آیا ولایت همان حکومت و زمامداری است؟

خبرگزاری شبستان: بررسی مضمونی همه خطبه های نهج البلاغه نشان می دهد که مقصود امام از خلافت، مقام منیع خلیفة اللهی که همه مخلوقات، فرشته و غیر آن بدان رغبت دارند، نیست.

خبرگزاری شبستان: ولایت و دایره شمول از مباحثی است که در ابعاد مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. از این رو در این نوشتار از لسان آیت الله جوادی آملی به این سوال که آیا آیا ولایت به معنای حکومت و زمامداری است؟ پاسخ داده می شود:
 

یکی از معانی واژه ولایت، سرپرستی و اداره جامعه است؛ افزون بر قرآن کریم، در روایاتی که از معصوم (ع) به ما رسیده، واژه ولایت در موارد بسیاری به همین معنا به کار رفته است که برای نمونه به چند روایت اشاره می شود:
امیرالمومنان (ع) پس از بیعت مردم با ایشان وقتی با اعتراض طلحه و زبیر و توقع نابجای آنها رو به رو شد، فرمودند: " والله ما کانت لِی فی الخلافة رغبة و لا فی الولایة إربة"(1)؛ یعنی قسم به خدا که من نه در خلافت رغبتی داشتم و نه در ولایت حاجتی.

بررسی مضمونی همه خطبه و تامل در عبارت یاد شده نشان می دهد که مقصود امام از خلافت، مقام منیع خلیفة اللهی که همه مخلوقات، فرشته و غیر آن بدان رغبت دارند، نیست و مقصود ایشان از ولایت نیز ولایت تکویتی نیست بلکه سرپرستی جامعه اسلامی و ولایت مسلمانان مد نظر است.
آن حضرت (ع) در جنگ صفین نیز چنین فرمودند:" أما بعد فقد جعل الله لی علیکم حقا بولایة أمرکم، ولکم علی من الحق مثل الذی لی علیکم. فالحق أوسع الأشیاء فی التواصف ، وأضیقها فی التناصف. لا یجری لأحد إلا جرى علیه، ولا یجری علیه إلا جرى له، ولو کان لأحد أن یجری له ولا یجری علیه لکان ذلک خالصا لله سبحانه دون خلقه لقدرته على عباده ولعدله فی کل ما جرت علیه صروف قضائه. ولکنه جعل حقه على العباد أن یطیعوه، وجعل جزاءهم علیه مضاعفة الثواب تفضلا منه وتوسعا بما هو من المزید أهله. ثم جعل سبحانه من حقوقه حقوقا افترضها لبعض الناس على بعض، فجعلها تتکافأ فی وجوهها ویوجب بعضها بعضا. ولا یستوجب بعضها إلا ببعض وأعظم ما افترض سبحانه من تلک الحقوق حق الوالی على الرعیة وحق الرعیة على الوالی. فریضة فرضها الله سبحانه لکل على کل، فجعلها نظاما لألفتهم وعزا لدینهم. فلیست تصلح الرعیة إلا بصلاح الولاة و لا تصلح الئلاة الّا باستقامة الرعیة"(2)
معلوم است که مقصود از عنوان ولایت در این خطبه سرپرستی و والی مسلمانان بودن است، زیرا ولایت در این بیانات جزء حقوق قرار گرفته و در مقابل آن حق مردم نیز بازگو شده است درحالی که ولایت تکوینی اگرچه حقیقت است لیکن حق مصطلح حکمت عملی و اعتباری نیست و از حقوق به این معنی نیست.
حضرت علی ابن ابی طالب (ع) پس از انصراف از جنگ صفین اوضاع جاهلیت، اوصاف اهل بیت رسول اکرم(ص) و ویژگی های اقوام دیگر را چنین ترسیم می کند "لا یقاس بال محمد صلی الله علیه و آله من هذه الامه احد و لایسوی بهم من جرت نعمتهم علیه ابدا، هم اساس الدین و عماد الیقین، الیهم یفی ء الغالی و بهم یلحق التالی و لهم خصائص حق الولایه و فیهم الوصیه و الوراثه، الان اذ رجع الحق الی اهله (3)
روشن است که منظور از ولایت اهل بیت (ع) در این بیان نورانی همان والی امور مسلمانان بودن است زیرا قرینه حال از یک سو ظهور و سیاق و صدر و ساقه خطبه از سوی دیگر، و تعبیر به حق الولایة از سوی سوم شاهد صدق مدعاست. همان گونه که گفته شد، ولایت تکوینی جزء حقوق مصطلح نیست چنان که مقام منیع تکوینی نه توصیه پذیر است و نه توریث پذیر، از این رو عناوین حق، وصیت و وراثت، که در این کلام شریف آمده، به مسائل حکمت عملی، سرپرستی و تدبیر امور مسلمین نظر دارد.
امام علی(ع) درباره امامان دین و صلاحیت آنان برای ولایت داشتن و بی صلاحیتی دیگران چنین می فرماید: إِنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ قُرَیْشٍ غُرِسُوا فِی هَذَا الْبَطْنِ مِنْ هَاشِم لَا تَصْلُحُ عَلَى سِوَا وَ لَا تَصْلُحُ الْوُلَاةُ مِنْ غَیْرِهِمْ.(4)
تردیدی نیست که عنوان ولایت در این گونه موارد همان رهبری مُلکی و زمامداری سیاسی است زیرا رهبری ملکوتی و ولایت تکوینی آن بزرگان نه مورد ادعای بیگانگان بود نه در اختیار آنان قرار داشت تا حضرت (ع) بخواهند آن رانفی کنند.
حضرت علی (ع) درنهج البلاغه در نامه خود به والی بحرین عمروبن ابی سلمه مخزومی چنین مرقوم فرمود: "اءَمَّا بَعْدُ، فَإِنِّی قَدْ وَلَّیْتُ النُّعْمَانَ بْنِ عَجْلاَنَ الزُّرَقِیَّ عَلَى الْبَحْرَیْنِ وَ نَزَعْتُ یَدَکَ بِلاَ ذَمِّ لَکَ وَ لاَ تَثْرِیبٍ عَلَیْکَ، فَلَقَدْ اءَحْسَنْتَ الْوِلاَیَةَ وَ اءَدَّیْتَ الْاءَمَانَةَ..."(5)
من نعمان بن عجلان زرقی را بر بحرین ولی و سرپرست قرار دادم... و تو مادامی که والی بحرین بودی حق ولایت و اداره آن سرزمین را خوب ادا کردی.
بنابر آن چه گذشت، و موارد بسیار دیگری که در قرآن کریم و روایات آمده است و ذکر همه آنها در این مجال مقدور نیست روشن می شود که ادعای اینکه در اسلام ولایت به معنای حکومت و سرپرستی وجود ندارد، سخنی ناصواب و به دور از تامل است.
پی نوشت ها:
1.نهج البلاغه، خطبه 205
2. همان، خطبه 216
3.همان، خطبه 2
4. همان، خطبه 144
5. همان، نامه 42
پایان پیام/



 

کد خبر 264679

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha