خبرگزاری شبستان: بهائیت و وهابیت دو جریان انحرافی هستند که هیچ شریعت و ریشهای ندارند. در این جریانها هیچ باید و نبایدی وجود ندارد و همهچیز آزاد است. فرقه بهائیت از زمان روی کارآمدن "شوقی" (در سال 1300) که بعد از پدربزرگش در رأس کار قرار گرفت با دستور قدرتهای سلطه بهخصوص انگلیس به صورت یک تشکیلات حزبی درآمد.
عملکرد تشکیلات بهائیت و نقاط مشترک آن با وهابیت زمینه گفتگو با سیدکاظم موسوی، کارشناس بهائیت و مدیر مؤسسه مطالعاتی روشنگر را فراهم آورد که مشروح آن را در ذیل می خوانید:
تشکیلات بهائیت به چه روشهایی در جوامع مختلف تبلیغ میکند؟
تشکیلات بهائیت در مراسمی که برای سالگرد مرگ عباس افندی برگزار کرده بود، چشماندازی برای سال 2021 در نظر گرفت که تا این سال بخشی از جامعه ایرانی را بهائی و یا نسبت به بهائیت خنثی کند. در این راستا شاهد توسعه تبلیغاتی برای فراگیر کردن این تشکیلات هستیم.
آنها برای تبلیغات شیوههای مختلفی دارند که تأسیس کلاسهای آموزشی در مناطق جغرافیایی مختلف از آن جمله است. "طرح روحی" یکی دیگر از ابزارهایی است که آنها مورد استفاده قرار میدهند که البته این طرح شکست خورده است. این اقدام را برای اولین بار در آفریقا انجام دادند که شاید در آنجا موفق بوده باشد اما در جامعه امروز ما زمینه تبلیغی این طرح وجود ندارد.
آنها با توسل به این طرح به دنبال توانمندسازی و سپس عضوگیری فرقهای بودند. این تکنیکها در مناطق مختلف مدلهای گوناگونی داشت، به عنوان مثال با توجه به اینکه در روستاها حوزه علم و دانش و وضعیت معیشتی جامعه با شهرها متفاوت است، نقطه اتکای خود را بر آن قرار دادند و به دنبال جذب افراد کمبضاعت بودند.
در شهرها نیز با توجه به بزرگی و کوچکی شهرها این تکنیکها متفاوت بود. مسائل مالی و اقتصادی، اغواهای جنسی، کار کردن روی افکار کودکان و نوجوانان و... از دیگر شیوههای آنان بوده است.
در حوزه رسانه نیز آنها دارای تبلیغات رادیو تلویزیونی و ماهوارهای هستند که با راهاندازی شبکههای مختلف در ماهواره به کار تبلیغات مشغولند، شبکه "من و تو" از جمله این شبکههاست. همچنین آنها در فضای مجازی و وبلاگهای گوناگون به تبلیغ میپردازند.
از سوی دیگر کتب ضالهای دارند که با آنها عقاید خرافی و باطل خود را ترویج میکنند. عمل کردن در پوشش مؤسسات مختلف روانشناسی و موسیقی، از دیگر اقدامات آنهاست. البته شیوه مؤثر آنها در تبلیغات، محبت و لطف فریبنده است که بسته به محیطهای مختلف این تبلیغات نیز فرق میکند. باید یادآور شوم عملکرد تبلیغاتی این گروه صهیونیستی دلیلی بر گستردگی و وسعت عمل آنها نیست.
درباره نحوه تأمین مالی و فعالیتهای اقتصادی بهائیان توضیح دهید؟
یکی از این اقدامات قاچاق کالا است. بر اساس اسناد موجود، آنها در این کار خیلی ماهر هستند مثلاً در گرانیهای بازار سکه و ارز دخیل بودند و تأثیر زیادی در این نابسامانیها داشتند.
همچنین از گذشتههای دور در زمینخواری سابقه داشته و در حال حاضر نیز درصدد تصاحب زمینهای بایر هستند تا بتوانند در فرایند گسترش شهرها، این املاک را بفروشند و بنیه مالی تشکیلات بهائیت را تقویت کنند.
آنها در فرار مالیاتی هم ید طولایی دارند و نمونه آن شرکت "آچیلاندر" است.
در پولشویی نیز در کشور و در جهان دستی در آتش داشته و از این کارها زیاد میکنند و با شرکتهای صوری که تأسیس میکنند به این اقدامات دست میزنند.
خروج غیرقانونی ارز را به جهت وارد ساختن ضربه اقتصادی بر پیکر کشور در دستور کار خود داشته و دارند. بهائیان به دلیل باورهای سیاسی و تشکیلاتی که دارند در هر کشوری که باشند برای آن کشور ایجاد دردسر میکنند، آنها معتقد به جهانوطنی هستند و سرزمینی که در آن زندگی میکنند برایشان ارزشی ندارد و سرسپرده قدرتهای سلطه و صهیونیستها بوده و به منافع این کشورها پایبند هستند.
بهائیان دارای چه وجوه اشتراکی با وهابیت است؟
هر دوی این جریانها وابسته به قدرتهای سلطه هستند و توسط آنها در جهان اسلام شکل گرفتهاند. رهبران هر دو فرقه از باورها و بینشهای ضعیفی برخوردار بودهاند و از حیث خودکامگی و تمایلات نفسانی، خودبرتربینی و شاخص بودن، شباهتهای زیادی دارند.
سرکردگان هر دو فرقه معتقدند کتابهای آسمانی گذشتگان را باید نابود کرد تا تنها بافتههای ذهنی خودشان در جامعه باقی بماند، علیمحمد شیرازی کتابی به نام "بیان" دارد که یکی از کتابهای مهم آنان محسوب میشود و این خواست قلبیاش را در آن به صراحت بیان کردهاست.
فرقه وهابیت نیز چنین اندیشهای دارد که در این راستا ویران ساختن بقاع متبرکه از سوی آنها را میتوان دید. نمونه اخیر آن جسارت به ساحت صحابه جلیلالقدر پیامبر اسلام (ص)، تخریب کلیسا و مساجد در سوریه است.
هر دو جریان با توجه به خواسته قدرتهای سلطه در پی ایجاد تفرقه در بین مسلمانان هستند و هر دوی این تشکیلات بخشی از سرویس اطلاعاتی غرب به شمار میآیند. نمونه واضح آن جاسوسی بهائیان در سال 2006 در کشور هندوستان به نفع اسرائیل است.
استعمار با نفی دین، نبوت و معاد در پی آن است که وحدت مسلمانان را از بین ببرد، بنابراین باید پایههای وحدت بین برادران دینی را تحکیم بخشیم تا دشمنان اسلام با بحث انحرافی اختلاف شیعه و سنی، شکافی در میان جامعه اسلامی ایجاد نکنند.
پایان پیام/
نظر شما