انقلاب بدون وحدت حوزه و دانشگاه بی فروغ است

رییس دانشگاه علوم و معارف قرآن وحدت حوزه و دانشگاه را راهبرد امام و رهبری برای تحقق اسلام اصیل خواند و گفت: وحدت میان این دو نهاد به معنای یکی شدن در ارزش های فرهنگی و دغدغه ها و حساسیت های سیاسی اجتماعی است.

خبرگزاری شبستان: نام گذاری بیست و هفتم آذرماه با عنوان روز "وحدت حوزه و دانشگاه" که با سالروز شهادت شهید مفتح مقارن است، بهترین زمان است که به واکاوی این عنوان که شاید در نظر ساده باشد اما دنیایی از مفاهیم را در خود نهفته دارد بپردازیم تا دریابیم که تا چه اندازه در تحقق این مهم در عمر پربرکت جمهوری اسلامی توفیق داشته ایم.
این ضرورت ما را بر آن داشت تا با حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی راغبی، رییس دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم درباره وحدت حوزه و دانشگاه، معنای این اصطلاح، ابعاد مختلف و راهکارهای تحقق آن به بحث و گفت و گو بنشینیم؛ آنچه می خوانید مشرح این گفت و گوی تحلیلی تفصیلی است:


اگر زمینه های تحقق عملی وحدت حوزه و دانشگاه فراهم شود، این دو نهاد علمی دارای چه مسائل مشترک و وجوه قابل تبادل و تعامل با یکدیگر هستند؟
به طور حتم زمینه‌های بایسته و شایسته‌ای در تعامل این دو نهاد وجود دارد؛ بی تردید دانشجویان و طلاب می‌توانند در سایه این وحدت مضامین کتب درسی و علوم انسانی را که دغدغه بیشتر افراد جامعه است بهبود ببخشند.
البته توسعه این همکاری از راه تدوین تفاهم‌نامه‌های آموزشی پژوهشی و یا در قالب پروژه‌های تحقیقی و علمی قابل اجرا است؛ این تفاهم‌نامه‌ها می‌تواند شامل موضوعاتی همچون تحول در علوم انسانی، تدوین نظام آموزشی هدف‌دار و جنبش نرم‌افزاری در زمینه‌های آموزشی و پروژه‌های تحقیقی در همسو با بالا بردن سطح کیفی نظام آموزشی دانشگاه‌ها از طریق بهره‌گیری آن از مؤلفه‌های برتر نظام آموزشی حوزه باشد.
به عنوان مثال، تقویت دروس عمومی معارف و اخلاق اسلامی دانشگاه ها در راستای وحدت حوزه و دانشگاه ضروری است؛ همچنین باید با ایجاد بخش‌های مختلف و برگزاری جلسات و کنفرانس‌هازمینه حفظ و تقویت این دو نهاد را فراهم کرد.
لازم است که این دو نهاد فرهنگی بیش از پیش با هم همکاری داشته باشند چرا که هر دو تغذیه کننده فکر و روح جامعه هستند، از این رو هر دوی آنها اهمیت داشته و نقش‌های مهمی را در هر یک از بخش‌های فرهنگی، علمی، و مذهبی ایفا می‌کنند. البته همان طور که می دانید تقویت بنیه مذهبی و دینی و بسط فرامین قرآن کریم از وظایف اصلی حوزه های علمیه و آموزش علوم مختلف بر عهده دانشگاه‌ها است.
بنابراین تداوم و استحکام این دو نهاد به یکدیگر بستگی دارد، چنانچه روابط میان این دو نهاد بیشتر و نزدیکتر باشد موفقیتشان نیز بیشتر می شود.
در حال حاضر به برکت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و تلاش های انجام شده در این امر، رابطه‌ حوزه و دانشگاه، موثر و مناسب است ولی باید بیش از گذشته باشد چرا که دشمنان اسلام و انقلاب از گذشته سعی در فرو‌پاشی اتحاد و همبستگی این دو نهاد را داشته‌اند.
دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم که حوزه مأموریت خود را بسط و گسترش مفاهیم وحی می داند، در سطح آموزش عالی و خدمت رسانی قرآنی به جامعه می داند، با محوریت قرآن و تبیین معارف اهل بیت (ع) در سایه سار قرآن کریم تلاش می کند که هرچه بیشتر این پیوند مبارک را مستحکم تر نماید که در این زمینه برنامه های متعددی را در دستور کار خود قرار داده است و از جمله این برنامه ها می توان به برگزاری همایش های مشترک پیرامون تحول علوم انسانی مبتنی بر آموزه های قرآنی و معارف دینی، انتشار فصل نامه های علمی پژوهشی با کمک حوزه علمیه قم و انجمن های قرآنی اشاره کرد که در این راستا برگزاری نخستین آزمون تخصصی تحصیلات تکمیلی ویژه طلاب حوزه علمیه توسط این دانشگاه – در روز جمعه 25 آذر ماه سال جاری - از جمله این موارد است که در راستای تقویت تعامل هر چه بیشتر حوزه و دانشگاه و آموزش علوم و معارف قرآن کریم در کنار دروس حوزوی به طلاب صورت می‌گیرد که امیدواریم ارتقاء و تسهیل ورود طلاب حوزه علمیه در مجامع قرآنی با اخذ مدرک رسمی دانشگاهی هم در کنار این امر تأمین شود.

