به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری شبستان، صادق تبریزی، هنرمند برجسته ایرانی که چندی پیش برای معالجه و درمان به کشور انگلستان رفته بود در لندن درگذشت. خانواده تبریزی در گفتگو با خبرنگاری درگذشت این هنرمند را تایید کردند.
مبدع نقاشی خط
صادق تبریزی متولد ۱۳۱۷ تهرانصادق تبریزی متولد 1317 در تهران بود؛ ، عده ای او را مبدع نقاشی خط می دانند؛ وی همچنین از پیشگامان مکتب سقاخانه می باشد. در عموم آثارش از دو موضوع خط و زن بهره برده است؛ این دو در آثار تبریزی دو جزء بسیار مهم می باشند، او را به همراه هنرمندانی همچون فرامرز پیلارام ، بهزاد گلپایگانی حسین زنده رودی و … از بنیان گزاران سقاخانه می نامند.
مکتب سقاخانه
مکتب سقاخانه جریانی هنری بود که در دههٔ ۱۳۴۰ خورشیدی با استفاده از عنصرهایی از هنر مدرن و برخی از عنصرهای تزیینی هنرهای سنتی و دینی در ایران شکل گرفت. در جریان نوسازی ایران و درگیریهای سنت گرایان و هواخواهان مدرنیته، عدهای از هنرمندان نوآور، مکتب تازهای را بنیان نهادند که تأثیر شگرفی بر دگرگونیهای هنر نوگرای ایران و حتی نوآوریهای عرصه خوشنویسی از خود باقی گذاشت. این مکتب یا جنبش هنری بعدها بهنام مکتب سقاخانه شهرت یافت. این هنرمندان در جستجوی تعریف دوبارهای از زیباییهای ملی و سنتی برآمدند و یا به بیانی دیگر این هنرمندان با عشق به زوایای فرهنگ ملی و نگاهی گسترده به فرهنگ جهانی به فکر افتادند که مکتبی ملی- بینالمللی تأسیس کنند و حتی شاید بدون تمهیدی اولیه و به صورتی طبیعی به سوی تأسیس مکتب فوق کشانده شدند. رویکرد اینان به اشیاء و عناصر بصری محیط اطراف زندگی مردم که در سقاخانه و زیارتگاهها و اماکن مذهبی وجود داشت، باعث شد که از این اشیاء در فضای معاصر تعریف مجددی بهعمل آید و در ساماندهی تازه و بدیعی، به مکتبی جدید و قابل قبول و سرشار از نوآوری تبدیل شود.
صادق تبریزی به بازیابی و گزینش مینیاتور و خطنگاری ، به مثابه منابع الهام خود،ادامه می دهد. با جست و جوی عالمانه در نمونه های هنر نگارگری سنتی، فضاها، رنگ ها و حرکت های مینیاتوری را از آن منتزع می کند و در کار خود باز می آزماید: رنگ های طلایی، فیروزه ای، نارنجی، سیمابی، شنجرفی در تابلو هایش پدیدار می شود اما اغراق در ابعاد آدم و جانور، انتزاع رنگ از حجم های مانوس و تجرید آن در سطوح هندسی، خلق کمپوزیسیون های نو، که بر اساس شتاب حرکت و ایجاز محض استوار است، این آثار را از سرچشمه الهامش ممتاز می کند.
نقاشی های تبریزی عموما یک فضای عاشقانه را به تصویر می کشند، در آنها دو دلداده گویی پس از مدت ها جستجو یکدیگر را یافته اند و قرار است تا سال های سال با یکدیگر زندگی کنند. یکی دیگر از اجزا مهم که در آثار تبریزی نمایان است اسب است انسان های سوار بر اسب و یا اسب هایی رها در طبیعت و در حال دویدن نقاشی های صادق تبریزی گویی مخاطب را به گذشته پرتاب می کنند؛ به دل داستان های هزار و یک شب و به داستان های عاشقانه ایرانی همچون لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد و … آثار تبریزی از گذشته می آیند و به حال و آینده می رسند… آثار او در عین اینکه سنت را نگاه داشته، مدرن نیز به شمار میآیند و برای همین نمایانگر بخشی از جهان بی کرانه زمان در حال جریان در نقاشی های هستند.
تبریزی با عشق و شکیبایی به گنجینه مینیاتور رو می آورد؛ آن را آگاهانه می آزماید و سپس سعی می کند فراموششان کند تا چون نقاشی امروزی که ذهنیتی معاصر دارد، بار دیگر از آن دانش و تجربه در فضایی جدید، اثری بیافریند که بیشتر آز آن که چون مینیاتور کهن مقید به مضمون ادبی باشد، تابع کاربرد خط و رنگ در نقاشی مدرن است. همین تلقی او و همگنانش-اویسی و ژازه -آزماید از خیل مینیاتوریست سنت گرا جدا می کند.
به جرات میتوان گفت صادق تبریزی یکی از پر کارترین هنرمندان ایران است که متاسفانه کمتر نمایشگاهی از او دیده ایم نصرالله افجه ای در جایی درباره صادق تبریزی گفته بود نمایشگاه نگذاشتن یک هنرمند دلیلی بر کم کاری او نیست؛ با این حال امیدوار هستیم ایشان مارا از دیدن نزدیک آثارشان دریغ نکنند.
خبرگزاری شبستان درگذشت این هنرمند را به خانواده وی و جامعه هنری تسلیت می گوید.
نظر شما