خبرگزاری شبستان: هدف حوزه ها از زمان پیدایش پاسخگویی به نیازهای روز بوده است، اما اکنون با توجه به گستردگی نیازهای روز بشر و تنوع آنها، وظایف و نقش حوزه ها دوچندان شده است. اینکه حوزه تا چه حد توانسته خود را با دستاوردهای روز وفق بدهد و توانسته نیازهای روز را پاسخ دهد، موضوعی است که در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین حمیدرضا شاکرین، عضو هیئت علمی موسسه امام خمینی (ره) و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بررسی شد که اکنون از نظر شما میگذرد.
آیا حوزه امروز توانسته است نیازهای انسان جدید را به گونه ای روزآمد رصد کند و برای حل مسائل او راه برون رفتی ارائه دهد؟
جای اینکه بگوئیم حوزه توانسته یا نتوانسته نیازهای انسان جدید را به گونه ای روزآمد رصد کند و برای حل مسائل او راه برون رفتی ارائه دهد، بهتر است سؤال را تشکیکی مطرح کنیم و بگوئیم تا چه اندازه توانسته این کار را انجام دهد، یعنی نه می توان گفت ناتوان بوده و تماما و هیچ کاری انجام نداده است و نه می توان گفت که تمام آنچه که در این قضیه مورد نیاز است، به نحو کامل انجام شده و نتیجه نهایی گرفته شده است. به هر جهت نیازهای انسان معاصر نیازهای بسیار گسترده، وسیع و متنوعی است و پیشینههای مطالعاتی و بررسی های بسیار گسترده ای را میطلبد که در واقع نتیجه یک سال و دو سال و 10 سال و 20 سال مطالعات مراکز علمی و پژوهشی نیست. بلکه ما از نیازی می گوئیم که در واقع در دوره ای با پیشینه چند قرنه بشر مسیری را طی کرده است و در واضعیتی قرار گرفته طبیعی است که مطالعاتی که در این زمینه لازم هست و تلاشهایی که صورت می گیرد، اگرچه متفکران و اندیشمندانی در گذشته مانند مرحوم علامه طباطبایی، شهید مطهری، تلاش های خیلی زیادی در این عرصهها کردند ولی در مجموع حوزههای علمیه آن ظرفیت و استعداد کامل خودشان را در جهت این قضیه بسیج نکرده بودند. فضایی بعد از انقلاب اسلامی در ایران پدید آمد و در حوزه مراکز علمی، پژوهشی جدیدی شکل گرفت که این گونه مسائل را مورد توجه خودشان قرار دادند. طبیعی است که بخشی از ظرفیت حوزه در این جهت به صورت جدی فعال شد و پیشرفت های خوبی هم داشت یعنی تا حدی به این مسأله به صورت جدی بها دادند و با درون مایه بسیار نیرومندی که سرمایه های اسلامی به خصوص سرمایه های اجتماعی اسلام آن مبانی انسانشناختی اسلام و شناختی که مبانی دینی از نیازهای انسان به ما می دهد، توانستند دستاورد خوبی را در این زمینه داشته باشند، اما این مقدار هرگز کافی نیست بلکه نه تنها کافی نیست نیازی که امروز بشر دارد و این مسائل امروزی باید با بیان علمی طرح شود طبیعتا هنوز خیلی راه درازی در پیش است و خیلی ناگفتهها وجود دارد که باید با تلاش بیشتر عالمان و اندیشمندان در این زمینه بتوانند آنها را بررسی کرد و به بیان علمی و زبان روز ارائه کرد.
آیا روششناسی اجتهاد، امروز پاسخگو به نیازهای انسان معاصر است؟
بحث اصلی روششناسی اجتهاد این است که آیا اساسا این روششناسی می تواند پاسخگو باشد یا نه؟ نکته دیگر این است که خود این روش شناسی اگر درست است و پاسخگو هست به آخرین حد خود و نهایت کمال خود رسیده است یا اینکه نه همچنان نیاز به تکامل دارد؟
روش اجتهادی که در واقع متدولوژی عالمان دینی در کشف نیازها و مسائل از آموزه های دینی است به خودی خود، روش و شیوه خوبی است و خیلی از نیازها را پاسخ می دهد اما این به این معنا نیست که در نهایت حد کمال خود هست و نیاز به تکامل و پیرایش ندارد. یا نیاز به مکملهایی در کنار آن نیستیم. نه! این طور نیست. در عین اینکه روشی پاسخگو است اما در عین حال نیاز به تکامل هم دارد و با توجه به نیازهای جدید می توان آن را به هنگام کرد و تکامل بخشید یا در کنارش چیزهایی اضافه کرد تا بهتر بتواند پاسخگو باشد.
آیا سیاستگذاران کلان و مدیران حوزه علمیه برنامه مدون و منظمی برای تحول علوم انسانی در دستور کار خود دارند؟
اول باید مشخص کرد که منظور از سیاستگذاران کلان چه کسانی هستند؟ اگر منظور ما کسانی است که بدنه نظام تعلیم، آموزشی و تربیتی حوزه را برنامه ریزی می کنند، به نظر می آید که هنوز چنین چیزی را در آنجا نمی توان انتظار داشت. این نوع مسائل بیشتر در اقمار حوزه دنبال می شود البته نه اینکه آنها کاملا فارغ از این ماجرا هستند؛ در برنامه های آنها هم هست اما هنوز در مراحل اولیه قرار دارد و خیلی باید جلوتر از اینها بود که متأسفانه نیست. در مراکز اقماری که در کنار حوزه شکل گرفته و نیروهایی که در متن حوزه کوشیدند و در مسائل دنیای روز و مسائل علمی و تحول علوم وارد شدند و با آموزش های دوجانبه ای که هم در حوزه و هم در مطالعات دانشگاهی دیدند، استعداد قوی تری برای این کار پیدا کردند و تبدیل به یک سری مراکز علمی پژوهشی شدند که به طور جدی در این عرصه فعال هستند، در آنها برنامه ریزی هایی وجود دارد البته باز همه اینها نیازمند به این است که در واقع ستاد برتری وجود داشته باشد که بتواند همه را هدایت و هماهنگ کند و از موازیکاریها جلوگیری کند اما در متن نظام حوزه اگر بخواهیم این قضیه را دنبال کنیم فکر می کنم فاصله زیاد است و هنوز آن گونه که انتظار میرود و دغدغههای مقام معظم رهبری هم هست نتیجه کافی و لازم گرفته نشده است.
در فرآیند تولید نظریه های علوم انسانی، حوزه های علمیه و عالمان دینی تا چه میزان موفقیت داشته اند؟
متأسفانه باید عرض کنم که سنجشگری وجود ندارد تا این موضوع را بسنجیم که چه مقدار تأثیرگذار بودند و چه میزان موفقیت داشتند. ممکن است کسی بیاید و نسبت به گذشته نگاه کند و ببیند خیلی اتفاقات جدید افتاده است که خیلی هم خوب است. اما ممکن است شخص دیگری از منظر دیگری نگاه کند انبوهی از نیازهای نوپدید را ببیند که هنوز آن گونه که باید سامان علمی نیافتند و در نتیجه بگوید که کاری صورت نگرفته است و میزان موفقیت را پائین ارزیابی کند، لذا خیلی مشکل است که در این زمینه بخواهیم نظری ارائه دهیم؛ چون یک شاخص دقیق نداریم، میزان و معیاری که بیائیم براساس آن سنجه بگوئیم میزان موفقیت این مقدار است. نمی توان دقیق صحبت کرد اما همان چیزی که می توان گفت این است که ما در ظرف چند دهه ای که از انقلاب اسلامی گذشته واقعا انقلاب علمی و کارهای واقعا ارزشمندی صورت گرفت اما با همه این احوال فاصله زیادی با معیارهای موجود جامعه داریم و واقعا فاصله خیلی زیاد است. در نتیجه اگر بخواهیم دو طرف قضیه را ببینیم از طرفی می توان گفت خوب جلو آمدیم و از طرفی هم باید بگوئیم و اعتراف کنیم که هنوز خیلی به آن چیزی که لازم است و انتظار می رود فاصله داریم.
پایان پیام/
نظر شما