خبرگزاری شبستان: "اما این که چه کسی باید متصدی تحول علوم انسانی به علوم انسانی اسلامی شود، طبیعتا به تناسب فرهنگ که متصدی های مختلف دارد، و به یک فرد و صنف خاص برای تولید نمی توان اشاره کرد، وقتی قرار شد بازخوانی منابع دینی انجام شود، اولین گزینه برای انجام این کار حوزه است"؛ این جملات بخشی از سخنان حجت الاسلام سیدسجاد ایزدهی، عضو پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در خصوص نقش حوزه در تولید علم و تحول علوم انسانی است که مشروح آن از نظرتان می گذرد:
حوزه تا چه اندازه توانسته است در تولید علم و تحول علوم انسانی نقش داشته باشد با توجه به اینکه فرصتی سی و پنج ساله بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در دست داشته است؟
برای اینکه تمدنی شکل بگیرد، بستر آن فرهنگ و دانش است و تا این دو عنصر و به تعبیر دیگر علوم انسانی مبتنی بر این دانش و فرهنگ شکل نگیرد، تمدنی هم به وجود نمی آید.
اگر مشاهده می کنیم در جامعه غربی تمدنی شکل گرفته است، بر اساس یک علوم پیشین به وجود آمده که مبانی آن در علوم انسانی نهادینه شده و عمده تمدن های امروز بر مکتب غربی همچون اومانیسم، کاپیتالیسم و ... نگاشته شده و تک تک آموزه های غربی را می توان در آنها دید.
بنابراین اگر قرار باشد اسلام تمدن نوینی را ایجاد کند، باید مبتنی بر علوم انسانی جدید همراه با بازخوانی منابع دینی این کار انجام شود و تا این مبانی پیشین تبیین نشود، علوم انسانی نیز تبیین نشده و تمدن متمایزی شکل نمی گیرد.
بر این اساس وقتی انقلاب شکل گرفت و آن پیشینه هزار ساله و آن نقاط ضعف و قوی علوم اسلامی و غربی را ما داشتیم، باید بازخوانی از تمدن موجود و مبانی دین خود داشته باشیم تا به متن مشخص و قابل قبولی در علوم انسانی برسیم چرا که انقلاب اسلامی داعیه دار تمدن سازی متمایز نسبت به غرب است.
اما این که چه کسی باید متصدی تحول علوم انسانی به علوم انسانی اسلامی شود، طبیعتا به تناسب فرهنگ که متصدی های مختلف دارد، و به یک فرد و صنف خاص برای تولید نمی توان اشاره کرد، وقتی قرار شد بازخوانی منابع دینی انجام شود، اولین گزینه برای انجام این کار حوزه است؛ چرا که در زمینه کار در حوزه علوم انسانی پیشینه دارد و اقدامات مناسبی انجام داده و منابع دین را هم به خوبی می شناسد. لذا این انتظار از همه می رود اما از حوزه و روحانیت بیشتر. اما باید دید آیا فرآیند تولید علم و تحول علوم انسانی یک پروژه است یا پروسه.
باید دانست فرآیند تولید علم پروسه ای است که باید در درازمدت شکل گیرد؛ این دانش باید اصلاح شده و چالش ها برطرف شود، نقض ها از بین رود تا به استحکام لازم رسیده و عرضه شود.
وقتی رنسانس در غرب اتفاق افتاد، تک مضرب هایی از مبانی علوم دینی داشتند که بتدریج متکثر و نقد و سپس مستحکم شد تا پس از چندین قرن، امروز غرب مکتب همه جانبه و قابل دفاع دارد که البته ما نمی پسندیم.
با این توصیف باید منتظر گذشت سالیان متمادی بود؟
اگر این فضا قرار است شکل گیرد - جدا از اینکه باید توسط حوزه انجام شود- اما اینکه توقع داشته باشیم این فرآیند در چند سال انجام شود، انتظار درستی نیست. بنابراین باید پروسه ای در نظر گرفته و طراحی شود و حرف هایی ابتدایی آن زده شده، بومی سازی و نقد شود و سپس شکل گیرد و صادر شود.
طبیعتا پیش فرض صدور انقلاب اسلامی همین موضوع است یعنی قابلیت بومی سازی علوم انسانی برای دیگران (غیر از ایران) و این پروسه به گونه ای انجام شود که مدل غیر بومی آن را هم بتوان در جوامع غیر دینی صادر و مطرح کرد.
تولید علم معمولا در همه جوامع تابع دو مقوله است؛ اول آنکه اگر در جامعه امنیتی نباشد، دانشی هم شکل نمی گیرد. وقتی امنیت نبود، اندیشه ها می گریزند و به فضایی می روند که امنیت داشته باشند.
مراد از این امنیت چیست؟
هم امنیت روانی و ذهنی و هم امنیت معیشتی؛ اگر کشوری سرمایه نداشته، نمی تواند به دانش دست یابد.
اما این که حوزه چه کار کرده است، باید گفت با وجود اینکه امنیتی در حوزه برای اندیشمندان فراهم نیست و طلبه ها وظایف متعددی اعم از تبلیغ و درس و اقدامات فرهنگی و ... دارند اما برخی از آنها به تولید دانش می پردازند و این دغدغه را دارند و ما شاهد تدوین مجلات پژوهشی و برگزاری همایش هایی در این زمینه از سوی حوزه هستیم. اما این امنیت و پشتوانه مالی برای تولید اندیشه، کتاب، علم به اندازه کافی نبوده و نیاز به سرمایه های کلان دارد. این در حالی است که حوزه هنوز بخش مالی خود را توسط مردم برطرف می کند.
با وجود این دو مشکل آنچه تولید علم را جدی تر می کند، دغدغه ای است که پژوهشگران برای تولید علم دارند و ما می بینیم حوزه با وجود این مشکلات توانسته است در مسائل مستحدثه تولید علم داشته و مجلات پژوهشی تدوین کند. همچنان که شاهدیم با توجه به اینکه تعداد اندیشمندان در دانشگاه بیش از حوزه است، اما اندیشه و تولید علم حوزه در قالب کتاب و مجله در همایش های مختلفی صاحب رتبه هایی شده است که تعجب دانشگاهیان را برانگیخته است و در این راستا حوزه برون دادهایی دارد که در مقایسه با دانشگاه چشمگیر است.
اما تولید علم و تحول علوم انسانی پروسه ای است که این گونه نیست امروز تصمیم بگیریم و فردا انجام شود، بلکه ابتدا باید از خامی به پختگی، از پختگی به ایده، از ایده به نظر، از نظر به نظریه و از نظریه به یک پارادایمی غالب برسیم که بر همه دانش ها سیطره یافته و قابلیت صدور داشته باشد.
پایان پیام/
نظر شما