مشکل علوم انسانی با چند همایش رفع نمی‌شود

خبرگزاری شبستان: یکی از اشکالات ما آن است که روش‌هایمان متکی با سیستم‌های متعارف دنیا نیست و بسیاری از تاملات در سازمان علومی که در حال رشد هستند جانمایی نمی‌شود لذا مورد نقادی قرار نگرفته و شکل نمی‌یابد.

به گزارش خبرنگار اندیشه خبرگزاری شبستان، دومین کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی دوشنبه، 27 آبان ماه با حضور علی لاریجانی، رییس مجلس شورای اسلامی، حجت الاسلام غلامی، دبیر شورای سیاست گزاری کنگره و جمعی از اساتید و پژوهشگران حوزه های مختلف علوم انسانی در سالن همایش های صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران آغاز به کار کرد.

بنابر این گزارش، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی طی این همایش با بیان اینکه مساله تحول در علوم انسانی یک موضوع شعاری و زمانی نیست، اظهار کرد: باید این مساله را به طور متداوم بررسی و کمک کرد تا موضوع شکافته شود ضمن آنکه باید با کمک افراد فاضل این موضوع دنبال شود.
وی ادامه داد: در زمینه اهمیت علوم انسانی بحث های زیادی در میان متفکران انجام شده است و در سال های اخیر نیز که مقام معظم رهبری توجه تامی به این موضوع داشتند، ذهن ها بسیار به موضوع ترغیب شده است، ضمن آنکه از جهتی تحول در گستره علوم انسانی مشکل ترین بخش در علوم انسانی است، چراکه با موضوعی مواجهیم که در برهه اجتماعی و فرهنگی حایز اهمیت و صاحب اراده است، مثلا در علوم تربیتی رفتار انسان را بررسی می کنیم که از فهم کلیات برخوردار بوده و صاحب اراده است، لذا بررسی رفتار انسان کار مشکل تری است نسبت به علومی که با موضوع ایستا مواجه است.

رئیس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: حقیقتا نظریه پردازی و سامان دهی مطالب در این گستره مشکل است، بنابراین نباید از بحث خسته شد و اینکه تعارضات موجود کاملا طبیعی است، چراکه با علومی مواجهیم که ذاتا سخت تر از علوم دقیقه شامل علوم ریاضی و فیزیک است به این معنا که باید همت در علوم انسانی بلند باشد.

وی با اشاره به ذات علوم انسانی و ارتباط آن با انسان عنوان کرد: از این نظر جهان بینی و ارزش ها در گستره علوم انسانی مداخله می یابد، البته شاید برخی علوم که در طول تاریخ رشد داشته اند مبانی متافیزیکی آنها چندان نقد و مطرح نشده باشد، اما با این حال اگر به طور طبیعی انسان را موجودی فطرتا الهی بدانیم بنابراین تاثیر این فکر در علومی چون سیاست و اقتصاد متجلی می شود، در نتیجه باید در گستره تحول با توجه به جهان بینی اسلامی و قرآنی موضوع را بشکافیم که امر ستوده و لازمی است.
وی ابراز کرد: البته موضوع علوم انسانی در طول تاریخ حساسیت متفکران را برانگیخته است حتی در آثار قدمایی مثل ارسطو نیز اگر توجه کنیم آنجایی که علوم را طبقه بندی می کند بخشی را علوم نظری می داند که الهیات و ریاضیات و طبیعیات است و بخشی را علوم عملی می داند که سیاست و اجتماعیات و اخلاق در آن قرار می گیرد و در عین حال برخی علوم را تولیدی می داند که فن و هنر درآن بخش است اما مقصود او از باقی علوم در واقع بخش دوم یعنی علوم عملی هستند که وجه ممتازی دارند که در آثار ارسطو نیز توجه تام او را در بخش سیاست و اخلاق از این منظر می بینیم.

 

سابقه طولانی تحول در میان متفکران
لاریجانی تصریح کرد: با این رویکرد دغدغه فکری در حوزه علوم انسانی از دیرباز میان متفکران وجود داشته است و در قرن 17 و 18 حد فاصل دکارت و کانت آثار علوم انسانی به این معنا را کمتر می بینیم اما دکارت، لایب نیتس، هیوم، اسپیونزا، آراء مهمی در علوم انسانی داشته اند که بعدها سرسلسله تغییرات مهم شد، مثلا اسپینوزا دموکراسی به عنوان بهترین حکومت بیان و بر آن تاکید می کند و کتاب اخلاقی که او تنظیم کرد چون متاثر از ریاضی بود کاملا ریاضی گونه تدوین شده است.
رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: جان لاک برای مثال بر آزادی و برابری انسان پایه اندیشه خود را قرار داد و یا کانت که از خواب جزمیت بیدار شد، چه در علوم دقیقه و چه علوم دیگر به هر حال موضوع آزادی مبانی عقلانیت در تئوری کانت اساس بود که او تحقق این امر را غایت تاریخ می دانست، هر چند که البته در سنت کانت آزادی و عقلانیت تقریبا مترادف گرفته می شود به این علت که به نوعی به استقلال آنان اهمیت می داد، اما اینکه چرا استقلال در محور تفکر او بود جای بحث دارد چراکه در همین گستره ها تفاوت تفکر دیده می شود چراکه استقلالی که کانت از آن سخن می گوید با تعریف ما از استقلال انسان در اسلام متفاوت است.

