خبرگزاری شبستان: ایمان دارای مراحل و درجاتی است و هر کسی به اندازه درک و توان خود درجاتی از آن را برخوردار می باشد که بر همین میزان به مسایل وجریانات دنیوی و نیز جهان برزخ و قیامت عقیده ویژه ای دارند و حقایق ظریف را به شکلی دیگر می بینند و می پندارند. متن زیر گزیده ای از کتاب "مومن کیست؟ وظیفه اش چیست؟" پیرامون شدت آزمایش مومن است.
از ابو عبدالله (امام جعفر صادق علیه السلام نقل شده است که) فرمود:
همانا خداوند عز و جل برای مسلمان چیزی را مقدر نمی کند، مگر آنکه برایش خیر و سعادت باشد و اگر مالک ما بین مشرق و مغرب زمین گردد، باز هم برایش خیر و سعادت است.
سپس حضرت این آیه را تلاوت نمود: " پس خداوند نگاه می دارد اورا از سیئات و بدی های آنچه را که حیله نمایند"، بعد از آن فرمود: به خدا سوگند! حتما بر او مسلط شدند و به قتلش رساندند؛ و اما از آن چه خدا او را حفظ کرد این بود که او را نگهش داشت از اینکه در دینش خدشه و فتنه ای وارد کنند.
از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود:
"چنانچه مومن می دانست که در مصیبتهایش چه مقدار پاداش دارد،هر آینه آرزو می کرد که اجزای بدنش با قیچی چیده و قطعه قطعه شود".
فضیل بن یسار گوید:
شنیدم که امام صادق (ع) می فرمود: همانا شیاطین در اطراف مومن بیشتر از زنبورانی است که بر اطراف گوشت جمع می شوند.
از حضرت ابوالحسن (امام کاظم) علیه السلام نقل است که فرمود:
فردی از شیعیان ما نیست که خداوند به بلایی مبتلایش ننماید، پس چنانچه تحمل و صبر کند پاداش هزار شهید برایش خواهد بود.
امام صادق (ع) فرمود:
حضرت موسی بن عمران یک برادر دینی داشت، که موسی او را دوست می داشت و اکرام و احترامش می نمود، روزی شخصی نزد وی آمد و گفت: حاجت و مشکلی دارم که علاقه مندم درباره آن با پادشاه ستمگر سخنی بگویید آن ستمگر یکی از پادشاهان بنی اسراییل بود.
آن دوست حضرت موسی (ع) اظهار داشت: به خدا سوگند! او را نمی شناسم و تا کنون چیزی از او نخواسته ام.
آن شخص گفت: ضرری برایت نیست، شاید که خداوند عزیز به واسطه شما حاجت مرا برآورده نماید.
پس قلبش رقیق گشت و به همراه او حرکت کرد و بدون آن که حضرت موسی نسبت به این جریان آگاه باشد بر آن پادشاه وارد شد. چون پادشاه ایشان را دید، او را تجلیل کرد و کنار خود نشانید، سپس حاجت آن شخص را مطرح نمود و پادشاه آن را برآورده کرد.
مدتی نگذشت که پادشاه مورد طعنه قرار گرفت و از دنیا رفت و اهل مملکت در تشییع جنازه اش شرکت کردند و در سوگ او بازار بسته شد.
از قضای روزگار آن جوان برادر حضرت موسی نیز در همان روز وفات یافت؛ و از (خصوصیات او این بود که هرگاه وارد منزل خود می شد درب خانه را می بست و کسی به او دسترسی نداشت، فقط هر وقت حضرت موسی با او کار داشت در را باز می کرد و بر او وارد می شد.
مدت سه روز حضرت موسی اورا فراموش کرد و چون روز چهارم به یادش افتاد خود را سرزنش کرد و گفت: سه روز است که برادرم را فراموش کرده ام. سپس آمد و در را گشود، چون وارد شد، او را مرده دید در حالی که انورانی بر بدن او حمله کرده و زیبایی های صورتش را نابود کرده اند.
با دیدن این حالت، گفت: ای پروردگار! مردم را بر جنازه دشمنت گرد آوردی، ولی دوستت را چنین میراندی و جانوران را بر او مسلط کردی که زیبایی های صورتش را نابود کنند!
خداوند فرمود: ای موسی! دوست مومن من از این ستمگر حاجتی را درخواست کرد و او نیز حاجتش را برآورده کرد، لذا اهل مملکتش بر جنازه او حضور یافته و بر او نماز خواندند تا مجازات کار خیرش باشدو چون از دنیا برود نزد من حسنه ای نداشته باشد که بخواهم پاداش دهم.
لیکن بر این جوان مومن جانورانی را مسلط نمودم تا زیبایی های صورتش را نابود کنند، به جهت مراجعه و درخواستش از ستمگری که مورد رضایت من نبود، تا چون ز دنیا می رود دیگر گناهی برایش نمانده باشد.
بنابراین گزارش، کتاب مومن کیست؟ وظیفه اش چیست؟ ترجمه کتاب "المومن" به قلم عبدالله صالحی از سوی انتشارات نورالسجاد روانه بازار نشر شده است. از جمله مطالب گردآوری شده در این کتاب می توان به " قرارداد برادری بین مومنان"، "دیدار و زیارت مومن"، "حرمت برادر مومن و محرمات خداوند نسبت به او" اشاره کرد.
پایان پیام/
نظر شما