قاسم پورحسن، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) با اشاره به مفهوم علم نافع به خبرنگار شبستان گفت: یکی از مناقشاتی که در دوره اخیر شکل گرفت، بحث بر سر مسئله کارکرد و نقش علم است.
وی ادامه داد: شاید در حوزه تفکر اسلامی مسئله علم نافع، همزمان با شکل گیری تمدن اسلامی به معنای عام، در سده های سوم، چهارم و پنجم رخ نمایاند و نزاع اصلی آن دوره این مسئله بود که چه علمی می تواند نافع باشد، علمی که برگرفته از گوهر شریعت است یا هر علمی که جامعه به آن نیازمند باشد؟
پورحسن با بیان این مطلب که متفکران برجسته ای درباره چیستی علم نافع در تفکر اسلامی سخن گفته اند، اظهار کرد: شاید آخرین نماینده این بحث شهید مطهری بود که در کتاب هایش درباره این مسئله سخن گفت و علم نافع را مورد بررسی قرار داد. ارزیابی شهید مطهری آن بود که مسئله غایت در علم هم از نظر تمدن سازی و هم برای تبیین نقش و کارکرد علم اهمیت دارد.
پرداخت به مفهوم علم نافع با طرح فلسفه اخلاق
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) تصریح کرد: در مغرب زمین شاید در 200 ساله نخست پس از سده شانزدهم، کسی بحثی درباره علم نافع یا علمی مصلحت آور به میان نمی آورد، چون علم مساوی با منفعت بود، اما زمانی که مباحث فلسفه اخلاق در مورد علم و سوالاتی مبنی بر آن مطرح شد که آیا هر علمی می تواند باعث بالندگی جامعه انسانی شود، پرداخت به این مسئله فزونی یافت. به ویژه از زمان کانت به بعد مسئله مصلحت و نافع بودن و سودآوری علم مطرح شد و دو رویکرد مهم در غرب شکل گرفت.
وی ابراز کرد: رویکرد نخست در غرب آن بود که علم مساوی با سودآوری و اصالت فایده است و دیدگاه دوم مبنی بر آن بود که باید در علم مسئله تفکیک را مورد ملاحظه قرار دهیم، علمی که همگام با سرشت انسان و طبیعت باشد و نسبت انسان با طبیعت را تقویت کند. بنابراین دیدگاه علم دارای صلاحیت است به همین دلیل است که بسیاری از متفکران در برابر نظریه اصالت فایده، مقاومت کردند و مسئله اخلاق را در باب علم مطرح کردند.
پورحسن با اشاره به تعاریف موجود از علم نافع عنوان کرد: ما دو تعریف درباره علم نافع داریم که یکی از آنها نزدیک به تفکر اسلامی است. در تفکر اسلامی علمی نافع است که در خاستگاه الهی انسانی و با غایت رستگاری انسان باشد، از این رو هر علمی با خاستگاه معرفتی نافع است.
وی ادامه داد: اما در تعریف دوم که به مغرب زمین در یکصد سال اخیر تعلق دارد، علمی نافع خواهد بود که ملاحظات اخلاقی انسانی داشته باشد، فارغ از آن که با خاستگاه الهی توام باشد یا نباشد، پس در دیدگاه اول ضمانت نافع بودن دین و در دیدگاه دوم ملاحظات اخلاقی است.
منفعت لزوما فیزیکی نیست!
استاد فلسفه با بیان این مطلب که نافع بودن علم در پیوند با مبدا و غایت است، ابراز کرد: بنابراین غایت انضمامی بودن علم نافع روشن می شود، در این راستا ما باید دو نوع منفعت را از هم تفکیک کنیم: یک منفعتی که به معنای سود صرف بوده و وجه فیزیکی و مادی دارد و معنای دیگر معنای عام منفعت است، به این معنی که اگر موضوعی موجب رشد اخلاقی جامعه شود، منفعت است. اما این منفعت را لزوما به معنای فیزیکی نمی دانیم از این رو باید دو وجه مادی و غیر مادی در باب منفعت راعلم تبیین شود.
وی خاطر نشان کرد: معنای خاص منفعت، سود آنی است، اگر علمی در جامعه سبب تقویت بنیان های علمی شود و جامعه را برخوردار از منفعت سازد می توان آن را نافع خواند.
پایان پیام/
نظر شما