خبرگزاری شبستان: در مطالب قبل اشاره شد که در برخی آیات به مسئله تبرک و برکت که از جنبه معنوی برخوردار بوده، اشاره شده است. برخی از اولیاء الهی و انبیاء در سایه عنایت و خواست الهی بیماران را شفا بخشیده و کراماتی را از خود نمایان می سازند. برخی از این کرامات برای اثبات حقانیت گفته های پیامبران است که در لسان شرع از آنها به معجزات یاد می شود و خاص انبیاء الهی است.
این در حالی است که وهابیت باور دارد لازمه تبرک شرک است و بر این اساس بسیاری از مسلمانان را ملحد می شمارد.
باید توجه داشت که تبرک این است که رحمت، خیر و افزایش نعمت را یا دوری از نقمت را، از طریق اسباب غیر طبیعی که در قرآن و سنت معین شده است باز یابیم، «برکت» به معنای خیر و افزایش خیر است. موضوع تبرک تنها به شیعیان اختصاص ندارد بلکه در میان ادیان آسمانی دیگر نیز این سنت وجود دارد.
معاوضه دستمال مسیح (ع) با 5 هزار اسیر مسلمان...
دیار بکری کتابی دارد بنام «تاریخ الخمیس فی أحوال أنفس النفیس» که درباره زندگانی پیغمبر اکرم (ص) نوشته است و در آنجا نوشته شده که در دوران المتقی بالله (یکی از خلفای عباسی) حدود پنج هزار نفر از مسلمانان اسیر رومیان و مسیحیان شده بودند، ملک روم نامهای به خلیفه نوشت که ما شنیدهایم دستمالی پیش شماست که حضرت مسیح (ع) با آن دستمال صورت خود را پاک کرده، اگر این دستمال را برای ما رد کنی، چند هزار مسلمانی که اسیر ماست، آزاد میکنیم و به شما بر میگردانیم، المتقی با لله، خلیفه عباسی با فقهای عصر خود مشورت کرد، آنان گفتند مانع ندارد این دستمال را بفرستید تا مسلمانان آزاد شوند.
این روایت ثابت می کند که تبرک به آثار انبیاء، یک سنت رحمانی است که در ملل گذشته و در دیگر ادیان نیز بوده است و معلوم میشود که این را از انبیاء و اولیاء یاد گرفتهاند. دستمال را برای آنها فرستاد و آنها در مقابل اسیران مسلمان را آزاد کردند.
همانگونه که نزد طبیب می رویم و با استفاده از دارو شفا می یابیم از برکت دعا و امور وابسته به اولیاء نیز می توان شفا یافت. این به معنای استقلال دارو یا استقلال برکت اولیاء نیست بلکه خود خداوند به اراده و خواست خویش این خاصیت را قرار داده است.
در این میان بهترین گواه تصریحان قرآن است آنجا که در آیه 21 سوره کهف بحث تبرک جستن را مطرح می کند و می فرماید:
"وَکَذَٰلِکَ أَعْثَرْنَا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَأَنَّ السَّاعَةَ لَا رَیْبَ فِیهَا إِذْ یَتَنَازَعُونَ بَیْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَیْهِم بُنْیَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا؛ و اینچنین مردم را متوّجه حال آنها کردیم، تا بدانند که وعده خداوند (در مورد رستاخیز) حقّ است؛ و در پایان جهان و قیام قیامت شکّی نیست! در آن هنگام که میان خود درباره کار خویش نزاع داشتند، گروهی میگفتند: «بنایی بر آنان بسازید (تا برای همیشه از نظر پنهان شوند! و از آنها سخن نگویید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاهتر است!» ولی آنها که از رازشان آگاهی یافتند (و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند) گفتند: «ما مسجدی در کنار (مدفن) آنها میسازیم (تا خاطره آنان فراموش نشود.)»
بنای یادبود به تنهایی شایسته مقام اولیاء نیست
موحدین در دوران اصحاب کهف گفتند: کنار قبر اینها مسجد میسازیم و نماز میخوانیم و تبرک میجوییم.
به بیان دیگر هر چند بناء یادبود خودش یکنوع احترام است، ولی این برای احترام آنان کفایت نمیکند و شایستهی مقام شان نیست، شایسته مقام آنان این است که از وجود اینها در مقام عبادت برکت بگیریم و تبرک جوییم، تمام تفاسیر یا اکثر مینویسند که در کنار قبر اینها مسجد بسازیم و نماز بخوانیم و تبرک بجوییم، اگر واقعاً تبرک به قبور اولیاء و آثار اولیاء یک امر حرام بود، قرآن آن را نقل نمیکرد و اگر هم نقل میکرد، فوراً رد مینمود، این از قبیل تمسک به شرائع پیشین نیست تا بگویید این مسئله خلافی است، بلکه این تمسک به قرآن است، یعنی قرآن این حقیقت را نقل میکند، آن هم به عنوان آموزش و تربیت نقل میکند در حالی که از این نقل خوشحال است، اگر خلاف بود، به دنبالش رد میکرد.
مثلا در سوره یونس آیات 90 و 91 آمده است هنگامی که فرعون در دریا غرق میشود، میگوید:
« وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّىٰ إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنتُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ (سرانجام) بنی اسرائیل را از دریا [= رود عظیم نیل] عبور دادیم؛ و فرعون و لشکرش از سر ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند؛ هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردهاند، وجود ندارد؛ و من از مسلمین هستم!»
بنابر آنچه گذشت تبرک جستن به ائمه معصومین (ع9 که یکی از اعتقادات اصیل شیعیان محسوب می شود بدعت نیست که وهابیت به بهانه آن بیشترین شبهات را علیه این مذهب حقه مطرح کنند بلکه آموزه ای است که تمامی پیروان ادیان الهی بدان پایبند هستند.
پایان پیام /
نظر شما