جهانی سازی حربه غرب برای زدودن سنت ها از سبک زندگی است

خبرگزاری شبستان: نگاه غرب به زندگی نگاه متفاوتی است و با نگاه فرهنگی، بومی، اسلامی و ایرانی ما اختلاف دارد. این موضوع را در هالیوود می‌توان به وضوح مشاهده کرد که نفوذ غرب بر جهان را نمایش می دهد.

خبرگزاری شبستان:  یک زمان ادیان بر اساس وظیفه تعریف می‌شد اما این فرهنگ می‌گوید همیشه حرف از وظیفه انسان در برابر خالق بوده، حالا باید دید حق انسان چیست. از نظر LifeStyle این حق حتی اگر برخلاف ارزش‌ها باشد، اگر در عرف پذیرفته شد، باید در جامعه اجرا شود و در عرصه جهانی‌سازی کسی نباید روی اعتقادات سنتی تعصب داشته باشد، اینها بخش هایی از سخنان حجت الاسلام والمسلمین محمودرضا قاسمی، استاد حوزه و دانشگاه و عضو موسسه بهداشت معنوی است که درباره روند جهانی سازی غرب در گفتگو با شبستان بیان کرده است.

مشروح این گفتگو از نظرتان می گذرد:

 

نگاه القایی غرب در جریان جهانی سازی به چه صورت است و در واقع از چه روش هایی در پیشبرد اهداف خود استفاده می کند؟
رهبری دنیای غرب امروز به دست آمریکا و نوع تفکر حاکم بر آن خودمحور است. باید توجه داشت وقتی می‌گوییم غرب، درست است که شروع تمدن غرب از اروپا بود، اما الان سردمدار این تفکر آمریکاست. باید نگاه کنیم آمریکایی‌ها چه نوع نگاهی به جهان دارند، نگاهی که برخاسته از فرهنگ‌های مختلف است و حرفی برای گفتن دارد با نگاهی ویژه. وقتی در اندیشکده‌هایی که در واقع اتاق فکر آمریکایی‌ها است، کنکاش می کنیم، درمی‌یابیم که آنها برای دهکده جهانی نگاه مدیریت پررنگی دارند و برای این مدیریت سازوکارهای تعریف‌شده‌‌ای دارند. این سازوکارها در جاهای مختلف از جمله رسانه، اقتصاد و مراکز آکادمیک ظهور و بروز خاصی دارد و در پیاده‌کردن جهانی‌سازی نقش اقتصادی غرب بسیار پررنگ است. یک‌سری کارکردهای یکپارچه دارند و هر گاه در نظریه‌های جهانی‌سازی به مشکل برمی‌خورند از آن سازوکارها استفاده می‌کنند، به طور مثال اگر کسی مطابق خواسته های آنها عمل نکرد، برای اینکه او را به مسیر خود بکشانند از اهرم‌های اقتصادی استفاده می‌کنند. مباحثی همچون جهان وطنی و آزادی‌سازی مالی در نگاه اندیشمندان غرب به وضوح دیده می‌شود.
 

جهانی سازی به لحاظ مفهوم و نتیجه و ابعاد چه تفاوتی با جهانی شدن دارد؟
می‌توان گفت جهانی ‌شدن یعنی حرکتی که همه جوامع و ملت‌ها به سوی جهانی وحدت‌یافته دارند، از این نظر که همه چیز در سطح آن به حالت یکسان دیده شود. به تعبیر دیگر جهانی‌شدن به معنای آزادی مطلق در مقوله اقتصاد، رسانه‌ها و مراکز علمی است. الان در شعارهای خود هم می‌گویند آزادی مطلق بر کسب و کار و برداشته‌شدن همه موانع، تسهیل‌شدن حرکت سرمایه‌ها، نفوذ آن در همه عرصه‌ها، اینها عباراتی است که امثال هرمن مارشال از اساتید جامعه‌شناسی مطرح می‌کنند؛ این مطلب که در تمام عرصه‌ها حرکت روان اطلاعاتی، امور مالی و خدماتی بدون موانع وارد فرهنگ‌ها شود و به سوی یکسان‌شدن پیش رود، در اینجا می‌گویند امری در مقیاس جهانی‌شدن روی داده، اما در واقع پشت پرده جهانی‌شدن را که می‌بینیم، هدف، دست‌یابی به بازار جهانی و ورود فرهنگ‌های غربی به سایر فرهنگ‌ها و نظرات اندیشمندان مختلف با پایه‌های الهی و غیرالهی است.

این پروسه جهانی‌ شدن اقتصاد، فقیر شدن کشورهای جهان سوم سابق یا در حال توسعه را به دنبال دارد. امروز 85 درصد سرمایه‌های دنیا در هفت کشور صنعتی آمریکا، کانادا، انگلستان، ایتالیا، فرانسه و آلمان به انضمام ژاپن و روسیه است. کشورهایی که در مقوله جهانی‌سازی وارد شده‌اند از جمله یونان و ایتالیا نه‌تنها مشکلات آنها برطرف نشده بلکه مقروض‌تر هم شده‌اند. بستر جهانی‌سازی، اقتصاد است و پس از آن به دنبال بحث فرهنگی، جهانی‌شدن روند تدریجی است که اتفاق می‌افتد برای حرکت جوامع به سوی رسیدن به تکنولوژی‌های مختلف اما باید در نظر گرفت با اینکه کشورهای ضعیف، جهانی‌ شوند، مشکلی نداریم؛ همان‌طور که در قرآن داریم «قل سیروا فی الارض»(انعام، آیه 11) و در روایات از پیامبر(ص) نقل شده: اطلبوا العم ولو بالصین. دانش را بجویید حتی اگر در (جای دوری مانند) چین باشد.
وقتی کارشناس فرهنگی به این روایات نگاه می‌کند در پس آن خیلی چیزها می‌بیند، برای دست‌یابی به این علومِ سفارش ‌شده در روایات مثلا باید به کشور چین سفر کرد و لازمه آن فرا گرفتن زبان چینی است. ما با این موضوع مشکلی نداریم به این معنا که روند و حرکت به سوی تکنولوژی باشد، مشکل اصلی با جهانی‌سازی است، فرآیندی که در راستای تأمین منافع و تسلط قدرت‌های سرمایه‌داری بر سایر ملت‌ها است. در واقع این پروسه‌ای است برای متمایزسازی جهانی‌شدن. بنابراین در آموزه‌های اسلامی و فرهنگی کشور ما بحث جهانی‌سازی مشکلی ندارد. از نظر قرآن تبادلات جهانی مورد تأیید است، همان‌طور که خداوند به سایر ادیان می‌فرماید همگی زیر یک پرچم بیایید و بر اساس نقطه مشترک خود که همان باور به خداوند یکتاست، گفت‌وگو کنید؛ بنابراین اسلام با این نظریه موافق است اما زیر بار تسلط ظالمان نمی‌رود.

 
سبک زندگی که غرب به ویژه در تولیدات سینمایی خود ترویج می کند، چه نوع سبکی است؟
نگاه غرب به زندگی نگاه متفاوتی است و با نگاه فرهنگی، بومی، اسلامی و ایرانی ما اختلاف دارد. این موضوع را در هالیوود می‌توان به وضوح مشاهده کرد. سبک زندگی ترویج‌شده در هالیوود با فیلم‌هایی مختلف، نوع نگاهی که غرب به سایر ملت‌ها دارد را نشان می‌دهد. به طور مثال در فیلم ماتریکس که مملو از آموزه‌های مختلف است، سبک زندگی غربی را می‌توان مشاهده کرد که نفوذ تفکری فرهنگ غرب بر جهان را نمایش می دهد؛ یا کارتون‌های بنتن یا مرد عنکبوتی این نوع نگاه را القا می‌کند. در این نوع تولیدات ابتدا کودک را آماده ساخته تا پذیرای فرهنگ غرب باشد، در اینجا برای کودک تداعی اندیشه‌ها اتفاق می‌افتد. از نظر روان‌شناسی اگر کودک در کودکی با تفکری آشنا شده باشد حتی اگر در بزرگسالی حقیقت آن را هم نداند،به سوی آن متمایل شده و به سمت آن حرکت می‌کند، برای همین در آموزه‌های مذهبی سفارش شده به اندیشه‌های کودک توجه شود تا در بزرگسالی به سمت تداعی اندیشه‌های مذهبی روی آورد. در حیطه انیمیشن هم شاهدیم که این اتفاق بسیار می‌افتد، حتی کارتون‌هایی که امروز از شبکه پویا به صورت پالایش‌شده و ارزیابی‌شده برای کودکان به نمایش درمی‌آید، ریشه های این نوع تفکر در آن مشاهده می‌شود. اینجاست که گلایه‌مند می‌شویم چرا دانشجوی ما نگاهش، تفکرش و پوشش‌اش اسلامی نیست. وقتی خوراک فرهنگی او در بیست سال گذشته تأمین نشده و بر اساس تفکر غربی و LifeStyle مدل زندگی او رقم خورده، انتظاری غیر از این نمی‌توان داشت. اندیشکده‌های غربی در واقع خوراک فکری جهان را تأمین می‌کند، ما با گسترش فرهنگی مشکلی نداریم اما با نگاه ظالمانه و هجمه ناجوانمردانه که غرب به سایر فرهنگ‌ها القا می‌کند، مشکل داریم. غرب مدلی را بر اساس آزادی مطلق تعریف می‌کند و در انتها به یک نسبی‌گرایی معرفت‌شناسانه می‌رسد. به این معنا که هر کس هر اعتقادی که دارد صحیح است.

یک زمان ادیان بر اساس وظیفه تعریف می‌شد اما این فرهنگ می‌گوید همیشه حرف از وظیفه انسان در برابر خالق بوده، حالا باید دید حق انسان چیست. از نظر LifeStyle این حق حتی اگر برخلاف ارزش‌ها باشد، اگر در عرف پذیرفته شد، باید در جامعه اجرا شود و در عرصه جهانی‌سازی کسی نباید روی اعتقادات سنتی تعصب داشته باشد، به طور مثال در شمال اروپا و آمریکا هم‌جنس‌گرایی یک عرف است و جوامع خاصی آن را پذیرفته‌اند و از آن به حق مسلم خود تلقی می‌کنند و آن را از حکومت مطالبه کرده‌اند، بنابراین برای آن قانون گذاشته و آن را به رسمیت می‌شناسند، اگرچه برخلاف آموزه‌های انسانی یا دینی باشد، حتی کسانی که این قوانین را امضا می‌کنند اگرچه آن را قبول نداشته باشند، اما چون عرف آن را پذیرفته و مطالبه می‌کند، آن را به رسمیت می‌شناسد.
 

مولفه های امپریالسم غربی چیست؟
امپریالیسم سیاستی است که مرامش بسط تسلط خود بر سایر کشورهاست، این واژه هم در مباحث نظامی و هم در سیاسی در گذشته از آن استفاده می‌شد. در واقع در همه ابعاد اقتصادی، فرهنگی و رسانه‌ای می‌توان این واژه را دنبال کرد. اگر کسی ملتی را تحریم می‌کند این امپریالیسم است چه با نیروهای نظامی و چه زیرکانه، یکی از ویژگی‌های اصلی این مکتب بحث تسلط و زورمداری است که در این قضایا مشاهده می‌کنیم. یعنی حتما باید قدرت ظالمی وجود داشته باشد و در سمت دیگر ملت‌های ضعیف، به‌هم‌خوردن توازن و نفع‌بردن آن قدرت برتر، از نتایج آن است. یکی دیگر از ویژگی‌های امیرپالیسم تحقیر کردن و استخفاف سایر ملت‌هاست. تحقیر یکی از روش‌های تسلط است، وقتی قومی تحقیر شد به دنبال این موضوع هستند که چرا تحقیر شدند، در این میان ممکن است مکاتب و نهضت‌هایی شکل بگیرد که اساس حکومت کشور خود را از بین ببرد. سال‌ها شنیده‌ایم که غرب به ملت‌های فقیر و مستضعف می‌گفت شما نمی‌توانید کاری انجام دهید، این تابو را بسیاری از کشورها مانند چین شکستند اما برخی کشورها همچون کشورهای حاشیه خلیج‌فارس از جمله دوبی تسلیم شدند و می‌توان گفت به تمام معنا امروز امپریالیسم بر آن حاکم است، اگرچه این کشورها به ظاهر اسلام در آنها جاری می‌شود، اما فرهنگ آنها توسط غرب ربوده شده است. ویژگی دیگر این است که دروغ را به صورت حقیقت نشان داده و حقایق را وارونه بیان می‌کنند، ملت‌ها و افراد آزاداندیش به هیچ‌وجه نمی‌توانند روی حقایق خط بطلان بکشند، در بسیاری از مقاطع تاریخی می‌بینیم این اتفاق افتاده و دروغ‌های بزرگی بیان شده است، متأسفانه در فرهنگ وارداتی به این موضوع توجه نشده و گاهی اوقات آموزه‌های فرهنگ خود را بی‌ارزش یا کوچک می‌شماریم و با این اتفاق غرب را به هدف خود نزدیک می کنیم.
پایان پیام/
 

کد خبر 265445

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha