خبرگزاری شبستان: اگر ولایت فقیه مساله ای کلامی است چرا عالمان و فقیهان درباره آن اختلاف دارند؟
پاسخ این سوال را از لسان آیت الله جوادی آملی برگرفته مرور می کنیم:
در اسلام غیر از ضروریات اولیه و برخی نظریات که با فاصله اندک به ضروریات منتهی می شوند، در بسیاری مسائل نظری اختلاف است؛ حتی در مبطلات و مصححات نماز، شرایط و موانع نماز، شرایط و موانع درستی روزه که در اسلام امری روشن است، اختلاف است و چنین اختلافی بسیار طبیعی است؛ ولی اختلاف در آن موارد چون عبادی محض اند و اجتماعی و سیاسی نیستند، ظهور و بروز چندانی ندارد.
اما اختلاف نظر درباره ولایت فقیه چون امری عینی و خارجی است و باید در جامعه پیاده شود و از سویی غیر مسلمان نیز در جامعه اسلامی زندگی می کند، خود را نشان می دهد. از سوی دیگر بیگانگان به اختلاف نظر فقیهان درباره مسائل فقهی فردی دامن نمی زنند، ولی درباره حکومت که به منافع آنان مربوط می شود، دخالت می کنند و به اختلافات فقهی در این زمینه دامن می زنند.
در هر صورت، تاریخ علم بشری نشان داده است که در مسائل پیچیده نظری همگان توافق نداشته و ندارند؛ لیکن در جریان ولایت فقیه اگر به روح حاکم بر متون فقهی از یک سو و تفکر ناب فقیهان از سوی دیگر توجه کنیم، اختلاف را بسیار اندکی خواهیم دید.
اگر ولایت فقیه مساله ای کلامی است، چرا در فقه مطرح شده و برخی فقیهان آن را فقهی می دانند؟
با آن که ولایت امامان معصوم (ع) به علم کلام مربوط است، گاهی در کنار فروع فقهی مطرح شده است و این به دلیل صبغه فقهی و لوازم فقهی ولایت است، نه اینکه خود ولایت اصلا مساله ای کلامی نباشد یا فقهی محض باشد. اگر فقیه در فقه ولایت را ثابت می کند، برای آن است که هم تکلیف خویش و هم وظیفه مقلدان را معلوم سازد تا تکلیف تصدی او و تکلیف تولی جامعه روشن شود و این دو تکلیف هر دو به فقه باز می گردند.
گاهی ممکن است در اثنای مبحث فقهی به یک مطلب کلامی اشاره شود و تفصیل آن به علم کلام ارجاع داده شود و آنچه در کلام از مسائل محسوب می شود، در فقه جزء مبادی و اصول موضوعه آن به شمار آید. ولایت فقیه نیز مانند بسیاری مسائل اسلامی، دارای تطور و تکامل بوده است و در وهله نخست، در فقه به صورت یک مساله فقهی مطرح بوده و سپس فقیهی مانند صاحب جواهر در همان فقه، استدلال کلامی بر ولایت فقیه آورده است و در نهایت، اوج تکامل ولایت فقیه توسط امام (ره) صورت گرفت که ولایت فقیه را از جایگاه فقه به جایگاه اصلی خود یعنی علم کلام منتقل ساختند.
پایان پیام/
نظر شما