خبرگزاری شبستان، سرویس فرهنگی، مریم داوری: کتاب «قصه دلبری» زندگی شهید محمد حسین محمد خانی به روایت همسر این شهید است که به قلم محمد علی جعفری نوشته شده است. شهید محمد حسین محمد خانی متولد نهم تیر 1364 در تهران بود که در 16 آبان سال 1394 در سوریه به شهادت رسید.وی پس از تشییع در تهران در قطعه ۵۳ گلزار شهدای تهران در جوار مزار عموی شهیدش، ولی الله محمدخانی به خاک سپرده شد. محمد خانی در رشته مهندسی عمران تحصیل کرد و کارشناس ارشد مدیریت را به پایان رساند. این شهید قبل از ازدواج به همسرش گفته بود« هر جای دنیا که فریاد مظلومی را بشنوم برای کمک خواهم رفت».شهید محمد خانی را در سوریه با نام« حاج عمار» می شناختند. « قصه دلبری» پرفروش ترین کتاب انتشارات روایت فتح است که به این بهانه گفت و گویی با نویسنده آن «محمد علی جعفری» ترتیب دادیم. محمد علی جعفری متولد 1366 در یزد و ساکن یزد، کارشناس شیمی، نویسنده و پژوهشگر است.وی در قسمت نخست گفتگو اظهار داشت که در زندگی این شهید دو نخ تسبیح وجود داشت؛ یکی ائمه اطهار(ع) به خصوص امام حسین(ع) و دیگری شهدا. متن گفتگو بدین شرح است:
استقبال از این کتاب چه میزان است؟
خوشبختانه استقبال از «قصه دلبری» بسیار خوب بود و چاپ اول کتاب کمتر از چهل روز تمام شد و به چاپ دوم رسید. «قصه دلبری» خیلی زود توانست بین مخاطبان جای خود را باز کند و در فضای مجازی خیلی مطرح شد. بعد از گذشت دو سال از انتشار، این کتاب به چاپ 31 با تیراژ 72 هزار رسید و همچنان تجدید چاپ می شود.
علت استقبال مخاطبان ای کتاب «قصه دلبری» چیست؟
یکی از عللی که باعث جذب مخاطب و نزدیکی مخاطب به این کتاب شده است، این است که شهید محمدخانی متولد 64 است و از نظر زمانی با مخاطب امروز نزدیک است. شهید محمدخانی در سال 1394 در سوریه به شهادت رسید. آنچه برای مخاطب جوان امروزی جذاب است، این است که خیلی از وجوه زندگی شهید محمدخانی با زندگی جوانان امروز مشترک است؛ از جمله تفریحات، دلخوشی ها و وابستگی ها. همین باعث شده که مخاطب امروز با شهید محمدخانی احساس نزدیکی کند. بسیاری از افرادی که در حوزه شهدا کتاب می خوانند به خاطر فاصله زمانی و سنی با شهدا، ارتباط با برخی از فضاهای زندگی شهدا برایشان قابل لمس نیست. آنچه در قصه دلبری قابل توجه است، قرابت زمان زندگی شهید با جوان امروز است.
چه بازخوردی از مخاطبان «قصه دلبری» داشتید؟
بازخورد زیادی به خصوص در فضای مجازی داشتم. مواردی داشتم که اذعان کردند زندگی شان با خواندن این کتاب متحول شده است، حتی افرادی بودند که در فضای شهدا و فضای مذهبی نبودند و با خواندن این کتاب به این فضاها کشیده شده اند. پیامی از یک خانم مسیحی داشتم که تازه مسلمان شده بود و گفت من در مورد اسلام تحقیق کردم، اسلام را قبول کردم اما نمی توانستم مسلمان بودن را فهم کنم. وقتی قصه دلبری را خواندم، توانستم بفهمم که مسلمان واقعی بودن یعنی چی. از استرالیا برای من پیام دادند و عکس شهید را فرستادند، از کویت فردی به من پیام داد که کتاب قصه دلبری را برایش بنویسم.
آیا کتاب «قصه دلبری» به زبان های خارجی هم ترجمه و منتشر شده است؟
هنوز نه اما در برنامه ناشر است که آن را به زبان عربی منتشر کند.
«قصه دلبری» به چه بخش هایی از زندگی شهید محمدخانی می پردازد؟
این کتاب از قبل از ازدواج شروع می شود و تا شهادت شهید محمد خانی ادامه دارد. کتاب در واقع فضای عاشقانه دارد. شهید با جواب منفی مواجه می شود و برای بله گرفتن و جلب رضایت تلاش های زیادی انجام می دهد. پنج سال و نیم زندگی مشترک شهید در این کتاب آمده است. البته کتاب دیگری هم در مورد شهید محمد خانی نوشته ام.
یعنی دو کتاب درباره شهید محمدخانی نوشتید؟
بله. در مورد شهید محمدخانی دو کتاب نوشتم. یکی «عمار حلب» که به خاطرات دوستان و رفقای شهید محمدخانی می پردازد. دیگری «قصه دلبری» خاطرات همسر شهید محمدخانی است.
نظر شما