به گزارش خبرنگار گروه قرآن و معارف خبرگزاری شبستان، نماز بهترین اعمال دینی است که اگر قبول درگاه خداوند عالم شود، عبادت های دیگر هم قبول می شود. اگر پذیرفته نشود، اعمال دیگر هم قبول نمی شود؛ همان طور که اگر انسان شبانه روز پنج نوبت در نهر آبی شست و شو کند، آلودگی در بدنش هم نمی ماند، نمازهای پنج گانه هم انسان را از گناهان پاک می کند. سزاوار است که انسان نماز را در اول وقت بخواند و کسی که نماز را سبک و پست بشمارد، مانند کسی است که نماز نمی خواند لذا انسان باید موافق باشد که به عجله و شتاب زدگی نماز نمی خواند و در حال نماز به یاد خدا و با خضوع، خشوع و وقار باشد لذا در این خصوص با حجت الاسلام جواد بهشتی، مشاور فرهنگی و علمی ستاد اقامه نماز کشور گفت و گویی انجام دادیم که در ادامه می خوانید:
فلسفه و اهمیت و جایگاه نماز در دین مبین اسلام چیست؟
خداوند فرموده نماز بخوانید تا پاک شوید، پس یکی از فلسفه های نماز پاکی است، «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» یعنی نماز انسان از فحشا و منکرات باز می دارد. انسان به دلیل طبیعتی که دارد آلوده به خشم، شهوت، غضب و دروغ می شود لذا خداوند برای پاک شدن از این آلودگی های اخلاق بندگان خود را دعوت به نماز و مناجات با خود کرده است. فلسفه دیگر نماز رشد انسان است با توجه به اینکه انسان در مسیر کمال است لذا نماز مرکبی است که از آن تعبیر به نردبان و معراج شده است که برای نزدیکی به پروردگارش باید بخوانند.
قرب پروردگار یکی دیگر از فلسفه های نماز می باشد. قرآن کریم می فرماید سجده کن و به خداوند نزدیک شو. نزدیکی پروردگار هم نزدیکی از نوع فیزیکی نیست. پیامبر اکرم (ص) فرمودند «تخلق به اخلاق الله» یعنی اخلاق و ویژگی های خداوند را در خودتان ایجاد کنید بدین معنا که پرودگار مهربان است مهربان باشید، خلاق است مبتکر باشید، غافر است از خطاهای دیگران گذشت کنید؛ بنابراین به هر میزانی که صفات پروردگار را در خودمان ایجاد کنیم به همان اندازه هم به خداوند نزدیک می شویم؛ این معنای قرب خداوند متعال است که در نماز هم بعضی از این صفات پروردگار آمده است.
نماز جماعت چه جایگاه و اهمیتی در دین اسلام و بین مسلمانان دارد؟
اصل نماز، نماز جماعت است. در صورتی که اضطرار باشد باید نماز را فرادی خواند چون در نماز جماعت همفکری، همکاری، همدلی و همدردی نهفته است و افراد می توانند از طریق نماز جماعت مشارکت فکری، روحی، عاطفی، اجتماعی و فرهنگی داشته باشند. اقامه نماز جماعت باعث آگاهی افراد از مشکلات و گرفتاری های یکدیگر شده و در نهایت تصمیم به حل مشکلات گرفته می شود. بر همین اساس نیاز است که افراد جامعه اهتمام بیشتری نسبت به برپایی نماز جماعت داشته باشند.
چرا در دین مبین اسلام تاکید به نماز خواندن شده است؟
به این دلیل است که انسان منهای خداوند یعنی زباله، حدیثی داریم که می فرماید وقتی یک نفر در جمعی به یاد خداوند است همانند تک درختی در کویر می باشد یعنی سرسبزی و خرمی انسان در سایه رشد و نمو و ارتباط با مبدا است؛ مثلا لامپ سوخته دیگر قابلیت انعکاس و دریافت نور را ندارد اینجا نیز مبدا نور، پروردگار است. الله نور السموات والارض یعنی همه موجودات نورشان را از الله می گیرند. در واقع نماز همان اتصال به مبدا نور که خداوند است، می باشد در صورتی که این ارتباط قطع شود، جایش زباله دان است. زباله دان پروردگار هم جهنم است. از جهنمی ها می پرسند چرا به جهنم آمدی می گویند ما اهل نماز نبودیم و اینکه چرا در اسلام تا این اندازه به نماز تاکید شده است به این دلیل است که اگر انسان از خداوند جدا شود، بی هویت و در یک بیابانی حیران و سرگردان است؛ بنابراین خداوند از روی مهر و محبت خود این مسیر را باز کرده که ما به سمت آن حرکت کنیم.
خداوند چه نیازی به نماز ما دارد؟
این سوال توسط دانش آموزان زیاد مطرح می شود. از یکی از دانش آموزان سوال کردم که چرا خداوند را دوست داری پاسخ داد چون خداوند چشم، گوش، زبان، دست و پا به من داده است و من به او گفتم آیا دوست داری چیزهای دیگری هم به تو بدهد پاسخ داد بله، جواب دادم معنای نماز خواندن ما این است که خدایا من لایق چیزهایی هستم که به من دادی پس باز هم بده مثال دیگر اینکه وقتی هدیه ای به کسی می دهی اول تشکر می کنند. آیا هدیه دهنده نیازی به تشکر وی دارد، خیر معنایش این است که من ادب دارم، من لیاقت دارم، بعد از این هم به من هدیه بده. معنایش این نیست که هدیه دهنده نیازمند است بلکه منظور ادب ماست.
آیا نمی شود خداوند را به گونه دیگری عبادت کرد؟
بله از هزاران راه می توان با معبود خود ارتباط برقرار کرد اما خداوند میان این هزاران راه فریضه ای به نام نماز را تعریف و پیشنهاد کرده است که از این طریق با وی ارتباط برقرار کنیم ما در 24 ساعت 23 و نیم ساعت با شیوه های مختلف با پروردگار خود در ارتباط هستیم مثلا دست بی نوایی را می گیریم، خوش اخلاقی می کنیم و یا شاداب هستیم همه اینها باعث جلب رضایت پروردگار متعال است ولی خداوند یک فریضه مهم به نام نماز را نه به خاطر نیاز خود بلکه برای رشد ما قرار داده است و می فرماید این تاثیرات روحی، روانی و عاطفی زیادی برای انسان دارد؛ ضمن اینکه اختیار هم به بندگان خود داده و می فرماید می خواهی بخوان و می خواهی نخوان؛ اگر رضایت من را می خواهی بخوان، بعضی از این افراد می گویند من با خواندن و اشک ریختن شعر حافظ با خدای خود راز و نیاز می کنم؛ ایرادی ندارد بخوانید ولی ما در قرآن کلمه ای به نام مناسک جمع منسک داریم یعنی شکل عبادت (ارنا مناسکنا) حضرت ابراهیم (ع) از خداوند خواهش می کنند که شکل عبادت را به ما یاد بده؛ تو پروردگار ما هستی، تو توانای بی انتها هستی به ما یاد بده چگونه تو را پرستش کنیم خداوند هم یاد داده در این زمان ها به این شکل و با این زبان او را ستایش کنید؛ این شیوه نماز مورد پسند پروردگار است.
بی توجهی و سستی به نماز چه آثار و تبعاتی به همراه دارد؟
بی توجهی به نماز یعنی قهر کردن با خداوند. حجت الاسلام قرائتی می فرماید اگر ما با خورشید قهر کنیم و پشت خود را به خورشید کنیم چه می شود؟ خانه ما تاریک می شود؛ در واقع بی توجهی به نماز، زیر سوال بردن آن و ترک و مسخره کردن نماز یعنی پشت کردن به خورشید؛ پس نماز یعنی روشنایی، شادابی، رشد و نمو و خوشبختی به همین دلیل مبدا تمام چیزهایی که ما دنبال آن در زندگی هستیم، خداوند است. برخی افراد در زندگی به دنبال دارایی هستند، بعضی ها به دنبال توانایی و برخی هم به دنبال دانایی هستند پس سرچشمه همه اینها نزد پروردگار متعال است.
نظر شما