«حبیب محمدی» از مسکو تا موزه رشت/ نقاشی هایی که پس از چند دهه مرمت می شود

از ابتدای اردیبهشت ماه، ۶۰ نقاشی از آثار سید حبیب محمدی و شاگردش بهمن محصص که چند دهه در انبار موزه رشت خاک می خورد، مرمت می شود.

خبرگزاری شبستان_ رشت، مهری شیرمحمدی؛ از بازارچه سبزه میدان تا موزه رشت راهی نیست. خودش هم فکر نمی‌کرد روزی شاگردش -که در آموزشگاه نقاشی می‌آموخت- آثار استادش را به موزه رشت اهدا کند. نقاشی‌های سید محمد حبیب محمدی، پدر نقاشی مدرن گیلان و شاگردش، بهمن محصص، سالها در انبار موزه رشت خاک می‌خورد. اگرچه این همه آثار حبیب محمدی نبود. روزی که تحصیلاتش را در آکادمی هنرهای زیبایی مسکو تمام کرد، خواست که به گیلان بازگردد، سال ۱۳۱۷ بود. اما دولت شوروی نقاشی‌هایش را ضبط کرد و اجازه نداد آثارش را به وطن بازگرداند. سالها گذشت تا شاگرد وفادارش توانست بخشی از آثار او را از دخترش خریداری و به موزه رشت اهدا کند.

 

حالا پس از چند دهه، نقاشی‌های اهدا شده حبیب محمدی و بهمن محصص از پستوی موزه رشت بدرآمده و قرار است به صورت اضطراری مرمت شود. یکی از روزهای اردیبهشت ماه، به موزه رشت رفتم تا از نزدیک شاهد مرمت آثار دوتن از چهره‌های برجسته نقاشی گیلان باشم. «سمیه سلطانی» به‌عنوان کارشناس نقاشی، «آرمان رزم» کارشناس ارشد مرمت و «نسرین قوامی» به‌عنوان رییس موزه باستان شناسی و مردم شناسی رشت، در حال کار بر روی این آثار بودند.

سلطانی از روزگارهایی گفت که حبیب محمدی قصد بازگشت به وطن کرد. هوای سرد مسکو، نمی‌توانست روح طبیعت جوی محمدی را آرام کند و فضای نوستالژیک طبیعت و هوای زادگاهش«لاهیجان» را برایش زنده کند. این بود که بار و بنه‌اش را جمع کرد تا از مسکو عازم انزلی شود. بنه‌اش هیچ نبود جز تابلوهایی که ذوق و قریحه‌اش را برای آن صرف کرده بود. اما، آنچنان که تاریخ از «خرس بزرگ» بارها شاهد بوده، شوروی سابق اجازه نداد تابلوهایش را به ایران بازگرداند و به صرف اینکه این آثار در آن کشور کشیده شده، تابلوهای نقاشی حبیب محمدی ضبط شد.

 

حبیب به ایران بازگشت، دلتنگ شرجی تابستان‌های انزلی بود. به یاد روزهایی که بر سنگفرش «خشت پورد لنگرود» قدم می‌زد، یک سال بعد به زادگاه پدری‌اش رفت. اما بعد از وقایع شهریور ۱۳۲۰، به رشت آمد. باران‌های ریز و پی در پی رشت او را فراخوانده بود. لابه لای سفال‌های باران خورده، بازارچه سبزه میدان و در آن شلوغی و هیاهوی مردمی که به مرکز شهر می‌آمدند، تا از «واویشکاهای» بازارچه سبزه میدان بخورند، کارگاهی دایر کرد تا خوراک روح طبیعتِ دوست مردمانی باشد که بوی رنگ مستشان می‌کند.

 

دلش می خواست دوباره کوچه پس کوچه‌های ساغریسازان را بر بوم بکشد، باغ محتشم با درختان بلند آزادش، خانه باغ‌هایی که یکی یکی از بین می‌رفتند و کوچک می‌شدند. طولی نکشید که حبیب توانست نقاشی به روش علمی و جدید را در آکادمی خودش به علاقمندان آموزش دهد. شاگردانی که او تربیت کرد، امروز از برجسته‌ترین نقاشان کشور و چه بسا دنیا هستند؛ بهمن محصص و پسرخاله‌اش حسین محجوبی و قاسم حاجی زاده.