 

رژیم سابق بر انزوای روحانیت و غربی کردن دانشگاهیان متمرکز بود

 

تحقق عینی عملی وحدت حوزه و دانشگاه چه دغدغه هایی را در جامعه دینی علمی کشور برطرف می کند؟
تا وقتی جامعه علمی کشور اعم از حوزوی و دانشگاهی در زمینه اهداف و دغدغه های کلان به یک وحدت و همدلی دست نیابند، ایجاد فضای فکری مناسب دور از ذهن خواهد بود اما این نکته در خصوص سؤال شما قابل ذکر است که رفع این دغدغه ها را از چند جهت می توان مورد توجه قرار داد.
در نظام گذشته تلاش های بسیاری برای منزوی کردن روحانیت و از سوی دیگر غربی کردن کشور و نهادهای فرهنگی و آموزشی، به ویژه دانشگاه ها، صورت پذیرفت. با پیروزی انقلاب و در سایه رهبری امام (ره) دو قشر روحانی و دانشجو برای پیروزی انقلاب اسلامی پیشگام شددند. روحانی و دانشجو با درک موقعیت حساس و مهم خود همواره نقش خود را در انقلاب حفظ کرده و پیشاپیش سایر اقشار برای ایفای مسؤولیت های خویش وارد عمل شده است. به دلیل اهمیت نقش این دو قشر در هدایت جامعه است که وحدت میان آنها همواره مدّ نظر امام راحل و مقام معظم رهبری بوده و هست.
از دیدگاه امام راحل که فرمودند: « امروز یکی از ضروری ترین تشکل ها بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان از انقلاب و اسلام دفاع کنند. فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر نه شرقی نه غربی باشند، امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج دارند» ؛ از دیدگاه معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران، این وحدت نقش بسیار پررنگی در حفظ ارکان نظام دارد.
مقام معظم رهبری هم در منویات خود، وحدت حوزه و دانشگاه را این چنین تبیین کرده اند: «در نظام اسلامی، علم و دین پا به پا باید حرکت کند؛ وحدت حوزه و دانشگاه معنایش این نیست که حتما بایستی تخصص های حوزوی در دانشگاه و تخصص های دانشگاهی در حوزه دنبال شود.
اگر حوزه و دانشگاه به هم وصل و خوش بین باشند و با یکدیگر همکاری نمایند، دو شعبه از یک مؤسسه علم و دین هستند. این مؤسسه دو شعبه دارد : یک شعبه، حوزه های علمیه و شعبه دیگر، دانشگاه ها هستند ... ».

 

