"حس غریب پروانگی"؛ خاطرات پروانگی با علی

به گزارش خبرگزاری شبستان از همدان، همسران شهدا روزهای سختی را گذرانده اند؛ زنانی پا به پای مردانشان برای دفاع از انقلاب ایستادند."حس غریب پروانگی" داستان یکی از همین زنان را روایت می کند؛ خاطرات پروانه برازنده شهر همسر سردار شهید علیرضا شمسی پور به قلم لیلا گودرزیان فرد.

 در این کتاب آمده است: «نمی دانم چرا دوست داشتم خیره شوم و نگاهش کنم؛ انگار چند سال بود که ندیده بودمش. چند دقیقه ای ماند؛ بعد از کلی سفارش خداحافظی کرد و رفت. موقعی که خواست از اتاق خارج شود؛ دوبار برگشت انگار می خواست چیزی بگوید. برای همین معصومه بیرون رفت، اما فقط نگاهم کرد و قطره ای اشک از گوشه چشمانش جاری شد و گفت: «به خدا سپردمت».

وقتی علی رفت؛ گفتم: «معصومه مثل اینکه علی می خواهد به منطقه برود، لباسهایش را عوض کرده؛ صورتش هم اصلاح شده بود؟» معصومه دلداریم داد و گفت: «خیالت راحت اگر می خواست برود می گفت» نمی دانم چرا آرام نمی شدم. ساعت دوازده بود، اما هنوز خوابم نمی برد؛ زنگ زدم به مهدی احوالپرسی کردم؛ گفتم: «مهدی جان بابا کو؟»

گفت: «بابا رفت» وقتی شنیدم که علی رفته اضطراب عجیبی وجودم را فراگرفت. گفتم: «پس مواظب خودت باش. بابا خیالش از تو جمع است که مرد شدی.»

وقتی تلفن را قطع کردم؛ حس غریبی داشتم؛ دلم می خواست مثل پروانه ای می شدم و از این تخت بیمارستان رها می شدم و می رفتم پیش مهدی. دلم گرفته بود؛ خیلی دلتنگ مهدی و علی شده بودم؛ تا صبح خوابم نمی برد. هرچه دعا و قرآن بلد بودم می خواندم. احساس می کردم می خواهد اتفاقی بیغند که این طور ناآرام و بی قرار هستم ...»

به گزارش شبستان، شهید علیرضا شمسی پور متولد 1342 در همدان بود که از سال 1363 به عنوان داوطلب بسیجی راهی جبهه نبرد شد و سال 1365 در عملیات کربلای 4 در سمت معاون فرمانده گردان غواصی "جعفر طیار(ع)" لشکر انصارالحسین(ع) حضور داشت و پس از شهادت داریوش ساکی، فرماندهی این دسته را بر عهده گرفت.

در عملیات والفجر 4 ارتفاعات کانی مانگا که از موقعیت حساسی برخوردار بود به عنوان محدوده عملیات لشکر 27 محمد رسول الله(ص) تأیید شد تا نتایج مهمی چون خارج کردن مریوان از دید دشمن و تسلط بر 13 شهر و روستای عراق را به همراه داشته باشد.

بسیاری از دوستان شمسی پور و رزمندگان، مظلومانه در دوران جنگ به شهادت رسیده و پیکرشان در مناطق عملیاتی باقی ماند. این موضوع تأثیر مهمی در روحیه علیرضا گذاشت تا جایی که پس از پایان جنگ هشت ساله در کنار زندگی شخصی و فعالیت های ورزشی، عمر خود را برای بازگرداندن پیکر شهدا و همچنین راه اندازی اردوی راهیان نور و روایت گری دفاع مقدس صرف کرد.

 با تولد داعش لباس رزم بر تن کرده  و فرماندهی اطلاعات، عملیات گردان فاطمیون در سوریه را برعهده گرفت. شمسی پور در عرصه ورزش هم خدمات مهمی انجام داد به طوری که برخی او را معمار ورزش نوین ایران می دانند. او در لباس مربی، داور، مدیر چند باشگاه فوتبال(‌فجر و پاس)‌، رئیس چند هیئت ورزشی(‌دوچرخه سواری و تیراندازی)، رئیس بسیج ورزشکاران استان، رئیس تربیت بدنی سپاه همدان و عضو هیئت رئیسه فدراسیون دوچرخه سواری خدمات شایانی به ورزش همدان داشت و قهرمانان مطرحی را تربیت کرد.

سرانجام علیرضا شمسی پور 13 اردیبهشت 1395 در ارتفاعات کانگی مانگا کشور عراق هنگام عملیات جستجو برای یافتن پیکر شهدا بر اثر انفجار مین به شهادت رسید. این شهید بزرگوار امسال از طرف وزارت ورزش و جوانان و بسیج ورزشکاران کشور به عنوان شهید سال انتخاب شده و متولیان امر با انتشار کتاب و نامگذاری برخی مکان ها به نامش برای معرفی او به جامعه تلاش کرده اند.

پایان پیام/