیدن است به او گفتند «عمر چرا سر حسین(ع) را از بدنش جدا نکرد؟» گفت «حسین رمق در بدن نداشت و یک ذره چشمانش را باز کرد و تا چشم حسین(ع) به چشم من افتاد، یک لحظه احساس کردم پیغمبر دارد به من نگاه می کند و دیگر نتوانستم سر را از بدن جدا کنم» بعد از شهادت امام حسین(ع) ماموریت یافت تا به همراه چند نفر دیگر از سران سپاه کوفه، سرهای شهدای کربلا را نزد ابن زیاد ببرد.

 

 

 

مبلغ حوزه علمیه قم ادامه داد: مراقب خودتان باشید آخرالزمان است؛ خیلی بازار امام و ولی فروشی داغ است و بازار دنیا، شیطان، نفس، شهوات، حرام خوری، محرمات و گناه هم شلوغ و داغ؛  لذا خیلی مراقب باشید.

کد خبر 980928

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha