خبرگزاری شبستان: "تلویزیون با پخش سریال هایی که ارزش های معنوی در آن کمرنگ شده – و در ماه مبارک رمضان شاهد بودیم زمانی که اوج عبادت و معنویت است، این رسانه با به تصویر کشیدن سریال هایی لوده، وقت مردم را تلف می کرد – سعی در ترویج زندگی های اشرافی و تجملاتی و مرفه دارد، در حالی که دو درصد مردم ما چنین زندگی هایی دارند." اینها بخشی از سخنان حجت الاسلام امیر عباس عبداللهی، جامعه شناس، کارشناس فِرق و ادیان در خصوص مقایسه سبک زندگی اسلامی و غربی است که مشروح آن در ذیل می آید:
سبک زندگی که غرب ترویج می کند چه ویژگی هایی دارد؟
جوامع دارای ارزش ها و نگرش ها و عادت های مختلفی هستند که البته ثابت و غیر قابل تغییر نیستند. با جانشین شدن نسل جوان به جای نسل پیشین، ارزش های سنتی که رواج داشت دچار دگرگونی شده و فرهنگ دیگری به جای آن می نشیند. امروز در فرهنگ مدرن غربی، سبک زندگی بر محور اومانیسم و سکولاریسم می چرخد و غرب در حال تزریق این نوع سبک زندگی بر دیگر جوامع است و این رویه نفی حیات دینی را به عنوان امری کلیدی در زندگی شیوع می دهد.
لطفا به مواری از مولفه های سبک زندگی غربی اشاره بفرمایید.
سبک زندگی که از دهه 1980 میلادی به بعد در غرب رشد کرده است غالبا بر اساس ویژگی هایی است که زندگی انسان را تهدید می کند؛ فرد انگاری در عالم مدرن، عاملی است که تعلقات اجتماعی و خانوادگی را نمی پذیرد و در این نوع زندگی پول و اقتصاد، مساله اصلی بوده و در واقع پول، محور است.
خانواده گریزی و خانواده ستیزی از دیگر ویژگی های سبک زندگی غربی است و ما مفهومی به عنوان خانواده نمی بینیم بلکه خانواده های جدا و هسته ای محوریت دارند.
مصرف گرایی شدید، تغییر مدل های غذایی (فستفودی)، تنوع طلبی و ... از مولفه های دیگر این نوع سبک زندگی است که در غرب رواج دارد.
این سبک چه تاثیری بر جامعه اسلامی ایران گذاشته است؟
نخستین تاثیر گسترش شهرنشینی، صنعتی شدن، گسترش ارتباط زن و مرد در مکان های اجتماعی، شیوع خرافه و خرافه پرستی، تغییر ادراکات و اعتقادات و گرایش ها و ارزش ها و از بین رفتن آنها، گسترش وسایل ارتیط جمعی که زندگی افراد را از بُعد اجتماعی به بُعد فردی می کشاند. امروز رسانه ای به نام تلویزیون که خود آسیب های فراوانی با پخش فیلم و سریال ها به زندگی افراد وارد می کند، در خانه ها معیار و محور شده افراد به صورت نعلی شکل در خانه می نشینند این در حالی بود که در قدیم افراد دور هم - خصوصا در هنگام خوردن غذا و پهن شدن سفره – می نشستند و بیشتر با هم گفتگو می کردند. از سوی دیگر تلویزیون با پخش سریال هایی که ارزش های معنوی در آن کمرنگ شده – و در ماه مبارک رمضان شاهد بودیم زمانی که اوج عبادت و معنویت است، این رسانه با به تصویر کشیدن سریال هایی لوده، وقت مردم را تلف می کرد – سعی در ترویج زندگی های اشرافی و تجملاتی و مرفه دارد، در حالی که دو درصد مردم ما چنین زندگی هایی دارند اما در سریال های 98 درصد زندگی ها این طور به تصویر کشیده می شود که این موضوع آسیب فراوانی از جمله ضعف بینش و انحراف آن و نبود تربیت عقلانی، ترویج زندگی آپارتمان نشینی و از بین رفت بافت سنتی محله ها و بی خبری از همسایه، قطع صله رحم، برآورده نشدن نیازها از طریق شرایط عادی، شیوع ازدواج های پنهانی، تبلیغ آزادی رابطه دختر و پسر پیش از ازدواج، خرافه گرایی و میل به انواع فال ها، عدم احساس امنیت و ... به دنبال دارد. از سوی دیگر اقبال خانواده ها به سمت استفاده از ماهواره موجب می شود با برگرداندن یک دیش، کل زندگی افراد نیز برگردانده شده و تغییر یابد. 70 در صد این شبکه ها که فارسی زبان نیز هستند ترویج بی بند و باری در خانواده ها به ویژه خانواده های سنتی را در دستور کار دارند و متاسفانه غرب در این شبکه ها توانسته عفاف را در خانواده ها بزداید و خیانت زن به شوهر را عادی جلوه دهد. ترویج دیدگاه های فمنیستی، هویت زدایی از خانواده و تعریف آن به خانواده ای از هم گسیخته که مرد هیچ غیرتی ندارد و تمام آن واژه های مقدس در ادبیات ملی و دینی از بین رفته و جامعه بی تفاوت شده، از دیگر مواردی است که در این شبکه ها در حال شیوع است.
سبک زندگی اسلامی چه مولفه ها و ویژگی هایی به جامعه و افراد ارائه می دهد؟
سبک زندگی اسلامی درست عکس سبک زندگی غربی عمل می کند. در این سبک خانواده کانون امنیت و محبت است و فرزند می داند اگر مشکلی دارد، محرم ترین و نزدیک ترین افراد به او برای بیان و رفع مساله، پدر و مادر هستند و او مشکلات خود را به خانه می برد چرا که می داند گوشی شنوا در آنجا است تا صحبت های او را بشنود؛ بنابراین وی از طرح مساله در خارج از محیط خانه پرهیز می کند. در مقابل غرب این گوش را برای فرزند خود نمی بیند و در واقع هر فردی به فکر خود بوده و از دیگران پلکانی برای بالا رفتن و ترقی خود استفاده می کند. این روش قوام و امنیت خانواده را از بین برده و موجب ایجاد هرج و مرج فکری، اعتقادی و روحی در خانواده می شود.
پایان پیام/
نظر شما