سال ۱۳۳۱ بود که بخشی از آثار وی در ساختمان تاریخی بلدیه رشت به نمایش درآمد. ولی چندسال بعد(۱۳۳۶) حبیب محمدی به تهران مهاجرت کرد. روزی که به موزه رشت رفتم، یکی از تابلوهای استاد محصص درحال مرمت بود. رئیس موزه باستان‌شناسی رشت، توضیح داد که مرمت اضطراری آثار حبیب محمدی و بهمن محصص از ابتدای اردیبهشت ماه سال جاری در موزه رشت آغاز شده است. اما عمق نگاه نسرین قوامی، گویای خون دلی بود که وی سالها در پستوی موزه رشت خورده تا بالاخره توانسته با پیگیری و صبوری فرصت و بودجه مناسبی برای سرو سامان دادن به آثار این دو نقاش برجسته گیلانی را دریافت کند.

 

او که سال‌های آخر خدمتش را در موزه رشت سپری می‌کند، می‌گوید: وقتی به عنوان موزه‌دار در موزه رشت مشغول به‌کار شدم، در انبارگردانی‌های موزه متوجه شدم ۶۰ نقاشی از آثار برجسته حبیب محمدی و بهمن محصص در انبار موزه نگهداری می‌شود. با پیگیری و دریافت مکاتبات از میراث کشور، متوجه شدم بهمن محصص، شاگرد استاد محمدی، این آثار را از دخترش خریداری و حوالی سال های ۱۳۷۶ به موزه رشت اهدا کرده است. آن زمان به‌خاطر جو فرهنگی کشور، نگاه خوبی به استاد حبیب محمدی نبود. کسی متوجه این آثار در مخزن موزه نبود. البته تعداد آثار خیلی بیشتر بود و متاسفانه در انبارگردانی سال ۱۳۸۶، بخشی از آثار به موزه هنرهای تزئینی تهران انتقال پیدا کرد و اکنون جزو اموال آنجاست.

 

قوامی ادامه داد: من از همان سال های نخست خدمتم، دوست داشتم این نقاشی‌ها مرمت و در معرض دید عموم قرار گیرد. اما می‌دیدم نظر مساعدی نسبت به این دو هنرمند در جامعه وجود ندارد. باید زمان می‌گذشت تا جامعه و مسئولان پذیرش این آثار هنری را می‌داشتند. البته در زمان مدیریت‌های قبلی،موضوع تخصیص اعتبار برای مرمت این آثار را مطرح می کردم ولی گویا در اولویت مدیران میراث فرهنگی نبود. با آمدن حلاج پور درباره ارزش هنری این آثار و جایگاه این دو استاد به‌ویزه استاد محمدی به‌عنوان پدر نقاشی مدرن گیلان صحبت کردم.

 

وی با اشاره به اعتبارات ناچیز میراث فرهنگی برای مرمت آثار هنری و اشیای تاریخی اضافه کرد: از آنجا که سالانه اعتبار ناچیزی برای مرمت اشیای تاریخی به گیلان اختصاص می‌یابد، طبیعتا این بودجه تنها برای مرمت بخشی از آثار سفالین و فلزی مکشوفه در حفاری‌های گیلان صرف می‌شود. به همین دلیل مدیر کل میراث فرهنگی گیلان با مدیر سازمان برنامه و بودجه گیلان جلسه گذاشت، یادم هست وقتی آقای کیوان محمدی برای بازدید از موزه رشت آمد، مرتب از نقاشی‌های این دو استاد سوال می‌کرد. خوشبختانه پس از آن بازدید، رئیس سازمان برنامه و بودجه مبلغ ۵۰ میلیون تومان از بودجه استانی برای مرمت این آثار اختصاص داد. اگرچه ناکافی است ولی برای شروع یعنی پاکسازی اولیه و مرمت اضطراری خوب است. امیدواریم بعد از مرمت اولیه، بتوانیم در چند نوبت آثار را به نمایش بگذاریم و برای سال بعد بودجه بیشتری برای مرمت اساسی دریافت کنیم.

