خبرگزاری شبستان: در سومین گزارش «محراب وارستگان» شرح حالی از زندگی نامه و شرح احوال استاد مبرز اخلاق پایتخت حجت الاسلام مجتبی تهرانی را به حضورتان بیان می کنیم تا ما هم تلاش کنیم در مسیر این بزرگان گام برداریم.
آیت الله آقا مجتبی تهرانی، از علمای بزرگ شیعه و استاد اخلاق که سیر پرورش اخلاقی جوانان را در مکاتیب پیش از انقلاب اسلامی خود نیز دنبال میکرد، به نوعی از مفاخر اسلام به حساب میآمد. امام جماعت مسجد جامع بازار تهران، جدا از جایگاه فقهی و علمی اش چنان میان بازاریان و مردم و جوانان مشهور و محبوب بود که جلسات هفتگی اش همیشه مملو از جمعیت مشتاقی بود که از دور و نزدیک خودشان را به خیابان ایران و یا مسجد جامع بازار می رسانند تا در جلسات او شرکت کنند.
اقشار مختلفی در کلاسهای او شرکت میکردند و جلساتش فقط مختص طلاب نبود بلکه هر کسی به اندازه ظرفیتش میتوانست از آن بهره ببرد؛ از هر قشری، بازاری، دانشجو، طلبه و حتی دانشآموزان به ویژه دبیرستانیها میتوانستند از مطالب آقا مجتبی تهرانی استفاده کنند.
حاج آقا مجتبی مدتی در نجف اشرف تحصیل کرد و از شاگردان برجسته امام خمینی (ره) به شمار می رفت و در کنارفرزند بزرگ ایشان شهید سید مصطفی خمینی به تحصیل علوم حوزوی مشغول بود. وی تحصیلات مقدماتی را از تهران و مشهد آغاز کرد ولی عمده تحصیلات حوزوی او در 18 سالگی بسال 1334هـش در قم آغاز کرد وی در سن 25 سالگی به اجتهاد رسید. از سال 1347هـش بمدت سه سال را در نجف گذراند. مجتبی تهرانی از سال 1351 شمسی ضمن اقامۀ جماعت در مسجد جامع بازار، جلسات اخلاق و تفسیر داشت. وی به درخواست استاد خود روح الله خمینی(ره) به جمعآوری فتاوا و تنظیم صحیحترین نسخه از رسالۀ عملیه و مناسک حجّ خمینی پرداخت که در سال1343 شمسی به چاپ رسید. مجتبی تهرانی دروس خارج خود را از سال 1357 شمسی در منزل و سپس سال 1364هـش مدرسه مروی ارائه داد.
او پس از انقلاب به استقبال مسؤولیتهای اجرایی نرفت و به کار فقهی و تبلیغی اشتغال داشت. لحن آرام و متین، محتوای دلنشین و به روز و البته شیوایی کلام حاج آقا مجتبی تهرانی سال ها بود جایگاه ویژه ای در میان اهالی تهران داشت. ایشان از اساتید برجسته اخلاق و حوزه علمیه به شمار می رفت. یکی از نکات جالب در بررسی شخصیت ایشان این بود که می توان در بازار تهران بود، امام جماعت مسجد بود، درس اخلاق هفتگی داشت و مرجع تقلید هم بود، ولی قم نبود. این خود مقوله ای است که جا دارد به آن پرداخته شود.
مجتهد 80 ساله و محبوب پایتخت، از آخرین بازماندگان مکتب تهران بود. مکتبی که با افرادی همچون مرحوم آیت الله حق شناس و مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی شناخته می شد. اما جلسات اخلاق آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی در خیابان ایران و مسجد جامع بازار جایگاه ویژه ای داشت.
***
محمد حسین ابراهیم زاده از هیئت امنای مسجد جامع بازار تهران و از شاگردان ایشان با اشاره به اینکه آیت الله مجتبی تهرانی از سال 51 امام جماعت این مسجد بودند، پیرامون فعالیت های ایشان در این مسجد می گوید: نمازهای جماعتی که به امامت ایشان در مسجد جامع بازار اقامه می شد، مملو از حضور نمازگزاران بود.
وی با اشاره به اینکه در ایام شب های احیای ماه مبارک رمضان در جلسات احیای مسجد با حضور ایشان، جمعیتی بالغ بر 150 هزار نفر شرکت داشتند، به گونه ای که خیابان های اطراف بازار تهران مملو از جمعیت و حضور گسترده بود، می گوید: ایشان پس از نماز ظهر و عصر حتما به ایراد مسئله و احکام می پرداختند و در هفته دو بار جلسات حدیث شناسی در مسجد داشتند.
ابراهیم زاده ادامه می دهد: نوع جلسات اخلاق حاج آقا مجتبی تهرانی با همه سخنرانیها فرق میکرد، معمولا در این جلسه تمام افراد قلم و کاغذ داشتند و مباحث را یادداشت میکردند، خواندن خطبه در ابتدای جلسات و دعا کردن در انتهای مراسم جزو موارد ثابت در جلسات ایشان بود.
شاگرد آیت الله مجتبی تهرانی بیان می کند: ایشان دارای جامعیت بودند و علاوه بر فقاهت در اصول هم موفق بود و در اخلاق هم صاحب سبک بود و تفصیلی که در اخلاق داده در نوع خود بینظیر بود. از یک طرف تمام تأکید ایشان بر عقلانیت و فکر و محکمات بود و از طرف دیگر، هنگام روضه و ذکر مصیبت چیزی از توسل محکمتر نمیدید، شور را نفی نمیکرد اما مأموریت خود را در ترویج شعور میدانست. به همین دلیل جلسات اخلاق ایشان در مدرسه نور خیابان ایران و جلساتشان در مسجد جامع بازار با استقبال گسترده به ویژه از سوی جوانان مواجه بود.
وی اظهار می کند: مسجد جامع بازار تهران یکی از مساجد مهم و محوری تهران به شمار می آید در این مسجد شخصیت ها و علمای برجسته همچون آیت الله مرحوم شاه آبادی تدریس داشتند و در این مدرسه امام خمینی(ره) نیز درس خوانده بود و جلسات مجتبی تهرانی در این مسجد هم مملو از حضور جوانان بود.
شبهای عاشقی با حضور استاد
هر کسی که در مراسم شبهای قدر مسجد جامع بازار تهران شرکت کرده بود، حیفش میآمد شبهای قدر سال بعد را از دست بدهد. اصلاً هر کسی که یک بار پای منبر حاج آقا مجتبی تهرانی مینشست، برنامه ثابتش این میشد که شبهای قدر سال بعد اگر زنده باشد، قرار عاشقیاش را همین جا بگذارد.
همیشه یکی از پرورنقترین مساجد در شبهای قدر، مسجد جامع بازار تهران بود که به برکت حضور حاج آقا مجتبی، رزقهای آسمانی بین مردم دلشکسته تقسیم میشد و هر کسی حتی اگر در وسط حیاط مسجد یا در کوچه پس کوچههای بازار آهنگرها نشسته بود و صدای هق هق گریهاش با نوای مناجات حاج آقا گره خورده بود، اطمینان داشت که دست و دلش در شبهای قدر خالی نمیماند. یکجوری نام مسجد جامع بازار تهران با نفس گرم و روحانی آیتالله حاج آقا مجتبی تهرانی پیوند خورده بود و هر سال جمعیت زیادی از گوشه و کنار تهران و شهرهای اطراف در شبهای قدر به سمت بازار تهران میرفتند. هر سال هم که میگذشت علاقهمندان بیشتری ـ به ویژه جوانان ـ در این مراسم شرکت میکردند.
حضور در مسجد از کودکی
حضور حاجآقا مجتبی تهرانی در مسجد بازار به حدود 40 سال قبل بر میگردد. البته پیش از او در دوران حکومت پهلوی اول، پدرش مرحوم آیتالله میرزا عبدالعلی تهرانی که یکی از شاگردان حاج شیخ عبدالکریم حائری بود همراه آیتالله شاهآبادی، در مسجد جامع بازار تهران اقامه نماز میکرد و شبهای قدر در مسجد مراسم برپا میشد. شاید برای همین بود که حاج آقا مجتبی از همان دوران کودکی تحصیل در علوم دینی و علوم حوزوی را شروع کرد و در این راه در محضر اساتید بزرگی چون امام خمینی(ره)، آیتالله العظمی بروجردی، آیتالعظمی گلپایگانی، علامه محمدحسین طباطبایی، آیتالله فرید و آیتالله داماد بهره برد و در 25 سالگی به درجه اجتهاد رسید. بعد از آن در سال 51 بود که حاج آقا مجتبی تهرانی اقامه نماز جماعت در مسجد جامع بازار تهران را به عهده گرفت و خیلی زود جلسات اخلاق و تفسیر او مشتاقان زیادی پیدا کرد. همین سالها نیز مراسم احیاء شبهای قدر با حضور این استاد اخلاق در مسجد جامع بازار تهران برگزار میشد و هر سال پذیرای جمع زیادی از شبزندهداران تهران و شهرهای اطراف بود.
قدیمیترین احیای دسته جمعی
برگزاری مراسم احیا و بزرگداشت شبهای قدر به زمان ورود اسلام به ایران بر میگردد. یعنی از همان زمان که مردم ایران با اسلام آشنا شدند و آموزههای دینی آن را پذیرفتند، تقویم که تاریخ شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان را نشان میداد مسلمانان ایرانی همراه سایر مسلمانان جهان، مراسم تعظیم این شبها را اجرا میکردند. این مراسم گاهی به صورت دسته جمعی و گاهی به صورت فردی در مساجد، حسینیهها و خانهها برگزار میشد اما تاریخ به دوران حکومت پهلوی که رسید، خفقان و ظلم دستگاه حکومت اجازه اجرای مراسم احیا در شبهای قدر را به مردم مسلمان نمی داد. تهرانیها هم از این قاعده مستثنی نبودند. و ناگزیر، مراسم احیا را گاهی به صورت فردی یا دسته جمعی به شکل پنهانی برگزار میکردند. در واقع از همان سال 51 که حاج آقا مجتبی تهرانی امام جماعت و مسئولیت برگزاری شبهای قدر را در مسجد جامع بازار تهران به عهده داشت، مانند پدرش بارها با مخالفت و مانعتراشی دستگاه حکومت مواجه شد اما به رسم تعظیم این شبهای پربرکت، نه تنها از برگزاری مراسم احیا کوتاه نیامد بلکه مردم را تشویق میکرد تا در این گونه مجالس شرکت کنند. بنابراین میتوان گفت که مراسم احیاء شبهای قدر در مسجد جامع بازار تهران، یکی از قدیمیترین و با سابقهترین مراسم احیا در تهران و بلکه ایران محسوب میشود. آن زمان تعداد افرادی که برای برگزاری مراسم احیاء شبهای قدر به مسجد جامع بازار تهران میآمدند مانند این سالها نبود اما به مرور زمان با شناخته شدن اهمیت مراسم احیاء شبهای قدر به صورت دسته جمعی در میان مردم تهران و شهرهای دیگر، هر سال بر تعداد شبزندهداران در این مسجد اضافه شد. تا جایی که در سال گذشته جمعیت حاضر در مراسم احیاء این مسجد به اندازهای بود که کوچههای بازار آهنگرها و بازار شیرازی مملو از جمعیت شده بود.
شبهای قدر بدون حاج آقا
مسجد جامع بازار تهران هفت شبستان دارد، حاج آقا مجتبی در شبستان زیرزمین مینشست. در حالی که بقیه شبستانهای مسجد میتوانند پذیرای صدها شبزندهدار باشند، حیاط و کوچههای اطراف نیز پراز جمعیت میشوند تا یکی از پرجمعیتترین مراسم احیا در شبهای قدر در این مسجد برگزار شود. همه مردم به شوق نشستن پای صحبتهای دلنشین و پندآموز حاج آقا مجتبی تهرانی و با باور به اخلاص و نورانیت مجلس او، از ساعتها قبل از شروع برنامه، از مناطق دور و نزدیک به مسجد جامع بازار تهران میآمدند. طعم خوش بندگی و شب زندهداری در مراسم احیاء شبهای قدر در مسجد جامع بازار تهران با حضور حاج آقا مجتبی احساسی بود که هر کسی که یک بار در آن مراسم شرکت کرده بود، اصلاً آن را از یاد نمیبرد و دیگر پای ثابت منبرهای حاج آقا میشد. اما امسال برای همه کسانی که سالها شبهای قدر را با حاج آقا مجتبی صبح کرده بودند سخت میگذرد؛ شبهای قدری که فراق استاد هم به آن اضافه شده است.
پای درس استاد
بعضیها میپرسند این پیرمرد 75 ساله که از او با عنوان استاد اخلاق یاد میکنند چه میکرد و چه میگفت که آن همه آدم در شبهای قدر از گوشه و کنار تهران خودشان را به مسجد جامع بازار میرساندند؟ قطعاً خواندن این مطلب برای آنهایی که فقط یکبار پای منبر او نشستهاند سخت است. اینها بخشی از مولفههای آقامجتبی در شبهای قدر است.
پیامبراکرم(ص) میفرماید: «ایها الناس ان من فی الدنیا ضیف و ما فی ایدیهم عاریة و ان الضیف مرتحل و العاریة مردودة» در این روایت شریفه پیامبر اکرم(ص) دیدگاه انسان نسبت به خود و دنیا را در قالب یک مثال بیان فرموده، دیدگاه انسان نسبت به خودش باید مانند میهمانی باشد که از اینجا میرود و کوچ میکند اما نسبت به دنیا باید مانند مالی عاریهای باشد که باید آن را پس داده و برود و تنها میتواند از آن استفاده کند، مالکیت انسان در دنیا اصالت ندارد، اصالت آنجاست که انسان مالک آن باشد در حالی که دنیا نزد ما عاریت است.
اگر می خواهی دعا کنی، ابتدا در پی این باش که خدا بینش تو را نسبت به دنیا تصحیح کند تا دنیا هدف و بزرگترین غصهات نشود. اگر ان شاء الله دعایت مستجاب شد آن وقت برای دنیایت دعا کن. اگر بینشت تصحیح شد، از خدا کفاف بخواه و پیش از آن نخواه، هر چه دنیا در پی تو باشد تو از آن گریزان هستی چنین فردی صاحب بینش صحیح در ارتباط با دنیاست.
از خصوصیات شبهای قدر که در روایات بیان شده این است که تمام حجابها برداشته میشوند و هیچ حجابی از ناحیه خدا نسبت به بندهاش وجود ندارد. این تعبیر در روایتی بیان شده بود: «تفتح ابواب السماء فی لیلةالقدر».
خاطرهای از اهتمام آیتالله مجتبی تهرانی به نماز اول وقت
« ماه رمضان یازده سال پیش یکی از دوستان دستم را گرفت و مرا برد مجلس آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه ،آن شب بیشتر فضای جلسه و خود ایشان بود که مرا تحت تاثیر قرار داد .این گذشت و چند ماه بعد ما برای مراسمی عازم مشهد مقدس بودیم.در هواپیما در ردیف های کناری ما یک روحانی به همراه دو خانم محجبه نشسته بودند ،تا اینجا همه چیز در پرواز تهران – مشهد عادی می نمود اما بعد از چند دقیقه توجهم به نکته ای جلب شد.
