سر آوردن به جای کلاه!/نبش قبر فراتر از توحش و خشونت وهابیت است

حجت الاسلام والسلمین محمدهادی یوسفی غروی، مولف کتاب هشت جلدی "تاریخ تحقیقی اسلام" درباره زمینه های تاریخی پیدایش وهابیت به خبرنگار شبستان گفت: نزدیک به 700 سال پیش شخصی معروف به ابن تیمیه در سوریه فعلی یا به تعبیر قدیم شام، از شهری به نام حران ظهور کرد که در میان مذاهب اسلامی چهارگانه اهل سنت به مذهب حنبلی گرایش داشت و خود را از پیروان احمدابن حنبلی که متوفای 240 هجری و معاصر با متوکل عباسی و امامین عسکریین (ع) معرفی می کرد.
وی اظهار کرد: خلفای عباسی از ائمه (ع) متابعت نمی کردند و در میان آنها متوکل عباسی اراداتی خاص به احمدابن حنبلی داشت و او را سلف صالح یعنی از پیروان صالح و نیز اهل حدیث می دانست، البته احمدابن حنبل در کتابی به نام "مسند" که مشتمل بر احادیث است در میان امامان مذاهب چهارگانه اهل سنت خود را بیشتر پیرو روایات معرفی می کند.
حجت الاسلام یوسفی غروی ادامه داد: این تیمیه در این میان برخلاف سایر پیروان احمدابن حنبل، مطالبی را اظهار می کرد که دیگر پیروان به آنها قائل نبودند همچون اینکه قبور در دوران پیامبر (ص) مورد تکریم و تبرک قرار نمی گرفتند، بنابراین این اقدام بدعت است.
استاد دروس خارج حوزه علمیه تصریح کرد: تا اینکه حدود 300 سال پیش که در ایران مصادف است با پس از رحلت علامه مجلسی متوفای 1111 هجری که در اصفهان می زیست، شخصی در حجاز در نجد از شبه جزیره به نام محمدابن عبدالوهاب عرب به دنیا آمد که پدرش از پیروان احمد ابن حنبل بود. او همراه با پدر و برادرش مشغول به تحصیل علوم دینی بر اساس آموزه های مذهب حنبلی شد و در سفرهایی که به عراق، بصره و حتی اصفهان داشت تکریم قبور توسط شیعیان را پسندیده نمی دانست. بلکه به افکار ابن تیمیه نظر داشت و حتی نظریاتی به مراتب متشتت تر از آراء احمد ابن حنبل و ابن تیمیه عرضه کرد.
وی با اشاره به برخی آرای احمدابن حنبل در باب حکومت اسلامی عنوان کرد: او روایاتی را به پیامبر (ص) نسبت داد مبنی بر اینکه اولیای مسلمین باید مورد متابعت کامل آنها باشند در حالی که آنها فاقد عصمت و عدالت هستند! حتی اگر پس از رسیدن به حکومت دچار فسق و فجور شوند و در مقابل معاصی آنها تنها می توانند امر به معروف و نهی از منکر کنند، به عبارت دیگر خروج بر حاکم اسلامی در هیچ شرایطی جایز نیست.
حجت الاسلام یوسفی غروی با بیان اینکه با این اوصاف در زمان محمدابن عبدالوهاب نمی شد بر دولت عثمانی به عنوان حاکم اسلامی شورید و تمرد و قیام کرد، افزود: این ممکن نبود مگر به بهانه کفر و شرک، از این رو آنها مصادیق کفر و شرک را در آراء ابن تیمیه یافتند؛ وی ساخت بارگاه بر قبور و تکریم و تبرک مزار را بدعت و از مظاهر شرک می دانست یعنی اگر کسی به زیارت قبور ائمه (ع) و بزرگان می رفت و از بابت تبرک دستی بر مزار کشیده و به صورت خود می مالید این عمل وی عبادت محسوب می شد و چون عبادت در اسلام تنها به خدا اختصاص دارد بنابراین عبادت غیر او شرک نامیده می شود.
وی ابراز کرد: از این رو دولت عثمانی نیز که در سایه حکومت آن چنین اعمالی انجام می شد و با حمایت آن، دولت شیعه صفوی در عتبات عالیات به ساخت ضریح و بارگاه اقدام کرده بود مشرک یا حداقل حامی شرک به شمار می رفت و شوریدن بر آن نه تنها جایز بلکه واجب بود و همین بهانه ای شد برای قیام علیه دولت عثمانی در جزیره العرب.
حجت الاسلام یوسفی غروی تاکید کرد: اینچنین بود که آنچه از جهل و خرافه در قبایل عرب پیش از اسلام رواج داشت دوباره از سر گرفته شد، چراکه ما قبل از ظهور اسلام حتی در دوران بنی العباس بسیار داشتیم که مسلمانان حتی حجاج خانه خدا مورد غارت راهزنان قرار گرفته و بعضا زنانشان به اسارت گرفته شده و خرید و فروش می شدند که اینچنین رفتارها با پیدایش وهابیت مجداد احیا شد.
استاد دروس خارج حوزه علمیه با اشاره به انجام حملاتی مشابه وقایع صدر اسلام توسط محمدابن عبدالوهاب عنوان کرد: وی به بهانه شرک در عبادت با اعمالی از طریق زیارت و تبرک جستن به قبور یا ملایمت و همراهی با چنین اعمالی پرچم قیام به دست گرفت که یا به اسلام ناب بازگردید یا با شما می جنگیم، در این میان استعمار بریتانیا وارد میدان شد و شخصی به نام محمدابن سعود را تحریک کرد که با عبدالوهاب هم پیمان شده و قوه مجریه را در دعوت دینی او عهده دار شود.
وی ادامه داد: این دو با همکاری یکدیگر قبایل عرب را یک به یک به مذهب ساختگی خود دعوت کردند و سپس به شامات و عراق حمله بردند اما بنابر نقل تاریخ نتوانستند گنبد و بارگاه امیرالمومنین (ع) در نجف را ویران کرده و به غارت ببرند، اما متاسفانه در کربلا حرمین شریفین را ویران کرده و همه چیز را به غارت بردند حتی نقل است که با چوب های حرم اباعبدالله (ع) قهوه درست کرده و گفتند چه خوب قهوه ای بر استخوان های حسین (ع) می خوری که این روش کاملا اموی بود.
حجت الاسلام یوسفی غروی درباره انگیزه استعمار انگلیس برای همراهی با این فرقه ضاله تصریح کرد: انگیزه انگلیس در این دعوا تفرقه کلی بود میان مسلمانان و ایجاد شکاف در دولت عثمانی؛ چراکه صلیبیون ساکن در قلمروی این دولت از حاکمیت اسلام بر ممالکشان ناراضی بودند و تلاش می کردند این حاکمیت را نقض کنند.
وی اظهار کرد: امروز هم اگرچه آمریکا نقش اول جنایات را در سوریه ایفا می کند اما انگلیس نقش دوم را عهده دار است و هیچ کس در این باره تشکیک نمی کند که قطر و عربستان سعودی مزدور و عمال آمریکا و انگلیس هستند و با دستور اربابان خود سلفیون و وهابیت را تجهیز و مسلح کرده و به جان دولت شیعی سوریه می اندازند.
حجت الاسلام یوسفی غروی با اشاره به جنایات وهابیت در سوریه و نبش قبر صحابی پیامبر (ص) گفت: بنابر عقاید وهابیت به بهانه شرک دانستن زیارت قبور و بدعت و شرک دانستن تکریم بارگاه ائمه (ع) و اولیاء باید گنبد و بارگاه های این قبور منهدم شود آنها حتی اگر در زیر ضریح صندوقی باشد آن را تخریب کرده و به غارت می برند اما در هیچ یک از آموزه های آنها و منابعشان نبش قبر جایی ندارد و آنچه با قبور حجرابن عدی و جعفر طیار کردند مصداق سر آوردن به جای کلاه است!
وی خاطرنشان کرد: نبش قبر شخصی که قرن ها پیش رحلت کرده چیزی فراتر از مدعیات وحشی گرایانه وهابیت است. باید توجه داشت که در دولت عثمانی بر سر کتبیه مقبره حجر ابن عدی نوشته بود "این قبر مولای ما حجر ابن عدی است از صحابه پیامبر (ص) که خدا از او راضی باشد که به دستور سید ما معاویه کشته شده است" که این نیز پارادوکسی تمسخرآمیز است، اما پس از تقسیم ممالک این دولت در جنگ جهانی اول به عنوان متعهد آلمان به عنوان خسارت جنگی، که سوریه و لبنان سهم فرانسه شد و دولت های لائیک را روی کار آورد این شیعیان بودند که تغییراتی را در مقبره آن صحابی جلیل القدر اعمال کردند، بنابر این نه امامان چهارگانه اهل سنت به ویژه احمدابن حنبل و نه حتی محدابن عبدالوهاب هیچ یک دستور بر نبش قبر نداده اند.
پایان پیام/