وی بیان کرد: بعدها آگوست کنت، تقسیم بندی دیگری از علوم ارائه کرد که از نظر بیان مطلب کمی روشن تر شد و در میان متفکرانی که در دوران جدید به این موضوع می پرداختند افراد مختلفی وجود دارند که برخی نظریات تقریبا سامان یافته ای پیدا کردند، مثل «دیلتای» که وضعیت علوم انسانی را از نظر منطق و روش جدا می کند و معتقد است که روش این علوم با علوم دقیقه متفاوت است و پایه آن به ویژگی زیستی انسان بر می گردد، ضمن آنگه بعدها نیز متفکران در بحث های هرمنوتیک به این موضوع توجه و گاهی به نسبیت گرایی کشانده شدند و گاهی نیز تاملات شان باعث شد که مبانی علوم انسانی که گاه مخفی بود، روشن تر شود.
لاریجانی عنوان کرد: برخی متفکران که منتقد مدرنیته بودند و در دوره جدید آرایشان نظم بیشتری بود مثل هایدگر نقدشان از مدرنیته نسبت به دیگران عام تر است، برداشت هایدگر از تکنولوژی این گونه است که اساسا این مولفه حامل فرهنگ است، یعنی تلقی خاص از فرهنگ از مبدا که بستر رشد و خلق تکنولوژی و بستر رشد آن را در همه جا یکسان نمی داند، لذا دغدغه های متفکران علوم انسانی تنها منحصر به ما نیست هر چند که مبانی فکری ممکن است متفاوت باشد.

رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: اینکه برخی تصور کنند که علوم انسانی در کشور ما اگر حساسیتی روی آن ایجاد شده و گفته می شود که مبانی آن باید مورد دقت قرار گیرد منحصر به ما نیست و از دیرباز حساسیت روی این علوم بوده است و امروز نیز دوچندان شده است؛ چرا که لفظ اسلامیت را به کار می بریم که حکایت از امر وحیانی دارد، ما به سادگی نمی توانیم پسوند اسلامی را پشت هر علمی بیان کنیم چراکه استفاده از آن حکایت از نهفته بودن مفهوم کمال در یک علم دارد.

 

علوم انسانی متاثر از شرایط مدرنیته است
وی با بیان اینکه مواجهه ما با علوم مختلف اعم از دقیقه و انسانی، باید مورد توجه باشد، گفت: اگر توجه این باشد که علوم دقیقه متاثر از شرایط مدرنیته است بنابراین ما در نسبتی که در تکنولوژی و این علوم برقرار می کنیم باید محتطاط باشیم؛ البته این در حالی است که برخی تصور می کنند که به این دلیل باید این علوم را کنار گذاشت که این نگاه افراطی است که اگر این علوم عجین با فرهنگی خاص است پس نمی توان آن را اخذ کرد.
وی ادامه داد: حال اگر این علوم را اخذ کنیم و پسوند اسلامی هم بگذاریم از خلوص اسلامیت کاسته ایم پس باید به چند موضوع توجه کرد چراکه اولا کسانی که نقادی در مورد مدرنیته داشته اند بحث شان این نیست که باید با تکنولوژی مواجه شویم بلکه باید به آن توجه کنیم چراکه در فضای خلا زندگی نمی کنیم.

لاریجانی ادامه داد: نکته دوم آن است که سنت اسلامی ما نیز توصیه نمی کند که در اخذ علم و دانش پرهیز داشته باشیم ، وقتی در سنت اسلامی می گوید که علوم را از منافقین نیز کسب کنیم معنی اش آن نیست که علم خالصی را کسسب می کنیم بلکه مقصود آن است که مسلمین باید به ترقی های علمی در هر کجا توجهخ کنند اما این نحوه توجه و مواجهه نکته و وشیوه اخذ مهم و مورد بحث ما است.
وی گفت: فیلسوفی چون ابن سینا چنین رویکری داشت یعنی او افکار یونانیان را گرفت اما کتاب ابن سینا از نظر فلسفی عینا آن گونه نیست مثلا علم النفس ابن سینا با علم النفس ارسطو متفاوت است و آنجایی که بحث های متافیزیکی دارد تفاوت هایی نیز وجود دارد اما متناسب با فکر دینی آن را تبدیل به فکر جدیدی کرد که البته هر کسی توانمندی چنین کاری که بوعلی ارائه داد، نیست.
رییس مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: نکته سوم آن است که مبنایی که در فکر و سنت اسلامی ما وجود دارد آن است که ما علوم نافع را باید اخذ کنیم و پرهیز کنیم از علوم لاینفع، مقصود از علوم نافع یعنی علومی که برای جامعه اسلامی نفع داشته باشد و تعبیری که شهید مطهری داشتند، ما باید علوم را اخذ کنیم و آنچه برای جامعه نافع است را طلب کنیم.

وی گفت: نکته بعد در مورد استفاده از کلمه اسلامی ما به طور طبیعی وقتی موضوع بحث اسلامی را طرح می کنیم نوعی کمال را در آن می بیینیم و تلقی اولیه آن است که مکتب اسلام این تئوری را دارد بیان می کند، اما آن کسانی که در زمینه فلسفه که بیشترین زمینه ای است که در علوم انسانی در آن ممارست داشته ایم کمتر کلمه اسلامی را به کار می برند، ما مکتب مشایی، اشراقی را داریم اما کمتر قدمای ما لفظ فلسفه اسلامی را به کار می بردند این را باید توجه داشت که به علت وجود ملاحظه ای است و به خصوصو مربوط به علوم آکسیوماتیک است، شاید اگر در گذشته می گفنتد که اگر نظامی اکسیوماتی چون اقلیدس را داشتیم موفق بود بعدها مشخص شد که کمال در این تئوری نیست.

رییس مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: اما وقتی برهان عدم کمال «کورت گودل» طرح شد که در نظام اکسیوماتیک را در نظر بگیریم حتما مساله ای هست که طی این نظام نمی توان گفت که درست یا غلط و تاثیر در ریاضیات داشت که نمی شود هیچ با یک نظام کل حقایق عالم ریاضیات را در دل یک نظام اکسیوماتیک شکل دهیم، بعدها این نظریه و برهان عدم کمال گودل در فلسفه و علوم دیگر اثر گذاشت، سوال آن بود که آیا می توان مسائل فلسفی را بر اساس این برهان شکل داد؟

وی تصریح کرد: ما باید تلاش کنیم که نظام فلسفی مان بیشترین حقایق را توضیح دهد، با این وصف نمی توانیم بگوییم که نظام فلسفی را طراحی کرده ایم که تمامی حقایق و فکر بشر را شکل داده باشد، لذا در استخدام کلمه اسلامی در فلسفه باید با مساحمه بپذیریم یعنی با بهره گیری از مبانی دینی نظام فلسفی را شکل دهیم، داعیه نداریم که می تواند همه حقایق را تبیین کند اما مثلا می گوییم می توان نظام های فلسفی متاثر از فکر اسلامی وجود داشته باشد لذا باید در باقی علوم انسانی نیز این سیر مورد توجه باشد.
این محقق عنوان کرد: شاید سنت قدمای ما که علوم مختلف را اخذ می کردند و بر اساس مبانی دینی آنها را بهینه می کردند و تکامل می بخشند مسیر خوبی برای آینده ما است، بنابراین تلقی بیرونی نباید باشد که صرفا استفاده از پسوند اسلامی یعنی خاتمه کار و مکتب اسلام نیز همین مولفه را مدنظر داشته است.
وی ادامه داد: دو موضوع در علوم انسانی وجود دارد که در رشد مسائل اسلامی باید مورد تو جه باشد، یکی موضوع فطریات در انسانی است که شهید مطهری نیز به عنوان مساله ای اصلی برای انسان شناسی به آن اشاره داشت، یعنی موضوع فطریات در میان جامعه ما چه بین فیلسوفان و چه جامعه شناسان خوب باز نشده است که از تفکر قرآنی موضوع فطرت که انسان دارای سرشت الهی است، روشن نشده است و به نظرم اگر روشن شود در علوم اجتماعی، سیاست و دیگر علوم می توانند از آ« متاثر شوند در واقع از پایه های مباحث ما در علوم انسانی موضوع فطریت است.

 

فطرت در علم سیاست هم رکنی مهم است
وی گفت: حتی در بحث های علم سیاست توجه به فطریت رکن مهمی است، یعنی تلقی از انسان و اداره اجتماع چگونه میتواند باشد که در شاکله موضوع فطرت قرار می گیرد که می تواند تحول بنیادین در تلقی ما در علوم انسانی داشته باشد که فکر می کنم این موضوع را باید بیش از گذشته کار کنیم، همچنین مساله بعد که اهمیت دارد بحث عدالت است، یعنی اکثر کتب قدمای ما در فلسفه سیاست موضوع اصلی شان عدالت است در حالی که اکثر نحله هایی که در زمینه فلسفه اقتصاد کار می کنند دغدغه اصلی شان عدالت نیست هر چندکه از آزادی و برابری سخن می گویند در حالی که در میان فلاسفه مسلمان عدالت وجود دارد و در تفکر دینی ما نیز این مولفه جایگاه دارد، در واقع اگر ریشه عدالت را بشکافیم با توجه به تلقی از مساله فطرت به آزادی می رسیم اما اگر این مولفه ها در دست نباشد چرا رقابت و آزادی را معتقد می شویم؟ مثلا کانت را آزادی ملاک قرار می دهد.
لاریجانی تاکید کرد: عدالت در تفکر اسلامی حتی در مقام تشریع هم اعم از حوزه اقتصاد است، اگر مبنای عدالت این باشد که بسترسازی برای به فعلیت رسیدن فطرت انسان ها ایجاد می کند قطعا رقابت نیز ایجاد میشود چراکه انسان بالقوه معنویت گرا است لذا وقتی همه این مولفه ها به شکلی متوزان رشد کند عدالت نیز رشد می یابد؛ ضمن آنکه موضوع عدالت که در فلسفه سیاست در اسلام مورد توجه قرار گرفته به علت تلقی متفاوت از اقتصاد است، مثلا جان رالز که تئوریش نظریه برتر اقتصادی در دوره معاصر است، بنابراین فطرت و عدالت از جمله اصلی ترین موضوعات در اثربخشی در گستره علوم انسانی است.
وی ابراز کرد: از نظر مکانیزم حرکت در جامعه، اگر همه این تفاوت ها را می بینیم چگونه باید این روند را در جامعه سامان داد، دو روش در این کار اهمیت دارد، اول اینکه بتوانیم نظام سازی کنیم که کار ساده ای نیست و نظام سازی برای علوم انسانی تاملات فکری عمیقی را نیاز دارد و هر کسی نمی تواند نظام سازی کند، به هر حال هر کسی نمی تواند درباره مبانی فلسفه صحبت کند، یک وقت ابن سینا سخن می گوید و گاهی کسی که تاملات اولیه در مورد فلسفه را می داند و کار عمیق نیاز دارد.
وی گفت: افرادی چون شهید مطهری فردی بود که می توانست چنین نظریه پردازی داشته باشد، بنابراین در وهله اول البته نظام سازی اولویت دارد، برای مثال مرحوم ملاصدرا نظام فلسفی بزرگی ایجاد کرد که از عهده هر کسی بر نمی آید، بنابراین ما باید بحث های تطبیقی را گسترش دهیم، ایرادی نیست که موضوع کوچک در مورد توجه باشد و بعد به لحاظ تطبیقی بررسی شود چراکه سبب نظام مند شدن علم می شود، البته در این سال ها مباحثی از این دست صورت گرفته است و بسیار ارزنده است اما باید گسترش یابد.
لاریجانی ادامه داد: یکی از اشکالات ما آن است که روش هایمان متکی با سیستم های متعارف دنیا نیست و بسیاری از تاملات در سازمان علومی که در حال رشد هستند جانمایی نمی شود لذا مورد نقادی قرار نگرفته و شکل نمی یابد، یعنی ما تحقیقات نسبتا خوبی داریم که باید برود در مجرای مقالات علمی در دنیا تا دیگران متوجه این تاملات شوند و در عین حال با نقد و بررسی کامل تر شود لذا توصیه من آن است که در بخش مطالعات تطبیقی این مساله را جدی تر بگیریم و با متفکران حاضر در دنیا برای تطبیق تعاملی باشد تا بتوان این گستره را جلوه داد و گفت وگوی علمی در سطح جهانی شکل بگیرد.

وی خاطرنشان کرد: اینکه تحقیقات در مجرای تاملات علمی در سطح جهان قرار گیرد کمک می کند که دیگران تامل کنند و متوجه شوند که متفکرانی هستند که جور دیگری اندیشیده اند؛ در جامعه ما تصور می شود که فقط ما هستیم که به این موضوع می پردازیم، بله ما با فرهنگ خودمان به این مسائل (علوم انسانی) می پردازیم در حالی که دغدغه بسیاری از متفکران است که علوم انسانی شان با چه رویکردی در حال شکل گیری است. تحول در علوم کار ساده ای نیست و ممکن است منابع دینی ما غنی باشد اما ساختن این نظامات ساده نیست و باید حوصله داشت و نباید تصور شود که با چهارتا همایش این مشکلات حل می شود.
شایان ذکر است، کنگره بین المللی علوم انسانی اسلامی طی دو روز در تهران و قم برگزار می شود و عصر فردا همزمان با آیین پایانی جایزه جهانی علوم انسانی

 

کد خبر 314011

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha