حجت الاسلام والمسلمین احمد مبلغی، رییس مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی سلفی گری را جریان فکری دارای سابقه دیرینه در جامعه اسلامی خواند و به خبرنگار شبستان گفت: این جریان عمدتا در میان اهل سنت رواج داشته و دارد. اما در طول زمان و با درگیر شدن در مسیر تطورات تاریخی در میان شیعیان نیز راه یافته است که اخباریون نمونه بارز آن به شمار می روند.
وی با بیان این مطلب که بازگشت به دوره نخستین وجه ممیزه سلفی گری است، اظهار کرد: سلفی های اهل سنت بر بازگشت به دوران پیامبر (ص) و صحابه تاکید کرده و بر این باور هستند که باید آن دوره را محور تفکر و تنظیم اندیشه خود قرار دهیم. اخباریون یعنی همان سلفی گران شیعی نیز بازگشت به دوران ائمه معصوم (ع) را مطلوب می انگارند.
حجت الاسلام مبلغی ادامه داد: آنها بر این باور هستند که با توجه به آنکه فقه در دوران ائمه (ع) رشد و کمال یافته بنابراین دوران آنها بهترین زمان است و باید به آن بازگشت. از این رو شاقول تنظیم فکر و اندیشه در پرداخت به علوم، توسعه علم و حتی داوری نسبت به علم را آن دوران می دانند. بر این اساس هر اندیشه ای را با آن دوران محک می زنند و گاهی علمی همچون اصول را به دلیل آنکه در زمان ائمه (ع) وجود نداشته رد می کنند.
رییس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس این نوع تفکر را وجه مشترک سلفیون در میان اهل سنت و شیعیان خواند و بیان کرد: سلفی گری در طول تاریخ در متن تفکر اسلامی گاه به صورت جریان های در حاشیه و گاه در متن حضور داشته است، یعنی در طول تاریخ دچار تطورات و تحولات تاریخی نیز شده است. از این رو گاه در مقایسه سلفی گری متقدم با سلفی گری متاخر و امروزی تفاوت های فاحش دیده می شود که همگی ریشه در گذر تاریخ و تحولات ناشی از آن دارد.
تعصب و بی منطق شدیدتر با پیش رفتن زمان
وی با اشاره به بروز و ظهور گونه های مختلفی از این تفکر در مسیر تاریخ ابراز کرد: بدین گونه که گاه از درون آنها تفکرات متضاد و معاند با یکدیگر برخاسته است. تامل بر سیر تاریخی این اندیشه نشان می دهد که سلفی گری به گذر زمان نه تنها وضعیت مثبت نیافته بلکه هرچه زمان پیش می رود به نقاط سخت تر، خشک و خشن تری می رسد. البته گاه نیز به دلیل بروز شرایط خاص، تفکر سلفی گری دچار یک سیر تعادلی رو به اعتدال و حتی اضمحلال نیز شده است.
حجت الاسلام مبلغی تاکید کرد: وضعیت اخباریون یا همان سلفیون شدید شیعی در دچار شدن به اعتدال و اضمحلال بهترین گواه است. چراکه تفکر آنها هر چه زمان پیش می رفت دچار انعطاف بیشتری شده و وجوه اعتدال و مسالمت آنها با اصولیون افزایش یافته است. به گونه ای که اخباریون متاخر همچون صاحب "حدائق" دارای اندیشه های اصولی بوده اند و این صحیح نیست که اخباریون به رهبری وحید بهبهانی اصولیون را از بین برده باشند.
وی بیان کرد: بلکه خود تفکر سلفی گری اخباری به لحاظ یافتن روند تعادلی به نقطه ای رسید که در آستانه فروپاشی بود و در آن نقطه اوج تعادلی تلاش مضاعف اصولیان باعث شد این اضمحلال شتاب بیشتری بگیرد.
حجت الاسلام مبلغی با بیان این مطلب که ما با دو نوع تفکر سلفی مواجه هستیم، عنوان کرد: نخست سلفی گری آشکار و اعلان شده که دارای حدود مشخص است و دیگری سلفی گری پنهان که هم در میان اهل سنت و هم در میان شیعیان رواج دارد و هم دارای وجوه مثبت و هم منفی است.
وی افزود: پنهان بودن این تفکر در لایه های اندیشه ای آن را از تیرس مطالعه و اظهارنظر مخفی نگاه داشته که در نتیجه کمتر هم شناخته می شود. علی رغم آنکه تحولات زمانه به قدرت یابی تحلیل و اجتهاد شتاب بخشیده اما سلفی گری افراطی تر، غیرعقلانی تر و کشنده تر شده است.
خروج سلفی گری از عزلت با هیاهو و تهمت زنی
حجت الاسلام مبلغی با بیان این مطلب که سلفی گری همچون صوفی گری نیست که در کنج عزلت محصور مانده و بازتاب اجتماعی نداشته باشد، گفت: این تفکر به دلیل آنکه با هیاهو، تهمت زنی و تنگ کردن فضا بر اندیشه دیگران و با نگاه های کشنده و شکننده به میدان آمده است، با سرعتی بالا بازتاب اجتماعی یافته و در جایگاه های اجتماعی قرار می گیرد و بالاتر از آن گاهی فضاهای اجتماعی منفی را رقم می زند.
رییس مرکز تحقیقات مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی تصریح کرد: نمونه این سلفی گری وهابیت است که نه تنها عرصه های اجتماعی یک کشور بلکه گاه عرصه های منطقه ای و بین المللی را متشنج می کند. این خاصیت به دلیل تنگ کردن فضا بر هر منطق، صرف انرژی بسیاری و دست زدن به اعمال اجتماعی هیاهوی زیادی را ایجاد می کند و بازتاب دارد.
وی ادامه داد: وهابیت نمونه ای است کامل از سلفی گری افراطی با همه ابعاد و مشخصات که خشک مغزی کرده و راه را بر هر تفکری حتی در درون اسلام می بنند. و خط کش مشخص بر همه اجزاء و تفاسیر فکر و اندیشه می گذارد به گونه ای که همچون آن ندیده ایم.
حجت الاسلام مبلغی خاطرنشان کرد: اخباریون هم زمانی که به میدان آمدند به دلیل هیاهو و سختی گیری های بسیار و انتقادات بعضا از اخلاق به دور، سریع فضای شیعه را ملتهب کرده و تفکر اجتهاد را به انزوا بردند و کار را به جایی رساندند که بسیاری از مجتهدان اصول و اجتهاد خود را کتمان می کردند و اجتهاد امر منزوی بود.
ادامه دارد/
نظر شما