 

«سمیه سلطانی» از جفایی می‌گفت که بر حبیب محمدی رفته است. سوءظن هایی که موجب شد پدر نقاشی مدرن گیلان در فقر روزگار را سپری کند. این کارشناس نقاشی درباره آثاری که در حال مرمت دارند، می‌گوید: این آثار شامل سبک‌های مختلفی همچون رنگ‌روغن، آبرنگ، سیاه‌قلم، آب‌مرکب و... است.

 

وی با اشاره به تولد محمدی در سال ۱۲۸۳ در لاهیجان می‌افزاید: طبیعت و زندگی شهری جایگاه مهمی در آثار این هنرمند دارد و نقاشی‌های او به سبک امپرسیونیسم بی‌رمق، با رنگ‌های غلیظ و ضربه‌ قلم‌های قوی، است. نوع تکنیک آثار با آبرنگ، رنگ روغن، گواش، قلم خشک، مداد مرکب و کارهای اتودی است.

 

وی نام برخی از آثار را هم اینگونه می‌برد: پرتره نقاش، خانه روستایی، آیینه و گلدان، زنی با چتر، بازار، خانه اعیانی، پل رودخانه، درخت و طبیعت، فردوسی، حمله نادرشاه، ماسوله، شالیزار و خانه روستایی، دریا و قایق.

 

«آرمان رزم» کارشناس ارشد مرمت، درباره شیوه کار مرمت نیز اینگونه توضیح می‌دهد: در طول پروژه، تمام مراحل مستندنگاری می‌شود. پس از مستندنگاری اولیه، پاکسازی مکانیکی، شیمیایی و مرمت‌های قبلی می‌شود. بعد از لکه زدایی و تثبیت طرح، اسید زدایی، مرمت و بازسازی رنگ صورت گرفته و نقوش موزون سازی می‌شود. در نهایت تکیه‌گاه جدیدی بر اثر نصب می‌شود.

وی یک نمونه را به‌صورت جزئی شرح داد: اول باید لایچه چرک و چربی را از روی نقاشی برداریم. اما همین طور که می‌بینید، چون نقاشی داخل قاب هست، باید قاب و تخته دور بوم را جدا کنیم. زیرا بیشتر آنها دچار موریانه خوردگی شده است. این کار هم باید با ظرافت خاص و مواد مخصوصی صورت گیرد. پارچه متقال را باید با مواد مخصوصی نرم کنیم و به آرامی از روی بوم جدا کنیم. بعد از زدودن چرک و چربی، رنگ‌های اصلی با مواد مخصوصی تثبیت می‌شود. کل اثر با پارچه متقال یا ململ دوباره روی چارچوب جدید قرار می‌گیرد. روند اصولی مرمت در همه دنیا شیوه برگشت پذیری است. یعنی اگر قرار باشد دوباره مرمت صورت گیرد، باید بتوان به‌راحتی نقاشی اصلی را از چارچوب جدا کرد. در آخرین مرحله، بخش‌هایی از اثر را که دچار رنگ پریدگی شده، به شیوه هاشورزنی رنگ می‌زنیم. در این روش حق نداریم رنگ را مستقیم بزنیم. مثلا اگر اثر رنگ روغن است، با آبرنگ هاشور صورت می‌گیرد. به دو دلیل؛ اولا متریالی که استفاده می‌شود باید با اصل اثر متفاوت باشد. ثانیا بتوان رنگ جدید را در هر زمان که لازم است، با استن برداشت.

 

نقاشی‌های بهمن محصص، شاگرد حبیب محمدی، دیگر آثاری است که قرار است مرمت شود. محصص ۱۰اسفندماه ۱۳۰۹ در رشت متولد شد. اما تعداد آثار وی به اندازه استادش حبیب محمدی نیست. به اعتقاد کارشناسان، محصص از جمله برترین هنرمندان نوگرای ایرانی به حساب می‌آید و آثار نقاشی آوانگارد او از آثار معتبر نقاشی مدرن ایران محسوب می‌شود. این هنرمند گیلانی ۶ مرداد ۱۳۸۹ در شهر رم ایتالیا درگذشت. با کارشناسان مرمت موزه رشت خداحافظی می‌کنم و آرزو می‌کنم این آثار بزودی در معرض دید عموم قرار گیرد و دوباره در انبار موزه‌ای که وسعتش در قد و قواره تاریخ و فرهنگ و هنر گیلان نیست، خاک نخورد.

کد خبر 1057649

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha