اروپا و بازگشت مناقشات قومی و سیاسی

بر مبنای مشاهدات تاریخی، بیشتر بحران های سیاسی و امنیتی در بستر بحران اقتصادی ظهور کرده اند، قاره سبز مناقشات قومی و امنیتی خود را طی قرن گذشته، زیر پوشش امنیت اقتصادی مسکوت گذاشته است.

خبرگزاری شبستان: با توجه به سیاست های اقتصادی - ریاضتی کشورهای اروپا سیل نارضایتی در اقشار متوسط و ضعیف قاره سبز موج می زند. مردمان و سندیکاهای کارگری کشورهایی مانند یونان و ایتالیا از حجم روز افزون بیکاری، رشد قیمت ها، افزایش مالیات ها، کاهش خدمات اجتماعی همچون پوشش های بیمه ای دولتی و اقشار کشورهایی مانند انگلیس، نارضایتی خود را از کمک های بسیار زیاد دولت خود به دولت های در حال سقوط همچون یونان با اعتراضات و راهپیمایی های گسترده نشان می دهند.
 

در این میان، کشور آلمان به عنوان یکی از غول های اقتصادی اروپا قسمت عظیمی از کمک های مالی به سایر کشورهای اتحادیه اروپا و مخصوصا حوزه یورو را تقبل نموده است. هر چند که این کمک ها نه فقط از روی دلسوزی بلکه با اندیشه حفظ و افزایش قدرت آلمان درعرصه اقتصادی و سیاسی درون اتحادیه اروپا و حوزه یورو در بلند مدت می باشد اما اوضاع اقتصادی نگران کننده اروپا که به اقتصاد کشور ژرمن ها نیز فشار وارد نموده است مردم این کشور را نگران کرده است.


نازی های آلمان با میزان بالای حس ناسیونالیستی در بطن اندیشه های خود سردمدار حرکت های اعتراضی در آلمان می باشند. آنان با شعار چرا باید به کشورهایی که زمانی کشور ما را در انواع فشار ها قرار دادند و آلمان را به انزوا فرستادند کمک شود در حالی که اوضاع کشور خودمان گونه ای از نگرانی های اقتصادی را دارد؛ سعی در حضور فعال در بین اقشار میانه جامعه آلمان و صحنه سیاست کشور دارند. اقدام این گروه، یادآور گذشته آلمان و تاریخچه نازی در آلمان است. یادآور روزهایی که نازی ها به خیابان آمدند تا از آلمان به خاک نشسته در جنگ جهانی اول، آلمانی بسازند که جهان را در تسخیر خود داشته باشد.
 

از طرف دیگر حوادثی که در انگلیس در حال رخ دادن است نیز زخمی قدیمی است که سر باز کرده و درحال گسترش است. بریتانیا که مجموعه ای از 4 قسمت منفک از هم می باشد- یعنی: انگلیس اسکاتلند ولز و ایرلند- نیز آتش زیر خاکستری بود که اکنون در حال سوزاندن اتحاد ایرلند و انگلیس است.
 

اتحاد بسیار ناپایدار انگلیس و ایرلند شمالی هر روز حادثه ای را تجربه می کند. انگلیس و ایرلند پیش از این و به مدت سه دهه شاهد درگیری مسلحانه میان شبه نظامیان طرفدار انگلیس و ملی گرایان بود. درگیری هایی که در حدود سه هزار و 600 کشته برجای گذاشت و در نهایت با امضای قرارداد صلح در سال 1998 به پایان رسید. اما دوباره به بهانه پایین کشیدن پرچم انگلیس از فراز ساختمان شهرداری شهر بلفاست و با چاشنی اقتصادی - که تا سال 2000 میلادی در حال رشد بود و با بحران های اقتصادی اروپا کم کم رو به افول گذاشته است- شعله ور شده است.
 

اسپانیا نیز در حال آغاز درگیری های قومی ست، اسپانیا در محدوده پنجاه استان خود 17 بخش خود مختار دارد که هر بخش چند استان را در بر می گیرد. دولت مرکزی اسپانیا مدتی است با اوضاع نابسامان اقتصادی که در حال غرق شدن در آن است دست و پنجه نرم می کند، اما کم کم در برخی مناطق نا آرامی های ناشی از بحران اقتصادی و طرح های ریاضتی در حال تغییر چهره است و اعلام انزجار از دولت مرکزی به دلایل اقتصادی، به شعارهای استقلال طلبی تغییر می کند.
 

اگر به این سه کشور، یعنی اسپانیا، آلمان و بریتانیا با دقت بیشتری نگاه کنیم، متوجه می شویم که به 3 دلیل زیر:
1- از لحاظ وسعت جغرافیایی: آلمان و اسپانیا از کشورهای بزرگ اروپا هستند و بریتانیا نیز کشور متوسطی به حساب می آید. وسعت جغرافیایی این سه کشور تقریبا ده درصد وسعت اروپا را پوشش می دهد.
2- از لحاظ جمعیتی تقریبا یک چهارم جمعیت اروپا را شامل می شوند.
3- از لحاظ سیاسی بریتانیا و آلمان نقش بسیار مهم و حساسی را در منطقه اروپا و بین الملل داشته و اسپانیا نیز جزء کشورهای غیر فعال در نظام سیاسی اروپا و بین الملل نمی باشد.


هرگونه حادثه در این کشور ها که روی هم رفته قسمت مهمی از اروپا هستند، احتمال سرایت به سایر کشور ها را نیز دارا می باشد. و الگو سازی از حوادث این کشور ها به دلیل پر سر و صدا بودن آن – به دلایل فوق الذکر- رخ خواهد داد. مثلا اگر اعتراضات در آلمان به سقوط دولت و یا در این مسیر به پیش رود و قسمت عمده ای از قدرت به نژاد پرست ها داده بشود. و یا در بریتانیای کبیر، ایرلند شمالی بتواند به استقلال کامل خود دست یابد و یا مثلا یکی از بخش های خود مختار اسپانیا اقدام برای استقلال تام نماید. نه فقط آن کشور بلکه زنجیره وار اروپا را سیلی از درگیری های قومی در بر خواهد گرفت.


مطمئنا این اعتراضات و درگیری ها در صورت ادامه یافتن، با شرایط کنونی بحران اقتصادی اروپا، بحران سیاسی گسترده ای را به اروپا تحمیل خواهد کرد و این دو بحران همدیگر را افزایش خواهند داد و تا فروپاشیدن اروپا به پیش خواهند رفت و این موضوعی است که همواره سیاستمداران و سران اروپایی از وقوع آن ابراز نگرانی کرده اند.


با ید به این نکته توجه داشت که بر اساس تئوری های جامعه شناسی سیاسی و نیز بر مبنای مشاهدات تاریخی، بیشتر بحران های سیاسی و امنیتی در بستر بحران اقتصادی ظهور و بروز کرده اند، قاره سبز مناقشات قومی و امنیتی خود را طی قرن گذشته، زیر پوشش امنیت اقتصادی مسکوت گذاشته است و هم اکنون با ناتوانی در برقراری امنیت اقتصادی باید به پیشواز بحران های دیگر نیز برود.


پایان پیام/
 

کد خبر 219896

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha