غلامعلی طاهری در گفتگو با خبرنگار شبستان، در خصوص فعالیتهایی که در سطح کشور و توسط عموم مردم در قالبهای هنری اتفاق می افتد و امکان تبیین آنها ذیل یک گرایش هنری گفت: هر اتفاق تاریخی که بخصوص جنبه مذهبی و مقداری هم واجد جنبههای دراماتیک باشد و عواطف و احساسات انسانها را جریحه دار کند، به نوعی، تبدیل به یک آیین می شود.
هنر عاشورایی یک هنر متعالی است
این هنرمند نقاش افزود: در طول سال مناسبتی که یادآور آن جریان تاریخی است به صورت یک فرهنگ ثابت و پایدار و در قالب آیین های مذهبی گرامی داشته می شود. به عنوان مثال ما در مسیحیت هم طی سالها و سدههای بسیار شاهد مراسم و آیینی هستیم که در رابطه با مصلوب شدن حضرت مسیح(ع) اجرا میشود و یا در کشورهای خاور دور از دست دادن یک رهبر دینی، یک جریان ماندگار تاریخی را تداعی می کند و حتی در کشورهای افریقایی هم نمونه های مشابه وجود دارند.
این استاد دانشگاه اظهار داشت: بنابراین این رخدادی است که به طور ثابت به روحیه انسانها برمی گردد و اینکه چگونه به این اتفاقات و ماجراها واکنش نشان دهند.
این نقاش انقلاب افزود: شیعیان نیز در طول هزار و اندی سال، واکنش عمیقی در رابطه با شهادت امام حسین(ع) در قالب مراسم آیینی از خود بروز دادهاند که تبدیل به عزاداری شده و جنبههای مختلفی هم پیدا کرده که یکی از آنها هم همین تعزیهها و موارد مشابه است که در یکی دو سده اخیر بسیار غنی شده و به نظر من به عنوان یک هنر متعالی می توان از آنها نام برد.
همه عرصه های هنر ایرانی تحت تاثیر عاشورا قرار گرفته اند
این عضو هیئت موسس و هیئت امنا انجمن هنرهای تجسمی ایران بیان داشت: در حوزه هنرهای تجسمی هم می توان به نقاشی قهوه خانه ای اشاره کرد که ضمن اینکه یک ژانر حماسی و در عین حال هنر پاپ آرت و مردمی است از یک ارزشهای بصری و هنری خاصی هم برخوردار است و ترکیبی از هنر اصیل ایرانی، قاجاری و معاصر جهان است.
طاهری تصریح کرد: نقاشی قهوه خانه ای فضایی منحصر به فرد دارد که مورد مشابه آن را در هیچ مقطع دیگری از تاریخ هنر نمی بینیم که آثاری در قالب پردههایی ارائه شوند که در مورد آنها نقالی و پردهخوانی صورت بگیرد و مردم هم تا این حد ارتباط نزدیکی با یک اثر نقاشی برقرار کنند.
مدرس دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، افزود: به اعتقاد من، نوحه خوانی و فعالیتهایی از این قبیل هم توانست بخشی از هنر موسیقی و آوایی ایران را بوجود بیاورد که ترکیبی از موسیقی ایرانی و نوحه سرایی و عزاداری و مویه کردن در موسیقی ایرانی تبدیل شده به همین نوع موسیقی که امروز در ایران دیده می شود. حتی اگر به موسیقی پاپ معاصر کشور هم دقت کنید می بینید که گویی این خوانندهها نیز به نوعی مرثیه سرایی و ناله می کنند. بسیاری از موسیقیهای امروز که تحت عنوان پاپ توسط هنرمندان معاصر اجرا می شود این حس عزاداری و یک غم عمیقی که از این فرهنگ تاثیر گرفته است را به شنوندهها منتقل میکنند..
این هنرمند ادامه داد: ما هرساله مراسم عزاداری برای امام حسین (ع) را برگزار میکنیم که بسیاری از خوانندهها هم در همین مراسم از نوحه خوانی آغاز می کنند و بعدها به عنوان خواننده جذب صدا و سیما می شوند و یا به خوانندگان پاپی تبدیل میشوند که مستقل عمل میکنند.
طاهری اظهار داشت: بنابراین من یک رگ و ریشه مشترکی بین تمامی این هنرهای معاصر و هنرهایی که در طول تاریخ از بستر و دل فرهنگ عاشورا درآمده اند حس می کنم. کما اینکه نتوانیم به طور مستقیم به این هنر، هنر عاشورایی اطلاق کنیم اما می توان گفت که این اتفاق تاثیر خود را در هنر ما گذاشته است.
ما کمکاری کردهایم
این استاد دانشگاه تصریح کرد: نکته اینجاست که تمام اینها در واقع در یک نوع از فرهنگ سنتی ما آمیخته شده است و اگرچه هنرعاشورایی هنری متعالی است اما هنوز نتوانسته ایم یک مکتب مستقل هنر عاشورایی ارائه بدهیم یا بتوانیم مثلا آثار فاخری خلق کنیم که بشود این آثار را به عنوان آثار ماندگار تاریخی در رابطه با فرهنگ عاشورا ارائه کرد. گرچه در حوزه ادبیات و شعر کارهای زیادی انجام شده و آثار زیادی خلق شده است و ترجیع بند محتشم کاشانی نمونه خوبی از این دست است و یا اثر استاد فرشچیان در حوزه نگارگری کار خوبی است اما در حوزه مجسمه سازی یا نقاشی عمومی معاصر یا حتی هنرهای نمایشی به کاری که بشود آن را به عنوان یک هنر ماندگار جهانی نام برد، نمی توانم اشاره کنم و یا حتی مقایسه کنم با آثاری که در مورد حضرت مسیح (ع) خلق شده است.
این هنرمند نقاش تاکید کرد: اگر بخواهیم یک شخصیت دینی و تاریخی را که هنرمندان در موردش کار کرده اند مثال بزنیم متوجه می شویم که ما خیلی کم کار بوده ایم و کار ارزشمند و درجه یک تاریخی نتوانسته ایم ارائه کنیم.
اثری در سطح هنر جهانی خلق نکردهایم
این استاد دانشگاه افزود: گرچه یک سری هنرهای ملی و محلی و بومی در هر جای دنیا داریم اما باید آثار شاخص هنری را یک مقوله جهانی بدانیم. خوشنویسی یک هنر ملی و بومی تلقی می شود اما به عنوان یک هنر جهانی شناخته نمیشود. اگر بخواهید یک اثر خوشنویسی با موضوع عاشورا را در فستیوالهای جهانی همچون بینال ونیز ارائه کنید ممکن است خیلی مورد توجه قرار نگیرد.
این هنرمند نقاش اظهار داشت: من معتقدم ما به عنوان یک کشوری که دارای فرهنگی غنی هستیم حتی برای خودمان هم کار جدی و درجه یکی با نگاه هنری تولید نکرده ایم چه رسد به هنر جهانی. به هر حال ما به عنوان یک جریان فرهنگی و سنتی و مردمی با این موضوع مواجه هستیم ولی هنرمندان ما در مقایسه با کاری که به عنوان مثال در جهان برای حضرت مسیح شده است حرکت قابل توجهی انجام ندادهاند.
هنرمندانی که به خلق چنین آثاری می پردازند باید معتقد باشند
وی در خصوص عدم اقبال هنرمندان نسبت به موضوعات عاشورایی و یا عدم توجه عموم مردم نسبت به برخی آثار خلق شده توسط هنرمندان متاخر در زمینه عاشورا، گفت: شاید بتوان گفت یکی از دلایلش هم در صد ساله اخیر و بعد از ورود مدرنیزم به ایران این است که خیلی از هنرمندان ما به سراغ موضوعات و مسائل و خلق آثاری رفتند که یا خیلی فیگوراتیو نیست و خیلی نگاه مردم پسند ندارد یا اصولا موضوعی کار نکردند و مدت خیلی زیادی هنر آبستره اپیدمی شده بود کما اینکه الان هم همینطور است و هنرمندان جوان هم همین گونه کار می کنند.
طاهری تصریح کرد: من نمی گویم که نمی توان با هنر آبستره، دینی و یا تاریخی کار کرد بلکه بسیار هم مناسب است. اما همان هنرمندی هم که به خلق چنین آثاری می پردازد اگر خودش اهلیت و اعتقاد نداشته باشد و دوست نداشته باشد آن کار را انجام نخواهد داد و به سمتش نخواهد رفت .
همه هنرها از دل مردم و به صورت آماتور شروع شده است
این مدرس هنر افزود: اعتقادم بر این است که اگر ما می خواهیم درباره موضوعی دینی، اجتماعی و یا سیاسی به ویژه موضوعاتی که جنبه فرهنگ عمومی دارند کار کنیم و قرار بر این باشد که این اثر مخاطب داشته و یا مخاطب با آن ارتباط برقرار کند، یقینا بایستی به شکل و سیاقی کار شود که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند و تنها راهش هم کار فیگوراتیو خوب و فاخر است.
این استاد دانشگاه روند شکل گیری مکتب هنر عاشورایی را چنین ترسیم کرد: من معتقدم که آغاز همه هنرها از دل مردم و به صورت آماتور شروع شده است و در توالی زمان و به تدریج وارد عرصه حرفه ای شده است. اما یک اتفاق معکوسی هم افتاده و می افتد و آن این است که همیشه گفته می شود که هنرمندان باید جلوتر از مردم عامی حرکت می کند و مطالبی که توسط مردم عادی درک نمی شود را می بینند و برای مردم بازگو می کنند. اما در کشور ما تا انجایی که من به یاد دارم هنرمندان به دنبال مردم بوده اند.
طاهری افزود: چه در عرصه هنر باشد یا هر عرصه دیگری، همیشه از دل مردم اتفاقی می افتد و حرکتی صورت میگیرد حتی اگر به انقلاب هم توجه کنید می بینید که مردم حرکت کردند و بعد هنرمندان تازه متوجه شدند که اتفاقی در حال وقوع است و چهارتا کار گرافیکی و نقاشی و شعر خلق کردند. هنری که ریشه های سنتی و ملی و فرهنگی داشته باشد و بعد این تبدیل می شود به یک هنری که من نمی توانم اسمش را بگذارم رسمی ولی تبدیل می شود به یک شاخه تبیین شده در هنر.
باید به پژهش و خلق آثار فاخر رو بیاوریم
این استاد دانشگاه با تاکید بر لزوم پژوهش در این مورد گفت: پژوهش در این مورد بسیار ضرورت دارد چرا که در زمینه فرهنگ عاشورا خیلی از به اصطلاح مراکز علمی و فرهنگی کشور، مذهبیون، روحانیون حوزه های علمیه و یا حتی بخش های مختلف فعالیت دارند.
وی در جمع بندی سخنانش، ادامه داد: اگر بخواهیم از حوزه هنر ببینیم، به نظر می رسد در این بخش نه تنها کار پژوهشی نشده بلکه تولید اثاری هم که سالهاست ضروری و نیاز است، انجام نشده و به نظر من مراکزی که به نوعی متولی کار فرهنگی هستند مانند وزارت ارشاد و حوزه هنری باید به میدان بیایند و این کار را شروع کنند و هنرمندان شاخص و بزرگ ما را که توانایی، دغدغه و اعتقاد به این کار را دارند آزاد بگذارند و از آنها بخواهند که در این زمینه کار تولید کنند. همه امکانات هم در اختیارشان بگذارند و بودجه هم بدهند تا بدون اینکه دغدغه مالی داشته باشند بنشینند و آثار ماندگار و فاخری را در این زمینه خلق کنند.
طاهری که دبیرکلی اولین جشنواره تجسمی فجر را درکارنامه خود دارد، افزود: خیلی اعتقادی به نمایشگاه و جشنواره های مناسبتی که برگزار می شود ندارم؛ چرا که آثاری دم دستی و ضعیف، تحت عنوان نمایشگاه عاشورا عرضه می شوند که اصلا مورد قبول نیست به نظر من اینها بیشتر نوعی کار تبلیغاتی روبنایی است و هیچ کار عمیق و با پشتوانه علمی نیست و ماندگار نخواهد شد و اگر بخواهیم هنر عاشورایی را برای تاریخ ماندگار کنیم تنها راهش خلق آثار فاخر است.
گفتگو: محمدصالح حجت الاسلامی
پایان پیام/
نظر شما