این روحانی از ابتدای پرواز تا رسیدن به مشهد در حال خواندن نماز بود بدون لحظه ای توقف .. با یک حالت عجیب ..حالی بقدری عجیب که انگار کسی را نمی دید..خوب در چهره نورانی ایشان دقت کردم..خودش بود..آن پیرمرد باصفا ،همان چهره نورانی و با اخلاصی بود که چند ماه پیش زیارتش کرده بودم..آقا مجتبی بود..همان آیت الله العظمی ای که مرجع تقلید بود و شاگرد برجسته حضرت امام (ره)، ولی به روضه خوانی حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها افتخار میکرد و بس.
از هواپیما هم که پیاده شدیم باز ایشان را با چشم تعقیب کردم ..از درب سالن که خارج شدند عبایشان را همان بیرون پهن کردند و مشغول نماز مغرب شدند و آن دو خانم هم به ایشان اقتدا نمودند..آنموقع معنی واژه مردِ خدا برایم مجسم شد..و حالا از روز اربعین سال گذشته دیگر این مرد خدا میان ما نیست.
بخشی از مباحثی که در جلسات اخلاق ایشان مطرح می شد به شرح زیر است:
از برقراری رابطه دوستی با دشمنان خدا پرهیز کن!
حضرت علی(ع) فرمودند: بپرهیز از اینکه با دشمنان خدا رابطه دوستی برقرار کنی، یا اینکه دوستی خود را، برای غیر دوستان خدا خالص کنی! پس به راستی که انسان در روز قیامت با همان کسانی محشور میشود که با آنان دوست بوده است.
حضرت در ابتدای روایت میگوید: از برقرار کردن رابطه دوستی با دشمنان خدا پرهیز کن! بعد میگوید: حالا که میخواهی رابطه دوستانه برقرار کنی، هر چند که با دشمنان خدا دوست نیستی، اما مواظب باش که در دوستیات فقط با دوستان خدا خلوص نیت داشته باشی.
* نماز بدون حضور قلب، همانند ادای بدهی به بدهکار است
از امام صادق(ع) روایت شده است که میفرماید: هرگاه بنده به نماز بایستد و نماز خود را سبک به جا آورد، خداوند خطاب به ملائکه میفرماید: آیا بنده من را نمیبینید؟ گویا اینطور فکر میکند که برآورده کردن احتیاجات او به دست غیر من است. آیا نمیداند که برآورده کردن احتیاجات او به دست من است؟
نماز بدون حضور قلب و تند تند، مثل این میماند که آدم بخواهد بدهیاش را ادا کند؛ از سر و ته آن میزند اما وقتی میخواهد طلب را بگیرد، میخواهد تا آخرش را هم بگیرد. چطور شد اینجوری شده؟ بدهی الهی را که میخواهی ادا کنی، سر و ته آن را میزنی، امّا وقتی که میخواهی روزی را از خدا بستانی، تا آخرش میستانی، و بعدش هم همواره میگویی: بده. انصاف هم خوب چیزی است!
***
خاطره یکی از شاگردان آقا مجتبی تهرانی درباره کلاس اخلاق ایشان؛ درسی که بُعد مسافت کلاس حاج آقا داد
در این گزارش، خاطرهای از یکی از شاگردان جلسات اخلاق آیتالله آقا مجتبی تهرانی نقل میشود که متن کامل آن به شرح ذیل است:
چون شهرک اکباتان زندگی میکردم، یک مقدار به خودم مغرور شده بودم که من مسیر زیادی را برای شرکت در این جلسه میآیم؛ پس خداوند خیلی به من توفیق داده است، یک شب که از جلسه آمدم بیرون، سر چهارراه آبسردار یکی از دوستان ایستاده بود. من ترمز کردم و او را سوار کردم. او تا آزادی با من آمد. به آزادی که رسیدیم گفتم: آقا! خانه من اکباتان است، اگر همسایه ما هستی بگو؛ گفت: نه، من میروم کرج، همینجا پیاده میشوم و میروم؛
من همانجا زدم پشت دست خودم؛ گفتیم: خدایا! تو برای من یک نفر را فرستادی که من به خودم خیلی مغرور نشوم. فردا شب آمدم خدمت حاج آقا و ماجرا را برای ایشان تعریف کردم. بعد گفتم که من آمدم خدمت شما تا عرض کنم اگر میشود جلسات را یک مقدار زودتر شروع کنید که این دوستان به کرج برسند. ایشان یک لبخندی زد و گفت: من مطلبی برایت بگویم تا بفهمی! گفتند: پریشب، دوستان آمدند از من سؤال کنند، گفتم: فردا بیایید مسجد جامع بازار؛ من آنجا به سؤالات شرعیتان جواب میدهم. آن دوستان گفتند که ما نمیتوانیم بیاییم، اگر بیاییم روزهمان میشکند، سؤال کردم چرا میشکند؟ آنها گفتند: ما از چالوس با مینیبوس میآییم برای جلسات شما، قبل از غروب راه میافتیم میآییم اینجا، تهران افطار میکنیم؛ در کلاس شما مینشینیم، بعد راه میافتیم میرویم چالوس، برای سحری میرسیم آنجا.
بعد از فوت مرحومِ امام، خیلیها به حاجآقا رجوع کردند؛ چون رساله عملیه داشتند و درسال هشتاد و دو ، هشتادو سه، رساله دو مرجع را بیرون دادند، من خودم شاهد بودم که تقریباً تا سیزده چهارده سال بعد از فوت حضرت امام(ره)؛ علیالخصوص افرادی که در حوزه شاگرد حاجآقا بودند، بعد از فوت مرحوم حضرت امام(ره) همه به ایشان رجوع کردند و به تَبَع از عموم مردم هم خیلیها از حاجآقا تقلید میکردند.
البته حاجآقا خودشان میگفتند که به فتوای امام باقی باشید ولی اگر خواستید میتوانید مسائل جدید را از من تقلید کنید، بعدهابه حاجآقا گفتند که بالاخره باید رساله بدهی؛ ایشان هم بعداز فشارهایی که از طرف مقلّدین به وجود آمد، راضی شدند که رساله بدهند؛ ایشان همهجور مقلّدی داشتند؛ هم از طیف عموم مردم، هم از طیف تحصیل کرده و هم از طیف حوزوی، البته این دو قشر آخر بیشتر بین مقلّدین به چشم میخوردند.
حجت الاسلام عبدی یکی از منبرهای تهران با بیان اینکه امر امام این بود که آیت الله مجتبی تهرانی مشخصاً به بازار تهران برود، گفت: آقا مجتبی تهرانی حدود 45 سال در مسجد جامع تهران وظیفه مهم اقامه نماز جماعت را بر عهده داشت و خود مجتهد و مرجع مسلم شیعه بود و اجازه اجتهاد را از آیت الله بروجردی گرفته بود، در سال 1356 در زمانی که نطفه انقلاب بسته می شد، امام خمینی(ره) به ایشان فرمودند: در تهران درس اخلاق را شروع کنید و دستور دادند علاوه بر درس اخلاق درس خارج نیز داشته باشند.
***
ماه رمضان امسال، تهران از نفس گرم آیتالله مجتبی تهرانی محروم بود. خیلیها در این شهر دلشان خوش بود که در شبهای ماه رمضان خصوصاً شبهای قدر سرنوشتشان را با عالم اخلاق و مجتهد شهرشان گره بزنند. جوانان زیادی سالیان سال خود را از گوشه و کنار تهران و حتی شهرهای دیگر به مسجد جامع بازار تهران می رسانند تا از مباحث اخلاقی عرفانی و نفس گرم و روضه های معروف فقیه فرزانه و استاد اخلاق حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی بهره ببرند.
میثم مطیعی نیز که سالها در جلسات آن عالم فرزانه و معلم اخلاق شرکت می کرد خودش میگفت: مانند خیلیهای دیگر یادم نمیآید که در شبهای قدر جایی غیر از جلسه حاج آقا مجتبی رفته باشم.
مطیعی هر سال در جلسه شبهای قدر مسجد جامع بازار که آیت اللله مجتبی تهرانی حضور داشت هم جوشن کبیر میخواند و هم روضه.
وی می گوید: ماه رمضان امسال، دوران سختی برای ما و همه مریدان، شاگردان و علاقه مندان حاج آقا مجتبی بود. حتی از روزهای وفات آن عالم ربانی سخت تر! هر چه به شبهای قدر نزدیک تر میشدیم این اضطراب و دلهره و تشویش بیشتر میشود. اما به مقدرات الهی راضی هستیم.
مطیعی ادامه میدهد: این جزو اعتقادات من است که مداح حتماً باید پای مباحث و نفس یک عالم دینی زانو بزند و سایه یک عالم مهذب بالای سرش باشد. اگر همه ما خصوصاً مداحان که در معرض هستند چنین نکنیم تغییر مسیر و خدای نکرده انحراف از جاده اصلی محتمل الوقوع است. باید پیر و راهنمایی باشد تا باد آدم را تنظیم کند...»
***
از حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی نقل شده است که برای رفع مشکلات مادی این اعمال مناسب است :
الف - چهل روز تمام ، درست بلافاصله بعد از نماز صبح بدون اینکه رویتان را از قبله برگردانید یا کار دیگری کنید و یا با کسی حرف بزنید در همان حالی که نشسته اید 110 بار این ذکر را بگویید:
- اللهمَ اَغنِنی بِحَلالِکَ عَن حَرامِک وَ بِفَضلِکَ عَمَّن سِواک.
ب - توسل به حضرت امام جواد «علیه السلام» به شیوه زیر:
1- دو رکعت نماز به همین نیت در رکعت اول سوره های حمد و قدر و در رکعت دوم سوره های حمد و اخلاص.
2- تسبیحات حضرت فاطمه زهرا "س" درست بعد از این نماز.
3- 1046 مرتبه ذکر « لا حول و لا قوة الا بالله ».
4- صلوات بفرستید.
5- استغفار کنید.
6- باز هم صلوات بفرستید.
7- سپس صیغه نذری را به این ترتیب بخوانید که : خدایا ! اگر بدهی من ادا بشود، یک من ( سه کیلوگرم ) نان و یک کیلوگرم پنیر بدهم به جایی که روضه حضرت جواد « علیه السلام » می خوانند.
8- در آخر باز هم صلوات بر محمد و آل محمد بفرستید.
جملات عارفانه آقا مجتبی تهرانی در ساعات آخر مهمانی خدا
آیت الله آقا مجتبی تهرانی، مرحوم عارف واصل و استاد اخلاق در سخنانی به یادماندنی اش در رمضان سال گذشته از خدا برای همه طلب بخشش کرد. بخشی از جملات عارفانه اش به شرح زیر است:
من فقط یک جمله می خواهم به خدا بگویم:
خدایا اگر ما کوتاه آمدیم، تو کوتاهی های ما را نادیده بگیر!
اگر ما کوتاه آمدیم، ما را به این کوتاهیها مؤاخذه نکن!
ما را با این کوتاهی ها از برکات و غفران خود در این ساعات محروم نساز!
بیا به آنهایی که محبت داری و لطف و مرحمت کردی، ما را دست خالی از سر این سفره رد نکن!
یک طوری نشود که ما از سر این سفره استفاده نکرده، بلند شویم و برویم!
بیا و در این مهمانی خود که برای ما برپا کرده بودی، مثل بقیه که از آنها پذیرایی کرده ای از ما هم پذیرایی کن!
اکنون که آیتالله تهرانی به دیار باقی شتافته است و دیگر عاشقان و دوستدارانش نمیتوانند از محضر این استاد فرزانه بهره ببرند، تنها چیزی که از او به یادگار مانده و جای خالیاش را برایمان پر میکند همان احادیث پرمغزی بود که در کلاسها به شرح و توضیح آنها میپرداخت.
پایان پیام/
نظر شما