به گزارش خبرگزاری شبستان، در قرآن کریم، وظیفه عالمان دینی، هدایت معنوی مردم معین شده است، اگر عالمان دین وظیفه رهبری سیاسی را نیز به عهده دارند، چرا در قرآن سخنی از آن به میان نیامده است؟ پاسخ به این سوال از لسان آیت الله جوادی آملی مرور می شود:
رهبری سیاسی، جزئی از وظایف پیامبران و امامان معصوم (ع) است و این مطلب در آیات و روایات به خوبی روشن شده است. قرآن کریم، عالمان دین را رونده راهی می داند که انبیا و اولیا رفته اند و به همین دلیل به تصریح همه مسائل دینی در قرآن نیازی نیست. خدا به همه مسلمانان، خاصه عالمان دین دستور می دهد که سیره، روش و رفتار رسول گرامی (ص) را اسوه و الگوی خود قرار دهند:" لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ" و همگان را به تاسی از ابراهیم خلیل و پیامبران الهی در ظلم ستیزی و شرک زدائی دعوت می کند:" قَدْ کَانَتْ لَکُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنکُمْ ... ابراهیم و کسانی که بدو گرویده بودند ، الگوی خوبی برای شما است."
بنابراین، قرآن کریم بسیاری امور را به سنت و روایات محول کرده است و لازم نیست که خود بدان تصریح کند؛ افزون بر این با دستور پیروی از پیامبران و روشن ساختن سیره سیاسی – اجتماعی آنان و عهده داری وظیفه اجرای دین و تشکیل حکومت اسلامی، قهرا وظیفه و رسالت عالمان دین روشن می شود. همچنین عقل حکم می کند که اجرای احکام دین، باید استمرار داشته باشد و مختص زمان پیامبر (ص) و امیرمومنان (ع) نیست؛ اگرچه " اولی الامر" در آیه ی:" أَطیعُوا اللَّهَ وَ أَطیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ" ظاهر در معصومان است و آنان اولی الامر بالاصاله اند؛ لیکن در عصر غیبت معصوم (ع)، طبق رهنمود عقل و نیز به دستور خود امامان معصوم (ع) نایبان ایشان در عصر حضور و ظهور معصوم، بسیاری کارها را نایبان خاص به عهده داشتند و مباشرت خود معصوم (ع) شرط نبود، در عصر غیبت نیز نایبان عام اداره امور را در دست دارند.
البته نایبان عام و منصوبان (ع) در مساله رهبری و حکومت، عالمان و فقیهانی هستند که سه شرط فقاهت، عدالت و تدبیر و مدیریت نظام اسلامی را داشته باشند، زیرا برخی از عالمان و فقیهان تنها برای مباحث علمی، تدریس و اقامه نماز جماعت مناسب هستند. فقیه عادلی برای رهبری منصوب است که نخست بینش سیاسی خوبی داشته باشد، دوم فن مدیریت را بداند، زیرا مدیریت، تنها علم نیست، بلکه فن و استعدادی خاص است که همگان در اختیار ندارند و به همین دلیل پیامبر اکرم (ص) و امیرمومنان (ع) به ابوذر کارهای مدیریتی نمی دادند، چون توانایی این امر را نداشت.
فقیهانی که بینش سیاسی – اجتماعی و توانایی مدیریت نداشته باشند، فقط برای قضا و مرجعیت منصوب هستند؛ نه برای رهبری.
بررسی نصوص فراونی که وظیفه عالمان دینی را تعدیل اقتصاد، رفع ظلم از گرسنگان، جلوگیری از شکمبارگی ظالمان و ... می داند:" وَ ما اءَخَذَ اللّهُ عَلَى الْعُلَماءِ اءَنْ لا یُقارُّوا عَلى کِظَّهَ ظالِم وَ لا سَغَبِ مَظلُومٍ... و خدا عالمان را نفرموده بود تا ستمکار شکمباره را برنتابند و به یاری گرسنگان ستمدیده بشتابند." لزوم دخالت و بلکه تشکیل حکومت آنان را روشن می کند.
پی نوشت ها:
1. احزاب، آیه 21
2. ممتحنه، آیه 4
3. نساء، آیه 59
4. کتاب الخراج، ص 9
5. خطبه سوم نهج البلاغه
پایان پیام/
نظر شما