تزریق شکاکیت و تردید به جوانان با علوم انسانی وارداتی

خبرگزاری شبستان: بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفه‏هائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است.

به گزارش خبرگزاری شبستان، با توجه به اهمیت جایگاه علوم انسانی در انسان سازی و تعالی، بخش دوم سخنان رهبری پیرامون این موضوع اساسی را در متن زیر مرور می کنیم:
اهمیت علوم انسانى کمتر از آن (علوم طبیعى) نیست: جامعه‏شناسى، روانشناسى، فلسفه. نظریه‏هاى جامعه‏شناسى غرب، مثل قرآن براى بعضى‏ها معتبر است؛ از قرآن هم معتبرتر! فلان جامعه‏شناس این جورى گفته؛ این دیگر برو برگرد ندارد! چرا؟! بنشینید فکر کنید؛ نظریه‏پردازى کنید؛ از موجودى این دانش ها در دنیا استفاده کنیم؛ بر آن چیزى بیفزاییم و نقاط غلط آن را برملا کنیم. این از جمله کارهائى است که جزو الزامات حتمى پیشرفت است. (1)
در همین زمینه من این را عرض بکنم که طبق آنچه که به ما گزارش دادند، در بین این مجموعه‏ى عظیم دانشجوئى کشور که حدود سه میلیون و نیم مثلاً دانشجوى دولتى و آزاد و پیام نور و بقیه‏ى دانشگاه‏هاى کشور داریم، حدود دو میلیون اینها دانشجویان علوم انسانى‏اند! این به یک صورت، انسان را نگران می کند. ما در زمینه‏ى علوم انسانى، کار بومى، تحقیقات اسلامى چقدر داریم؟ کتاب آماده در زمینه‏هاى علوم انسانى مگر چقدر داریم؟ استاد مبرزى که معتقد به جهان‏بینى اسلامى باشد و بخواهد جامعه‏شناسى یا روانشناسى یا مدیریت یا غیره درس بدهد، مگر چقدر داریم، که این همه دانشجو براى این رشته‏ها میگیریم؟ این نگران کننده است. بسیارى از مباحث علوم انسانى، مبتنى بر فلسفه‏هائى هستند که مبنایش مادیگرى است، مبنایش حیوان انگاشتن انسان است، عدم مسئولیت انسان در قبال خداوند متعال است، نداشتن نگاه معنوى به انسان و جهان است. خوب، این علوم انسانى را ترجمه کنیم، آنچه را که غربى‏ها گفتند و نوشتند، عیناً ما همان را بیاوریم به جوان خودمان تعلیم بدهیم، در واقع شکاکیت و تردید و بى‏اعتقادى به مبانى الهى و اسلامى و ارزش هاى خودمان را در قالب هاى درسى به جوان ها منتقل کنیم؛ این چیز خیلى مطلوبى نیست. این از جمله‏ى چیزهائى است که بایستى مورد توجه قرار بگیرد؛ هم در مجموعه‏هاى دولتى مثل وزارت علوم، هم در شوراى عالى انقلاب فرهنگى، هم در هر مرکز تصمیم‏گیرى که در اینجا وجود دارد؛ اعم از خود دانشگاه‏ها و بیرون دانشگاه‏ها. به هر حال نکته‏ى بسیار مهمى است. این حالا راجع به مسائل مربوط به دانشگاه.(2)
.....آخرین نکته این است که مسأله تولید علم فقط مربوط به علوم پایه، تجربى و ... نیست، بلکه شامل همه علوم و از جمله علوم انسانى است. ما بخصوص در زمینه علوم انسانى، برخلاف آنچه که انتظار مى‏رفت و توقّع بود، حرکت متناسب و خوبى نکرده‏ایم، بلکه مفاهیم گوناگون مربوط به این علم را - چه در زمینه اقتصاد و چه در زمینه‏هاى جامعه‏شناسى، روان‏شناسى و سیاست - به شکل وحى مُنزل از مراکز و خاستگاههاى غربى گرفته‏ایم و به‏صورت فرمولهاى تغییر نکردنى در ذهنمان جا داده‏ایم و بر اساس آن مى‏خواهیم عمل و برنامه خودمان را تنظیم کنیم! گاهى که این فرمولها جواب نمى‏دهد و خراب درمى‏آید، خودمان را ملامت مى‏کنیم که ما درست به‏کار نگرفته‏ایم؛ در حالى‏که این روش، روشِ غلطى است. ما در زمینه علوم انسانى احتیاج به تحقیق و نوآورى داریم. مواد و مفاهیم اساسى‏اى هم که بر اساس آن مى‏توان حقوق، اقتصاد، سیاست و سایر بخش هاى اساسى علوم انسانى را شکل داد و تولید و فراورى کرد، به معناى حقیقى کلمه در فرهنگ عریق و عمیق اسلامى ما وجود دارد که باید از آن استفاده کنیم. البته در این قسمت، حوزه و استادان مؤمن و معتقد به اسلام مى‏توانند با جستجو و تفحّص، نقش ایفا کنند. این‏جا از آن‏جاهایى است که ما باید به تولید علم برسیم. (3)
... یک نکته‌ى دیگر هم که عرض بکنیم و نکته‌ آخر باشد، این است که من درباره‌ى علوم انسانى گلایه‌اى از مجموعه‌هاى دانشگاهى کردم - بارها، این اواخر هم همین جور - ما علوم انسانى‌مان بر مبادى و مبانى متعارض با مبانى قرآنى و اسلامى بنا شده است. علوم انسانى غرب مبتنى بر جهان‌بینى دیگرى است؛ مبتنى بر فهم دیگرى از عالم آفرینش است و غالباً مبتنى بر نگاه مادى است. خوب، این نگاه، نگاه غلطى است؛ این مبنا، مبناى غلطى است. این علوم انسانى را ما به صورت ترجمه‌اى، بدون اینکه هیچگونه فکر تحقیقىِ اسلامى را اجازه بدهیم در آن راه پیدا کند، میاوریم تو دانشگاه‌هاى خودمان و در بخش هاى مختلف اینها را تعلیم میدهیم؛ در حالى که ریشه و پایه و اساس علوم انسانى را در قرآن باید پیدا کرد. یکى از بخش هاى مهم پژوهش قرآنى این است. باید در زمینه‌هاى گوناگون به نکات و دقائق قرآن توجه کرد و مبانى علوم انسانى را در قرآن کریم جستجو کرد و پیدا کرد. این یک کار بسیار اساسى و مهمى است. اگر این شد، آن وقت متفکرین و پژوهندگان و صاحبنظران در علوم مختلف انسانى میتوانند بر این پایه و بر این اساس بناهاى رفیعى را بنا کنند. البته آنوقت می توانند از پیشرفت هاى دیگران، غربى‌ها و کسانى که در علوم انسانى پیشرفت داشتند، استفاده هم بکنند، لکن مبنا باید مبناى قرآنى باشد.(4)
پی نوشت ها:
1. بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‏ 1388/02/27
2. بخشی از بیانات در دیدار اساتید دانشگاه‌ها 1388/06/08
3. بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار جمعى از استادان دانشگاههاى سراسر کشور 08/08/1382
4. بخشی از سخنرانی رهبر انقلاب در دیدار جمعى از بانوان قرآن‌پژوه کشور 27/08/1388

پایان پیام/

کد خبر 284038

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha