به گزارش خبرگزاری شبستان متن زیر به معرفی یکی از شخصیت های نخست سناریوی اسلام هراسی در غرب می پردازد:
فرانک گافنی بنیانگذار مرکز سیاست گذاری امنیت
گافنی (یکی از پنج شخصیت نخست سناریو اسلام هراسی) 58 ساله دارای مدرک کارشناسی ارشد مطالعات بین الملل از دانشکده روابط پیشرفته بین الملل در دانشگاه "جان هاپ کینز" و کارشناسی علوم خدمات خارجی از دانشکده روابط بین الملل دانشگاه "جرج تاون" است. وی از آگوست 1983 تا نوامبر 1987 معاون دبیر واحد انرژی هسته ای و سیاست گذاری های کنترل تحقیقات در وزارت دفاع در دوران "ریچارد پیرل" بود.
در آوریل 1987، "ریگان" رییس جمهور وقت آمریکا گافنی را به عنوان معاون وزیر دفاع در حوزه سیاست امنیت بین الملل انتخاب کرد. در سال 1988 مرکز سیاستگذاری امنیتی را به عنوان مرکزی غیر انتفاعی و یک اتاق فکر غیرعلمی تاسیس کرد. بسیاری از کارمندان این مرکز و پژوهشگران آن به نومحافظه کاران تمایل دارند که از جمله آنها می توان به ریچارد پیرل، داگلاس فیت، و وزیر پیشین آموزش در دولت ریگان و "ویلیام بنت" اشاره کرد.
با توصیف هایی که از گافنی شد، وی به عنوان یکی از افراد کلیدی همین موسسه فعالیت می کند و دلیل حضور همیشگی اش در این موسسه نگرش های ویژه ضد اسلامی اوست. وی به عنوان مدیر این مرکز با اعتبار ویژه ای که در سطح ملی دارد، همواره مورد توجه حامیان مالی و خیرین بوده است. در سال 2009، درآمد سالانه مرکز سیاست گذاری امنیتی یا همان CSP حدود 4 میلیون دلار بود. دستمزد سالانه فرانک گافنی، رییس این سازمان حدود 300 هزار دلار است.
همان طور که گفته شد بین سال های 2002 تا 2009 مرکز سیاست گذاری امنیتی حدود 20 میلیون دلار به عنوان درآمد کسب کرده است. گافنی در مرکز خود از این پول برای ارتقاء سوء برداشت ها و بزرگ نمایی در زمینه تهدیدهای اسلام در آمریکا استفاده می کند.
اتهام های بی پایه مطرح شده از سوی گافنی و اتاق فکر او، یادآور روش های "جوزف مک کارتی" در دهه 1950 است که ادعا می کرد کمونیست ها به طور دقیق در حال نفوذ در دولت فدرال "آیزنهاور" رییس جمهور وقت هستند. اما روش های گافنی علاوه بر این وامدار گروهی از مذهبی های افراطی جناح راست است که در آن همه طرفداران ادیان غیرمسیحی به عنوان دشمنان دولت و جامعه آمریکا مطرح می شوند و به این ترتیب گفتمانی به وجود می آید که با آن دو تهدید کاملا غیرواقعی به یکدیگر پیوند می خورد.
آندروس بیروک تروریستی که به تازگی در نروژ آن قتل عام را مرتکب شد در بیانیه ی طولانی خود 7 بار از فرانک گافنی و مرکز وی یعنی CSP نام برده است.
در این نوشتار چند مثال آشکار از چگونگی فعالیت های گافنی و مرکز تحت مدیریت او ارائه می شود تا نشان داده شود که چگونه پژوهش های به ظاهر دانشگاهی اما غیرمعقول او با استفاده از پول اهدا شده توسط بنیاد های مخلتف پیام نفرت و ترس را در جامعه آمریکا گسترش می دهند.
نگاه به مساجد به عنوان اسب ها تروا
مساجد مانند کلیساها، کنیسه ها، معبدها و دیگر مکان های عبادت، همچنان به عنوان محل پرستش در جامعه آمریکا مطرح هستند اما گافنی آنها را مانند اسب تروایی می داند که مسلمانان با استفاده از آن تفرقه را در جامعه ترویج می کنند. سپس وی مساجد را با مرکز پارک 51 در شهر نیویورک پیوند می زند و حتی در شبکه های فاکس نیوز ادعا می کند که این مرکز، مسجدی است که برای گسترش برنامه تفرقه در جامعه آمریکا یعنی همان قانون شریعت استفاده می شود و نمی توان از آن به عنوان مکانی مذهبی نام برد.
در همین حال مرکز CSP به طور همزمان سایت Stop911mosque.com را به عنوان وب سایت رسمی راه اندازی می کند که می توان به خوبی در آن چگونگی فعالیت رهبران جناح راست افراطی، سازمان ها و افراد ضد اسلامی معروف را تشخیص داد.
این افراد با فعالیت در این سایت، مسوولیت طراحی و سازماندهی جنبش جنجالی علیه مرکز پار 51 را در سال 2010 بر عهده داشتند. آنها در این سایت بسیاری از ادعاهای بی پایه گافنی درباره جهاد و به طور رسمی تهدیداتی را درباره گسترش قانون شریعت و مساجد افراطی در جامعه مطرح می کنند.
در سال 2010، گافنی فعالیت های ضد مساجد خود را به منطقه "تنسی" گسترش داد و در آن علیه ساخت مسجد در منطقه ای از این شهر، رسما موضع گرفت. وی در سخنانش در دادگاه در این منطقه چنین می گوید: "من به اینجا آمده ام تا به اهالی این منطقه درباره رفتارهای تفرقه انگیز قانون شریعت هشدار دهم." وی در ادامه سخنانش خطاب به دادگاه محلی می گوید: "ادعای من این است که این مساله فقط در این منطقه در مساجد اتفاق می افتد." وی سپس به عنوان گواه مدعای خود می گوید که متحدان جنبش اخوان المسلمین از 80 درصد مساجد در آمریکا حمایت مالی مستقیم می کنند؛ ادعایی که بارها استادان دانشگاه و اندیشمندان رد کرده اند.
در این جلسه دادگاه خواهان یعنی شاکی، همصدا با گافنی ادعا می کند که اسلام دین واقعی نیست و نمی توان بر اساس قانون اساسی از آن حمایت کرد. در نوامبر سال 2010 "رابرت کورلیو" یکی از قضات معروف آن منطقه این ادعا را رد کرد و چنین حکم کرد که اسلام یک دین است و به این ترتیب ادعای گافنی و همکارانش را برای جلوگیری از ساخت پروژه های اسلامی مردود دانست.
*برگرفته از کتاب "اسلام هراسی در غرب" اثر محمدرضا دهشیری
پایان پیام/
نظر شما