نگاه حوزه و دانشگاه برای نزدیکی به یکدیگر و تحقق عملی و عینی وحدت چگونه است و در این راستا چه گام هایی برداشته اند؟
وحدت حوزه و دانشگاه راه برد اساسی امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری برای تحقق اسلام ناب محمدی است و بدون این وحدت، انقلاب اسلامی کم فروغ است. هم چنین وحدت و همکاری این دو پایگاه فکری فرهنگی جامعه، برای حفظ فرهنگی اصیل، در مقابل هجوم ارزش های غربی، ضروری است. وحدت و همکاری میان این دو نهاد، نه یک وحدت فیزیکی و شکلی، بلکه تقارب و یکی شدن در مبانی معرفت شناختی، ارزش های فرهنگی و دغدغه ها و حساسیت های سیاسی اجتماعی است و همین حالت است که هر یک از این دو قشر را در جایگاه واقعی خود قرار داده است.
نگاه حوزه و دانشگاه نسبت به تحقق این وحدت متکی به دو پیش فرض اساسی است: یکی این که این دو نهاد دارای قلمروهای ویژه معرفتی هستند و هر کدام سهم ویژه و جداگانه ای در اداره امور و تدبیر اجتماع دارند.
پیش فرض دیگر آن است که، علاوه بر این قلمرو ویژه، قلمروهای معرفتی و اجرایی خاصی هم وجود دارد که همکاری و تبادل نظر میان حوزه و دانشگاه برای رسیدن به یک هدف مشترک را ضروری می سازد.
به نظر می رسد، بحث وحدت حوزه و دانشگاه در این قلمرو قابل طرح و پیگیری بوده و رسیدن به وحدت مطلوب هم در این قلمرو شدنی و ممکن است. بالطبع در این زمینه رسیدن به قلمرو مشترک آرمانی و معرفتی در حدی که بتوان به یک مبنای سیاست گذاری و برنامه ریزی مشترک دست یافت وجود دارد.
در قلمرو اجرایی بحث وحدت حوزه و دانشگاه، بهترین مثالی که می توان ارائه کرد بحث شیوه اداره نظام اسلامی است؛ همان طور که مستحضر هستید دین مبین اسلام و مکتب متعالی تشیع به هیچ وجه استفاده صحیح از تجارب بشری در عرصه مدیریت جامعه اسلامی را منع نکرده است.
از این رو، برای بالندگی دین اسلام در عرصه مدیریت جامعه لازم است، پس از آشنایی دقیق با توانایی ها و محدودیت های دستاوردهای علمی جدید، از آن ها به شیوه معقولی بهره گرفت. از طرف دیگر، داشتن اهداف و رسالت های دینی و همچنین سوز و درد دینی برای تحقق این اهداف و رسالت ها مورد نیاز است.
در قلمرو علمی بحث وحدت حوزه و دانشگاه، نیز می توان به نیازهای متقابل حوزه و دانشگاه برای تعامل و همفکری در زمینه مسائل علمی، به خصوص در رشته های علوم انسانی و اجتماعی، اشاره کرد. فقه اسلامی برای پیشرفت و توسعه خود و حل مسائل مستحدثه نیازمند آشنایی دقیق با موضوعاتی همچون اقتصاد، جامعه شناسی، روان شناسی و حقوق است.
در زمینه مسائل کلامی و عقیدتی نیز لازم است از نظریه های جدید علوم انسانی و اجتماعی و فلسفه بهره گرفت. از طرف دیگر، تجربه نشان داده است برخی از نظریه های موجود در علوم انسانی و اجتماعی در عرصه کارآمدی یا سازگاری درونی یا توجیه مبانی و مبادی خود، دارای نواقصی هستند و وجود همین نواقص باعث شده است که نظریه پردازی جدید در این حوزه ها همواره مطمح نظر دانشمندان باشد.
به نظر من، با بهره گیری از مبانی دینی و فلسفی و دیدگاه های ارزشی بینشی برگرفته از آیات قرآن و روایات معصومین، می توان وارد حوزه نظریه پردازی شد و سهمی را در عرصه تولید دانش برعهده گرفت.
بر این اساس، باید اذعان داشت، مسأله ای همچون تولید نظریه های جدید در حوزه علوم انسانی و اجتماعی با تکیه بر مبانی قرآن و روایات اهل بیت (ع) که از یک طرف بیشترین میزان سازگاری را با باورهای دینی و فرهنگی ما داشته باشد و از طرف دیگر از نواقص نظریه های موجود در عرصه توجیه مبانی و مبادی و سازگاری درونی و کارآمدی در حل مسائل نظام مبری باشد، از جمله مسائل و موضوعاتی که می تواند بستر مناسبی را برای تعامل و همفکری و در نهایت وحدت حوزویان و دانشگاهیان فراهم آورد.

 

وحدت حوزه و دانشگاه، دغدغه سیاستگزاران فرهنگ و سیاست


وجود و بروز چه موانعی باعث شده که علی رغم تاکیدات در این عرصه هنوز هم به آن درجه از وحدت مدنظر میان حوزه و دانشگاه نرسیده باشیم؟
به هر حال پس از گذشت بیش از سی سال از انقلاب اسلامی و طرح ایده وحدت حوزه و دانشگاه، باز هم یکی از دغدغه های سیاستگزاران عرصه فرهنگ و سیاست کشور همین بحث است.
این واقعیت خود نشان می دهد که علیرغم رهنمودهای مکرر رهبر معظم انقلاب، هنوز هم برخی از اهداف مندرج در طرح وحدت به طور کامل محقق نشده است.
شاید نخستین مانع در راه وحدت حوزه و دانشگاه عدم وضوح و تبیین دقیق مفهوم آن نزد طرفین باشد. به نظر می رسد که این موضوع به صورت جدی بررسی نشده و در عوض، برخی نتایج علمی و احتمالی این وحدت در زمینه های مختلف مورد تأکید بوده است.
اگر همدلی و خوش بینی متقابل وجود نداشته باشد، این هم خود یک مانع دیگری در راه وحدت حوزه و دانشگاه به شمار می آید. موضِع گیری ها و سخنان غیردوستانه برخی از طرفین به تدریج همدلی و خوش بینی متقابل را کم رنگ می سازد.
یکی دیگر از موانع وحدت، عدم شناخت دقیق از خصوصیات و توانایی های خود و طرف مقابل است. هر کدام از این موارد خود نیازمند بررسی جداگانه و دقیق است تا موانع وحدت و همدلی این دو قشر فرهیخته از میان رفته و پیوندهای دوستی و اتحاد، مستحکم تر شود.
پایان پیام/
 

کد خبر 92015

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha