خبرگزاری شبستان: یکی از مهمترین و با ارزش ترین مکرمت های اخلاقی در کنار یقین و حتی بالاتر از آن ، صبر است. گوهری که نصیب هر کس نمی شود و تنها عده اندکی توفیق به دست آوردن آن را پیدا می کنند.
صبر در لغت به معنای حبس و بازداشتن است. هرگاه کسی خویشتن را از فعلی اختیاری باز دارد صبر کرده است. صبر در حقیقت بر دو قسم است: صبر نمودن بر آن چه دوست نداری؛ که گونه اول شامل صبر بر معصیت و قسم دوم شامل صبر بر طاعت و مصیبت می شود.
صبر بر معصیت از اقسام دیگر سخت تر است، آن چنان که امیر مومنان می فرماید: " صبر، یا صبر بر معصیت است یا بر انجام طاعت یا ترک معصیت که نوع سوم آن از دو گونه نخست برتر است."
انسان با انجام معصیت می خواهد سریع به خواسته های دلش برسد،اما غافل از این است که با اندکی صبر و خویشتن داری اگر مصلحتش باشد نه تنها به خواسته خود در این دنیا می رسد، بلکه در آخرت هم ماجور خواهد بود.
توسل به امام رضا (ع) برای فرار از گناه!
یکی از قهرمانان عرصه صبر بر معصیت، جوان پاکدامنی است که شرح مقاوت جانانهاش در برابر گناه زشت زنا را آیتالله بهجت اینگونه نقل میکند: «کار به جایی رسیده است که در ابتلائات هم، حال دعا کردن نداریم! حدود سی ـ چهل سال پیش، جوان شکستهبندی در قم نقل کرد که روزی زن محجّبهای به در مغازه من آمد و اظهار داشت که استخوان پایم از جا در رفته ومیخواهم آنرا جا بیندازی ولی در بازار نمیشود؛ چون میترسم صدایم را افراد نامحرم بشنوند. اگر اجازه میدهی، به منزل برویم.
قبول کردم و حدود سیصد تومانی را که در دخل داشتم با خود برداشتم و درِ مغازه را بستم و به دنبال آن زن، روانه شدم، تا اینکه به منزل ایشان وارد شدیم. آن زن درِ خانه را از داخل بست و بر روی رختخواب دراز کشید و من به قسمت مچ پایش دست گذاشتم و گفتم: این جاست؟ گفت: بالاتر! مقداری بالاتر! … متوجه شدم که قصد دیگری دارد، و خودِ او رسما مرا به ... دعوت نمود. درِ خانه را هم از داخل بسته بود، و مرا نیز تهدید میکرد که: در صورت مخالفت، به جوانهای بیرون منزل، خبر میدهم تا به خدمتت برسند!
به او گفتم: سیصد تومان همراه دارم. بیست تومان هم در مغازه دارم. همه را به تو میدهم. دست بردار. فایده نداشت. پیوسته اصرار مینمود و تهدید میکرد. از سوی دیگر، آن زن، آنقدر به من نزدیک بود که حالِ دعا و توسل هم نداشتم، به گونهای که گویا بین من و دعا، حائل و مانعی ایجاد شده بود.
سر انجام به حسب ظاهر، به خواسته او تن دادم و حاضر شدم و اظهار رضایت نمودم و او را به گونهای از خود دور کردم و برای تهیه چیزی فرستادم. در این هنگام، حالِ دعا پیدا کردم. فورا به امام رضا متوسل شدم که: اگر عنایتی نفرمایی و مرا نجات ندهی و این بلا را رفع نکنی، دست از شغلم برمیدارم!
گویا آن جوان به قصد تقرّب و قضای حوائج مؤمنین این(شغل) را از آن حضرت تقاضا کرده بود و آن شغل هم به نظر و توجه آن حضرت بوده است.
میگفت در همین اثنا دیدم سقف دالان، شکافته شد و پیرزنی از سقف به زیر آمد. فهمیدم توسّلم مستجاب شد.
در این حین، زن صاحبخانه هم آمد. به پیرزن گفت: چه میخواهی و برای چه آمدهای؟ گفت: در این همسایگی، نزدیک شما، وضع حمل نمودهاند. آمدهام مقداری پارچه ببرم.گفت: از کجا آمدهای؟ گفت از درِ خانه! با این که من دیدم از سقف وارد شد!
در هر حال، آن دو با هم به گفتگو پرداختند و من هم فرصت را غنیمت شمرده، به سمت در منزل، پا به فرار گذاشتم. زن به دنبالم آمد و گفت: کجا میروی؟ گفتم: میروم در خانه را ببندم. گفت: من، در رابستهام. گفتم: آری! به همین که پیرزن از آن، وارد خانه شد؟! به سرعت به سوی در رفتم و از خانه و از دست او نجات یافتم. وقتی مطلع شد که فرار میکنم، از پشت سر، یک فحش به من داد و آب دهان به سویم انداخت که در آن حال، برای من، از حلوا شیرینتر بود.»
بنا بر این گزارش کتاب " اخلاق کریمان (مقام صبر) " به همت امید " آقایی جلیانی " به رشته تحریر در آمده و ازسوی نشر بیت الاحزان منتشر شده است. از جمله مباحث پرداخته شده در این کتاب، تعریف و اهمیت صبر؛ اقسام صبر؛ ثمرات و دستاوردهای صبر و استقامت و راه های کسب صبر است.
پایان پیام/
نظر شما