خبرگزاری شبستان: تحول علوم و تولید علم دینی از جمله دغدغه هایی است که امروز در جامعه علمی کشور مطرح است؛ از این رو در گفتگو با حجت الاسلام رضا دانشور اصفهانی، استادیار دانشگاه علوم رضوی و عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی (ص) العالمیه در خصوص تولید علم دینی به گفتگو نشسته ایم؛ گفتگوی ما را با این کارشناس فقه، حقوق جزا و جرم شناسی می خوانید:
برخی از صاحب نظران و اندیشمندان علم را به دینی و غیر دینی تقسیم می کنند؛ آیا اساسا تقسیم علم به دینی و غیر دینی ممکن است؟
اگر دین را به معنای عام بگیریم، تفاوتی در این زمینه خواهد کرد و علم، علم است و دینی و غیر دینی آن معنا ندارد اما برخی علوم تنها در حوزه دین مطرح شده و در حوزه های غیر دین به آن پرداخته نمی شود، از این جهت می توان علم را به دینی و غیر دینی تقسیم کرد.
اما تقسیم بندی دیگری از قدیم بوده که علم ماوراء البیطعه و غیر ماوراء الطبیعه است که قدیم به آن علم فلسفه و دین گفته می شد. اما از جهت دیگر بسیاری از مسائل علمی که در دین مطرح می شود، در ادیان دیگر نیز مطرح می شود یا به عبارت دیگر مسائل در ادیان به سه دسته تقسیم می شود: اصول عقاید و کلام، اخلاق و حقوق که البته از حقوق در اسلام به فقه تعبیر می شود.
دسته نخست تنها به دین اختصاص دارد، یعنی از دایره دین، به مسائل طبیعی پرداخته می شود اما دسته دوم یعنی اخلاق، تنها اختصاص به دین ندارد و حتی مکاتب غیر دینی هم از اخلاق صحبت می کنند. همچنین در دسته سوم یعنی علم حقوق بایدها و نبایدهای اجتماعی افراد نسبت به یکدیگر و نسبت به حاکمیت در دین بحث می شود که به آن فقه گفته می شود و اختصاص به همه ادیان حتی مکاتب غیر دینی هم دارد. هر مکتبی برای خود نظام حقوقی دارد. بنابراین از این سه قسم یاد شده تنها علم کلام و اصول عقاید به دین اختصاص دارد و علم دینی شمرده می شود.
تولید علم به چه معناست و اساسا وجود چه مولفه هایی علم را دینی می کند؟
اگر بخواهیم علم را مقید به دینی بودن کنیم، این امر شاید درست نباشد چرا که دایره علم را محدود می کند. در دین فقط و فقط آن مسائلی که منتسب به دین خاص است به عبارت دیگر نظام هایی دیگر که اختصاص به دین خاص دارد می توان مباحث آن را به صورت علمی مطرح کرد و از این جهت تولید علم دینی داشت اما خیلی دقیق نیست بگوییم تولید علم دینی چرا که مثلا اگر در زمینه اخلاق بخواهیم علم را گسترش دهیم نمی توانیم بگوییم این اخلاق دینی است چون اخلاق اختصاص به دین ندارد اما اگر بخواهیم اخلاق اسلامی را گسترش دهیم، این می شود تولید علم دینی. در خصوص علم حقوق نیز همین طور است، اگر حقوق اسلامی را گسترش دهیم، تولید علم دینی می شود و گرنه اگر کل حقوق را در نظر بگیریم، این تولید علم می شود نه تولید علم دینی.
نسبت تولید علم با تحول علوم در چیست و کدامیک بر دیگری مقدم است؟
این دو موضوع به یکدیگر وابسته هستند و نمی توان گفت کدامیک بر دیگری مقدم است؛ تولید علم و تحول علوم از یکدیگر تاثیر می پذیرند، علوم اعم از تجربی، ریاضی یا به معنای خاص دینی، بر هم تاثیر دارند. به طور مثال در علوم دینی یا حقوق اسلامی ما برای موضوعاتی که وجود دارد، حکم استنباط می کنیم. حال باید دید چطور یک موضوع به وجود می آید. موضوع یک امر عرفی و پدیده اجتماعی است. اگر علوم عرفی مانند طب، ریاضیات و امور صنعتی پیشرفت کند، موضوعات جدیدی به وجود می آید و حقوق اسلامی برای آنها حکم صادر کرده و از آنها حمایت می کند؛ بنابراین تولید علم و تحول علوم با یکدیگر مرتبط و وابسته بوده و تقدم یکی بر دیگری قابل تصور نیست.
با این توصیف تولید علم دینی به چه پیش فرض ها و ملزوماتی نیاز دارد؟
اگر تولید علم دینی را به معنای خاص در نظر بگیریم، باید روش های مطالعاتی و تحقیقی در خصوص منابع خود یعنی کتاب (قرآن)، سنت، عقل و اجماع را گسترش داده و تکمیل کنیم. اگر روش های مطالعاتی با توجه به موضوعاتی که در جامعه ایجاد می شود و در فقه از آن به مستحدثات تعبیر می شود، انجام شود، تولید علم دینی تحقق می یاید. در واقع پویایی علم دینی و به معنی اخص آن حقوق اسلامی و فقه، به همین تاویل روش های مطالعاتی در خصوص منابع است که فقه را از حالت ایستا خارج و آن را پویا می کند.
برای اینکه علم دینی در فضای بین الملل قابلیت عرضه را داشته باشد، وجود چه پارامترهایی برای آن ضروری است؟
ما قاعده ای کلی در اسلام داریم: کل ما حکم به العقل، حکم به الشرع؛ هر آنچه را که عقل به آن حکم می کند، شرع هم به آن حکم می کند" که از آن به مستقلات عقلی تعبیر می شود. اگر این قاعده را در روش های تحقیقی و مطالعاتی رعایت کنیم و به مفاهیم گسترده منابع اصلی مانند قرآن و سنت توجه داشته باشیم، هر چه در حوزه دین تولید شود به راحتی و سهولت در عرصه بین المللی قابل عرضه و پذیرش است چرا که معتقدیم دین و مسائل آن فطری بوده و با فطرت انسان ها عجین است و هر گاه داده های علمی دینی مورد تعرض جامعه و عرف بین الملل قرار گیرد، باید در استنباط آن تردید کنیم.
به همین دلیل است که امروز در کشورهای پیشرفته و آمریکا و اروپا، افراد به شدت طرفدار عرفان و اخلاق دینی و تلقیات دین نسبت به مبدأ و معاد شده و به ویژه آنها سعی در آشنایی با حقوق اسلامی دارند و حتی در این خصوص صدها مرکز تحقیقاتی با هزینه های گزاف تاسیس کرده و در آن فعالیت می کنند.
پایان پیام/
نظر شما