امام صادق (ع)، بنیانگذار مواجهه نقادانه با نحله های فکری

آیت الله سید محمد قائم مقامی گفت: آنچه مکتب امام صادق علیه السلام به آن پر و بال می دهد و دوباره در جهان اسلام پا می گیرد بستن مرزهای دانش نیست بلکه رویکرد نقادانه به سمت دانش های بشری است.

به گزارش خبرنگار گروه اندیشه خبرگزاری شبستان، گفتگوی ما با آیت الله سید محمد قائم مقامی، استاد حوزه علمیه  به بررسی نوع مواجهه امام صادق (ع) با جریان های فکری در یکی از حساس ترین دوره های حیات اسلام و تشیع می پردازد.

 

دوران حیات مبارک امام صادق علیه السلام به اذعان صاحبنظران، عصر خاصی در تاریخ اسلام و تشیع است. دورانی که انحرافات روی داده و کژروی های صورت گرفته در فهم دین را دوباره با قوت اندیشه ناب اسلامی از بیراهه به صراط حقیقی و معرفت اصیل می کشاند. نقش امام صادق (ع) در مواجهه با این اندیشه های انحرافی و اصلاح تفکرات موجود و پرده برداری از اندیشه نبوی و وحیانی را چطور ارزیابی می کنید؟

به طور خلاصه دوران امام صادق و امام باقر علیهما السلام را می توان نماد بازگشت مجدد اسلام حقیقی به صحنه و عرصه جهان دانست. بعد از نزول قرآن و بعثت پیامبر (ص)، رحلت حضرت و انحرافی که از مسیر امامت و ولایت صورت گرفت جهان اسلام شاهد نوعی عقب نشینی در برابر انواع و اقسام دانش ها و نحله های فکری بود که پیش از رسالت پیامبر در این سو و آن سوی جهان، رایج بوده است. انواع فلسفه ها و حکمت ها که درست و نادرست را در کنار هم جمع آورده بود. البته ما معتقدیم نکات درست این آموزه ها مربوط به تعالیم انبیا و بزرگان دینی و خطاها مربوط به انحرافاتی است که از این جریان ها وارد این آموزه ها شد. چنین میراثی قبل از ظهور اسلام در دنیا وجود داشته است اما در دوره قبل از امامت امام باقر و امام صادق علیهما السلام ما شاهد یک نوع انفعال در برابر این دانش ها هستیم بعضا رویکرد شیفتگی و ذوق زدگی نسبت به اخذ مجموعه این دانش ها  به چشم می آید. در حقیقت بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) به ویژه حکام بنی امیه و بنی عباس به دانش ها و نحله های فکری قبل از اسلام فضا و میدان می دهند و آن ها را تشویق می کنند.

 

چقدر این محتوای فکری که مورد حمایت حاکمیت معاصر با امام صادق (ع) هم بود از نگاه اسلام قابل دفاع بود؟

این محتوا نه بالکل ردشدنی بود و نه بالکل پذیرفتنی، مجموعه ای از سره و ناسره بود که با ترویج حاکمان در دوره امام صادق (ع) خواهان یافته بود. در این مقطع است که می بینیم دو وجود مقدس امام باقر و امام صادق، در صحنه علمی و فرهنگی جهان وارد می شوند و در برابر این جریان های انحرافی، تعریف صحیح از علم را ارائه می کنند.

 

این مباحث مشتمل بر چه شاخه ها و گرایش هایی است؟

آنچه امام باقر و امام صادق علیهما السلام به صورت تفصیلی وارد آن می شوند در حوزه مباحث اعتقادی چه در اخلاق و عرفان و چه در مباحث فقه و احکام است. در واقع امام صادق آداب فهم دین و نحوه نفقه در دین را تبیین می کنند و میراث عظیم و همیشگی برای بشریت به یادگار می گذارند. امام صادق (ع) نوعی نظام اندیشیدن و منظومه ای از آموزه ها را تبیین می کنند که اگر کسی نسبت به آن ها اقبال داشته باشد یک راه روشن به سمت فهم درست دین خواهد بود. در حقیقت کاری که امام صادق (ع) و امام باقر (ع) انجام می دهند یک نهضت و خیزش عظیم علمی و فرهنگی در برابر این نوع تفکرات است در حالی که پیش تر دین بر مبنای سلایق ،ذوق، مشهورات و مقبولات فهم می شد اما نماینده اسلام ناب که امام صادق علیه السلام هستند این رویه انحرافی را تغییر می دهند.

 

نوع مواجهه امام صادق علیه السلام با نحله های فکری که در این مدت پا گرفته اند و طرفدارانی هم جذب کرده اند چگونه است؟

در حقیقت آنچه امام صادق (ع) بر آن صحه می گذارند نه انکار این دانش ها و جریان ها که برخورد نقادانه با محتوای این نحله های فکری است. در حقیقت عصر امام صادق و امام باقر، جریان هایی در جهان اسلام به شدت در برابر این نحله ها ذوق زده هستند و فی المثل گرایش شدیدی به فلسفه یونان وجود دارد -  آن هم نه اصل فلسفه یونان، بلکه ترجمه اش - آنچه مکتب امام صادق علیه السلام به آن پر و بال می دهد و دوباره در جهان اسلام پا می گیرد بستن مرزهای دانش نیست بلکه رویکرد نقادانه به سمت دانش های بشری است، آنچه درست است بر آن صحه گذاشته می شود و از همه مهم تر فقاهت – طرز و شیوه فهم دین – با معماری امام صادق (ع) جان دوباره ای می گیرد.

 

یکی از درخشان ترین یادگارهایی که ما از امام صادق (ع) داریم در آن پاسخی است که امام (ع) در تعریف صحیح علم به عنوان بصری می گویند: لیس العلم بکثره التعلم و انما هو نور یقذفه الله فی قلب من یرید ان یهدیه. این که امام، علم را فراتر از تعریف رایج می بیند و از آن به عنوان نور یاد می کند که اعطاشدنی است آن هم از جانب حق تعالی به چه معنایی است؟

از منظر امام صادق (ع) حقیقت علم، نور الهی است و از جنس وجود است و ارتباط تام و تمامی با ایمان و اخلاق دارد. فرمایش دیگری از معصوم داریم که علم در آسمان نیست که به شما نازل شود یا در اعماق زمین نیست بلکه علم در وجود شما سرشته است. در واقع تخلق به اخلاق انبیا و اولیاست که باعث می شود آن علم در شما ظهور و بروز پیدا کند. این علم وقتی می آید عمل و رفتار انسان را متاثر می کند و به میزان ایمان، اخلاق و فضیلت هر فرد است. در حقیقت از نگاه امام صادق (ع)، علم نور است و خداوند آن را اعطا می کند و به معنای انباشتی از اطلاعات، معلومات و داده ها نیست. البته این به آن معنا نیست که اطلاعات،  معلومات بی ارزش هستند اما به این معناست که علم حقیقی در فراسوی این تعاریف و از جانب حق بر قلب فرد آگاه و آماده پذیرش نازل می شود. این جا معلم خداوند است و متعلم و گیرنده، عالِم و البته مظهر تام این علم وجود مقدس معصومین علیهم السلام هسند. ما معتقدیم همان طور که قرآن کریم، اصل علم و مُنزل از جانب حق است معارفی هم که از قرآن فهمیده می شود مثل متن قرآن، مُنزَل است یعنی کسی می تواند این مفاهیم را  نو به نو و آن به آن متوجه شود که نور الهی در قلب او مستقر باشد بنابراین وجود مقدس امام صادق علیه السلام لازم بود که آن هدیه گرانبهای علم الهی را به بشریت ارزانی کند.

 

 

کد خبر 939736

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha