مشکل سبک زندگی توقف در آموزش و حاشیه نشینی پرورش است

خبرگزاری شبستان: وقتی ادعای سبک زندگی اسلامی مبتنی بر تمدن نوین اسلامی داریم، باید سلسله مراتب رشد مورد نظر اسلام را وارد زندگی کرده و آن‌ها را پیاده کنیم؛ این می‌شود سبک و شیوه زندگی اسلامی.

خبرگزاری شبستان: اشاعه سبک زندگی اسلامی در دستگاه آموزش و پرورش و در سنین کودکی و دوران دانش آموزی، می تواند در آینده نسلی را بسازد که در پرتو این تعالیم افرادی متعهد، مسوولیت پذیر، آراسته به اخلاق الهی و در یک کلام مسلمان به معنای واقعی را پرورش دهد. در این راستا با حجت الاسلام داریوش عشقی، کارشناس مشاوره و دبیر انجمن معنویت نوین به گفتگو نشسته ایم که از نظرتان می گذرد:
 

چه ارتباطی میان سبک زندگی با تعلیم و تربیت در سنین پایین وجود دارد؟
روان شناسان بزرگی همچون فروید که در این زمینه کار کردند، یکسری مراحل رشد و تربیت و روند کلی برای کودک تعریف کردند که از بدو تولد شروع شده و تا سه یا چهار سالگی ادامه دارد و متناسب با سن او این موارد متفاوت است، هر چند گاه این مراحل تغییر پیدا می کند. به طور مثال این روانشناسان دریافتند کودک در سن هفت سالگی چه خصوصیاتی دارد که بر اساس آن برای او چینش محتوا داشته باشند. تربیت و آموزش کودکان اهمیت فراوانی داشته و این موضوعی است که همگان بر آن اذعان دارند؛ اما شیوه آموزش باید متناسب با سن کودک باشد. هفت سال اول زندگی کودک با هفت سال دوم تفاوت بنیادی دارد. در هفت سال اول آموزش نباید مستقیم باشد و بر عکس، از هفت تا چهارده سالگی کودک و نوجوان باید به طور مستقیم تحت آموزش قرار گرفته و مربی و معلم به او یاد دهد که چه اعمالی را انجام و چه کارهایی را ترک کند.
اما این موضوع در اسلام تفاوت چشمگیری دارد؛ به این معنا که اگر چه اسلام به این ضرورت یادگیری در سنین کودکی توجه و اذعان دارد اما به لحاظ همین اهمیت در رتبه و درجه های بالاتر قرار دارد. اسلام آموزش و یادگیری را از سن کودکی کلید نمی زند بلکه آن را به دوران جنینی و قرار گرفتن در رحم مادر و حتی پیش تر از آن یعنی قبل از انعقاد نطفه موکول می کند. روی همین حساب است که هنگام تصمیم به ازدواج به جوانان توصیه شده که دقت کنند چه مادر یا پدری برای فرزند آینده خود انتخاب می کنند.
وقتی ادعای سبک زندگی اسلامی مبتنی بر تمدن نوین اسلامی داریم، باید هدف این باشد که سلسله مراتب رشد مورد نظر اسلام را وارد زندگی کرده و آنها را پیاده کنیم؛ این می شود سبک و شیوه زندگی اسلامی. اینکه چگونه فرزند خود را آموزش دهیم و برای تربیت او چه مهره هایی بچینیم تا درست تربیت شود. البته در این زمینه منظور این نیست که کودک ما حتما عالم دهر شود، بلکه مراد این است از هوش و استعداد خدادادی خود استفاده کرده و در آن زمینه ها شکوفا شود و به کمال برسد.
 

این سبک را چطور می توان در زندگی دانش آموز دبستانی به اجرا درآورد؟
برای پیاده شدن این سبک باید دو نکته را در نظر گرفت؛ نخست آن که محتوای تربیتی را در قالب های مختلف به خورد کودک داد که این از طریق کتاب، کارتون، جملات و کلام های پدر و مادر به او منتقل می شود. دوم آنکه روش های تربیتی صحیحی را بکار گرفت که مورد توجه و تاکید اسلام بوده و در قالب و محتوای مناسب ارائه شود.
 

آیا آموزش و پروش ما این رویکرد را در پیش گرفته است؟
متاسفانه شیوه آموزشی امروز ما مبتنی بر غرب که از فرانسه وارد ایران شد و به اجرا درآمد بنیانگذاری  و از آن الگوگیری شده و به دلیل اینکه بنیادی بوده تا کنون ادامه یافته است. البته ناگفته نماند سیستم آموزش و پرورش ما در سال های اخیر دستخوش تغییراتی شده که به تدریج آن را به سمت سبک زندگی اسلامی سوق داده است. اما همچنان ما شاهد آموزش هستیم نه پرورش.
 

ارائه آموزه های دینی که منبع غنی برای ترویج سبک زندگی اسلامی است، چگونه باید در سیستم آموزش و پرورش پیاده شده و به کودک و نوجوان ما ارائه شود که او را از این تعالیم دلسرد و دلزده نکند؟
چگونگی ارائه تعالیم و محتوای دینی بسیار مهم است. ما بهترین و زیباترین شیوه ارائه را در زندگی ائمه معصومین(ع) می توانیم ببینیم. ایشان مناسب ترین الگوهایی هستند که وقتی با کودک ارتباط می گیرند، اگر عملی را مرتکب شده یا نمی شدند، ترک یا انجام آن را به او توصیه نمی کردند؛ مانند داستان آن مردی که به پیامبر (ص) مراجعه کرد و خواست ایشان کودکش را از خوردن زیاد خرما منع کند، اما پیامبر (ص) به دلیل آن که آن روز خرما تناول کرده بودند، به مرد می گوید برو و فردا بیا. با این کار نشان می دهند کاری که خود انجام می دهیم نباید از کودک توقع داشته باشیم انجام ندهد یا از او بخواهیم ترک کند. پدری که تنها در ماه مبارک رمضان قرآن تلاوت می کند، هر اندازه هم فرزند خود را در کلاس های قرآنی ثبت نام کند و از این دست فعالیت ها انجام دهد، چون فرزند می بیند که پدر فقط در ایام خاصی به سمت قرآن می رود، انگیزه لازم را برای قرائت قرآن پیدا نمی کند.
بنابراین بهترین محتوا را می توان از اهل بیت (ع) گرفت و با شوخی های مثبتی که در سیره ایشان برای تربیت کودک می بینیم، آنها را مشتاق یادگیری تعالیم دین کنیم. ما در سیره کودکی ائمه (ع) داستان های زیبایی داریم که می توانیم از آن بهره وافر برده و با استخراج آنها بسترسازی مناسبی برای ترغیب کودکان به سمت آموزه های دین می شود.
پایان پیام/
 

کد خبر 295285

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha