معنویتِ افسون یا افسونِ معنویت

پژوهشگر فلسفه و حکمت اسلامی در تبیین مقاله خود با عنوان «معنویتِ افسون یا افسونِ معنویت» گفت: این مقاله به دنبال تبیین عرفان سرخ پوستی است که کاستاندا از دون خوان فراگرفته بود.

به گزارش خبرگزاری شبستان از قم، «رسول حسین پور» در کمیسیون تخصصی «نقد شخصیت‌ها و جریان‌های مطرح در معنویت‌های نوظهور» همایش ملی «معنویت های نوظهور؛ شاخصه ها ونقدها» که پیش از ظهر امروز(چهارشنبه 19 شهریور) در پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد، در تبیین مقاله خود با عنوان «معنویتِ افسون یا افسونِ معنویت» اظاهر داشت: این مقاله در حقیقت یک نوع مطالعۀ شناختی - انتقادی دیدگاه‌های کارلوس کاستاندا در متن آموزه‌های تولتک ناوالیسم است.

 

پژوهشگر فلسفه و حکمت اسلامی افزود: نویسندۀ پرطرفدار در حوزۀ شمن‌باوری «کارلوس کاستاندا» از معدود شخصیت‌های برجستۀ دانشگاهی و معنویت‌گرای آمریکای جنوبی است که شهرت او با پیر سرخپوستی چون «دون خوان ماتیوس» در پیوند است.

 

وی با بیان این که عرفان سرخپوستی درون‌مایه‌ای سحرگونه و جادوآجین دارد، یادآور شد: این عرفان برای نخستین بار با نام « ناوالیسم» از سوی دون خوان به کاستاندا معرفی شد و کاستاندا آموزش‌های خود را با دون خوان، در 1961 آغاز کرد و در 1971 به پایان رساند.

 

حسین پور یادآور شد: آموزش‌های کاستاندا از دو سویه تشکیل شده‌اند: اول آگاهیِ روزمره و دوم آگاهی از اسرار آدمی؛ به‌واقع گونه‌ای از آگاهی که انسان را به یک ساحر تبدیل می‌کند؛ کاستاندا تحت تأثیر سلوک تولتکیِ دون خوان، ناگزیر به استفاده از گیاهان توهم‌زا روی می‌آورد تا به گفتۀ دون خوان، چشمان کاستاندا از علم‌گرایی افراطی روی برتابد و به واقعیت جهان گشوده شود.

 

وی یادآور شد: ما در این مقاله روشن کرده‌ایم که افزون بر اینکه در وجود شخصی چون دون خوان تردید و تأملات فراوان وجود دارد، آنچه کاستاندا در قالب آموزه‌های معنوی از وی دریافت کرد، تنها به خردستیزی و پندارفام‌شدن واقعیت در نگرگاه او انجامیده است.

 

کد خبر 969844

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha