جدال احسن شاه بیت تعاملات در سبک زندگی اسلامی است

خبرگزاری شبستان: وقتی در گفتگو ملزم به جدال احسن باشیم انسان ها را به عدالت و حقیقت دعوت کرده و بالذات ارزش های الهی در جامعه نهادینه و تبدیل به هنجار می شود و از مجرای همین هنجارها سبک زندگی ساخته می شود.

خبرگزاری شبستان: انسان ها برای اثبات نظر و سخن خود به شیوه های گوناگونی تمسک می جویند که یکی از این روش ها جدال است. اما اینکه این جدال چگونه باید باشد را در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین محمدصادق یوسفی مقدم، رییس مرکز فرهنگ و معارف قرآن مطرح کرده ایم:

 

جدال احسنی که خداوند در قرآن کریم به آن تاکید کرده است، چه مفهومی دارد و آیا برای برقراری ارتباط میان گفتمان های مختلف جهان کاربردی دارد؟
جدال در گفتار مقوله ای است که در جامعه به طور معمول اتفاق می افتد و در بین مردم وجود دارد. معمولا بسیاری از اوقات افراد به این ابزار برای اثبات حقانیت حرف خود تمسک می جویند. در نگاه دین و تفکر اسلامی جدال تقسیم شده به جدال احسن و غیراحسن. در حقیقت با این نگاه قرآنی که جدال احسن از غیر احسن تفکیک شده، جدال غیراحسن مورد اعراض قرار گرفته و از مسلمانان خواسته شد، به مسیر مطلوب و قرآنی روی بیاورند.

غرض در دعوت اسلامی تحقق خود جدال و صرف آن نیست یا غرض این نیست طرف مقابل به هر شیوه ای مجاب شود، بلکه هدف این است که انسان ها راه خدا را بشناسند و حق را دریابند. جدال احسن یکی از ابزارهای دعوت اسلامی است. در اسلام ابزار دعوت و هدایت گونوگون است، اما تمام این ابزارها برای این است که طرف مقابل را به صورت منطقی مجاب کرده و سعی در هدایت انسان ها شود؛ لذا قرآن تاکید می کند از طریق برهان یا موعظه و اندرز مردم را دعوت به حق کنیم و با این ابزاها هدف محقق نشد، به جدال روی بیاوریم آن هم نه هر گونه جدالی بلکه جدال احسن که در سوره نحل آیه 125 روش های دعوت اسلامی را به صورت روشن بیان کرده است:" ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِیلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ ... با حکمت‌ و اندرزِ نیکو به‌ راه‌ پروردگارت‌ دعوت‌ کن‌ و با آنان‌ به‌ روشی‌ که‌ نیکوتر است‌ مجادله‌ نمای‌. در حقیقت‌، پروردگار تو به‌ حال کسی‌ که‌از راه‌ او منحرف‌ شده‌ داناتر است‌، و او هدایت‌یافتگان‌ را بهتر می‌شناسد."
قرآن در اینجا سه روش را برای دعوت و فراخواندن انسان ها به معرفت دینی بیان کرده است و به نظر می رسد این جدال ها جنبه ترتب داشته باشد. بر طبق این دیدگاه طرف مقابل باید از نظر فکری تقویت شده و باور نظری در او ایجاد شود. بنابراین نخست بحث حکمت برهان و نظر را مطرح شود و بعد از آن قرآن می گوید به سراغ موعظه حسنه رفته و از طریق پندهایی که بتوان طرف را مجاب کرد او را دعوت به حق کرد. مرحله سوم، مرحله جدال است که مقید شده به شیوه احسن. اگر سوال شود منظور از جدالی احسنی که در آیه مذکور بیان شده چیست؟ در اینجا باید به بیانی از امام صادق (ع) اشاره کرد: ایشان می فرمایند: مجادله غیر احسن مجادله اى است که به سبب آن حقّى را انکار و به باطلى معترف شوى و از خوف آنکه مطلوب او [طرف مقابل] ثابت شود حرف حقّ و صحیحش را رد کنی، و یا بخواهی سخن باطل را با جمله نادرست و باطل دیگرى جواب دهی. و این گونه مجادله که موجب گرفتارى پیروان ناتوان ما و نیز اهل باطل است، حرام و ممنوع است»(بحالانوار، ج 2، ص 125)
البته باید گفت در جدال غیراحسن و باطل مجاب کننده تلاش می کند در میان بحث از طریق نقطه ضعف های طرف مقابل او را مجاب کند.
 

این جدال احسن در مواجهه با فرق و مذاهب اسلامی چطور تعریف می شود و تا چه اندازه جدال احسن به گفتگو پذیر بودن یا نبودن این گروه ها باز می گردد؟
وقتی ماموریت پیدا می کنیم با طرف مقابل با شیوه احسن جدال داشته باشیم، دشواری هایی نیز در این زمینه به وجود می آید. در مناظره مجاز نیستید بگویید هدف وسیله را مجاب می کند وقتی در مسیری به این سبک قرار می گیرید، قطعا مشکلاتی در امر جدال به وجود می آید. اما انسان هایی که به دنبال حقیقت هستند وقتی شیوه شما را درک کردند، سخن را هم می پذیرند که این شیوه همان است که قرآن دستور داده و با عمل به آن موفقیت چشمگیری حاصل می شود.
فرق اسلامی به حکم اینکه در جارچوب اسلام باید جدال و گفتگو داشته باشند آنها هم موظف هستند بر اساس آیه شریفه یاد شده، جدال احسن را در پیش گرفته و برای رسیدن به هدف از مسیر باطل استفاده نکنند. بنابراین برای گفتگو و جدال احسن با فرق و مذاهب اسلامی که این دستور قرآنی را باور دارند، مشکلی نداریم.

البته وقتی انسان در برابر حرفی قرار گرفت که سخنی را از طریق باطل القا می کند باید تذکر دهد هر چند این القا از سوی فرق اسلامی باشد. بنابراین در این زمینه مشکلی نداریم چون همه فرقه ها مقید هستند به این روش قرآنی و موظف به رعایت آن هستند. اما برخی از جدال هایی که در فضای مجازی انجام می شود، جدال احسن نیست و به نظر من محکوم است و برخلاف آموزه های قرآنی است. بیسشتر مشکل ما با کسانی است که خارج از دین هستند و مکاتبی که الحادی و مادی گرایانه است. آنها برای رسیدن به اهداف خود از هر وسیله ای استفاده می کنند.
 

چرا گفتگو و جدال هایی که در فضاهای مجازی انجام می شود را مطرود می دانید؟
در فضای مجازی متاسفانه طرفین جدال آن اخلاق الهی و دستورالعمل قرآنی را رعایت نمی کنند. اندیشمندان دینی باید نسبت به آنچه در فضای مجازی اتفاق می افتد موضع گرفته و ساکت ننشینند. گاهی در این فضاها در جدال از رفتارهای غیردینی در برابر رفتارهای دینی استفاده می شود که این مطلوب نیست.
 

دایره جدال احسن، گروه هایی همچون تکفیری ها و وهابیت را نیز شامل می شود یا قرآن دستور به جدال احسن فقط در برابر گروه های خاصی را داده است؟
جوهره پذیرش جدال احسن و گفتگو برخورداری از اندیشه، تعقل و عقلانیت است. هر اندازه اندیشه با عقلانیت همسو باشد، طرف مقابل می تواند در باب گفتگو صبر و تحملش بیشتر بوده و دیدگاه های دیگر را مورد بررسی قرار دهد. آنچه که ما را به گفتگو و جدال احسن دعوت می کند، عقلانیتی است که در مکتب و مرام ما وجود دارد و هر اندازه عقلانیت کمرنگ تر باشد، عصبیت بیشتر است. هر چه بیشتر به عقلانیت نزدیک شویم از تفکر دگماتیسم دور شده و فضا برای گفتگو تلطیف می شود. اساسا گفتگو و جدال احسن دعوت به پذیرش حق است این با جوهره عقلانیت امکان پذیر می شود. در مکتب های تکفیری عقلانیت بسیار ضعیف است و شاید در حد معدوم باشد. به نظر می رسد شاید رشحاتی از عقلانیت را داشته باشند. البته کسانی هم بوده اند که با بکارگیری عقل، از این گروه ها جدا شده و برگشته اند. بنابراین نمی توان وجود عقل را به طور مطلق در میان این گروه های تکفیری نفی کرد. باید در هر شرایطی باب گفتگو را باز کرد اما این اتفاق دشوار است. ما وظیفه داریم تعامل فکری و گفتگو داشته باشیم اما با مکاتبی که از عقلانیت دور است، انجام این رسالت بسیار سخت است.
 

جدال احسن چه جایگاهی در سبک زندگی اسلامی دارد؟
وقتی جدال را به جدال احسن مقید می کنیم و غرض آن را حرکت به سوی حق می دانیم، این حرکت انسان ها را به سمت عدالت جویی و حقیقت طلبی پیش می برد و آن را در وجود آنها نهادینه می کند. نهادینه کردن اندیشه الهی اثر مستقیم بر زندگی افراد دارد. وقتی در گفتگو ملزم به روش ها و ابزارهای اخلاقی باشیم، خود این شیوه دعوت انسان ها به عدالت و حقیقت است و فی نفسه ارزش های الهی را در جامعه نهادینه می کند. چیزی که نهادینه می شود تبدیل به هنجار شده و سبک زندگی ایجاد می کند. اسلام ما را به تعقل و خردورزی دعوت کرده و به رعایت اصول و روش های الهی. وقتی بپذیریم انسان ها در روش ها متفاوتند، این گفتگو بر اساس عقلانیت می تواند در سبک زندگی مردم اثرگذار باشد. یعنی اندیشه ها در کارکردهای زندگی تاثیر گذارند. بنابراین وقتی گفتگو می کنیم، اندیشه ها را با این گفتگو تغییر می دهیم. در این راستا قطعا سبک زندگی را هم اصلاح کرده و تغیر می دهیم. سبک زندگی متوقف بر اندیشه است و با تغییر اندیشه، سبک زندگی نیز تغییر می یابد.
پایان پیام/
 

کد خبر 270609

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha