غروب زرد خورشید؛ خاطرات روزهای خون و آتش

خبر شهادت سیزده پاسدار و بسیجی، بار دیگر شهرستان اسدآباد را داغدار کرد. چند روز بعد سیزده تابوت خالی شهدای قراویز بر روی دوش مردم داغ‌دار اسدآباد تشییع شد و عدد قبور شهدای بی‌پیکر شهر به ۱۸ رسید.

به گزارش خبرگزاری شبستان از همدان، دفاع مقدس سرشار از لحظات تلخ و شیرین است و راوی این لحظات، مردانی که از همه داشته های خود برای دفاع از کشور گذشتند.

 

 «غروب زرد خورشید»؛ زندگی‌نامه شهید آزاده «منوچهر شعبانی» است که به وسیله انتشارات اقلیم دانش در سال 1396 به همراه تصاویر این شهید منتشر شده است.

 

این کتاب با 394 صفحه در سه فصل تدوین شده که فصل نخست کتاب از تولد تا شهادت منوچهر شعبانی را شامل می‌شود و فصل دوم و سوم به بیان خاطرات دوران اسارت وی پرداخته است.

 

ازدواج مصلحتی، بوی غربت شام، مسافر کربلای قراویز، شمعی بی‌خاکستر، تنهایی زهیر، معامله با آقای رفسنجانی و تلخ‌تر از وداع، عنوان برخی از خاطره‌های کتاب «غروب زرد خورشید» است.

 

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «دوسه روز بعد در تاریخ 11/6/1360 عملیات آزادسازی قراویز در سرپل ذهاب انجام شد و استان همدان در این عملیات 59 نفر از رزمندگان را از دست داد که سهم اسدآباد 13 شهید بود. یعنی فرمانده سپاه شهرستان اسدآباد؛ علیرضا خزاعی و 12 تن از هم‌رزمانش.

 

اواسط شهریورماه بود که خبر شهادت سیزده تن از پاسداران و بسیجیان، بار دیگر شهرستان اسدآباد را داغدار کرد. چند روز بعد سیزده تابوت خالی شهدای قراویز بر روی دوش مردم داغ‌دار اسدآباد تشییع شد. عدد قبور شهدای بی‌پیکر شهر به 18 رسید!

 

علیرضا خزاعی 40 روز بار فراق جگرپاره‌های شهرش را به دوش کشید و به قصد شده بود تا شاید زخم کهنه مادران و پدران چشم به راه را التیام و چشمشان را با دیدن پیکر پاره پاره فرزندانشان روشنی بخشد یا خود در کنار آنان آرام گیرد. او به وعده‌اش جامعه عمل پوشاند و در کنار یارانش جاودانه شد.»

کد خبر 1235837

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha