به گزارش خبرگزاری شبستان، قرآن کریم در آیه 155 سوره آل عمران می فرماید: اِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْاْ مِنکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الجَْمْعَانِ إِنَّمَا اسْتزََلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُواْ وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنهُْمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیم / کسانى که در روز روبرو شدن دو جمعیت با یکدیگر (در جنگ احد)، فرار کردند، شیطان آنها را بر اثر بعضى از گناهانى که مرتکب شده بودند، به لغزش انداخت؛ و خداوند آنها را بخشید. خداوند، آمرزنده و بردبار است.
اما علامه طباطبایی مفسر بزرگ قران در تشریح کلمه" استزلال" در آیه شریفه إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنْکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطانُ بِبَعْضِ ما کَسَبُوا" می فرماید: استزلال به معناى آن است که کسى بخواهد دیگرى را به لغزش وادار نماید، مىفرماید شیطان مىخواست آنان را دچار لغزش کند و این را نخواست مگر به سبب بعضى از انحرافهایى که در دل و در اعمال داشتند، چون گناهان هر کدامش آدمى را به سوى دیگرى مىکشاند، چون اساس گناه پیروى هواى نفس است و نفس وقتى هواى فلان گناه را مىکند هواى امثال آن را نیز مىکند.
و اما احتمال اینکه حرف" با" براى آلت باشد و منظور از" ما کسبوا- آنچه کردند" پشت کردنشان به جنگ در روز درگیرى، احتمالى است بعید از ظاهر لفظ، چون ظاهر جمله "ما کَسَبُوا" این است که عملى بوده که قبل از فرار از جنگ و استزلال شیطان، از ایشان سر زده بوده است. و بهر حال ظاهر آیه این است که بعضى از گناهانى که قبل از بپا شدن جنگ از ایشان سر زده بوده، شیطان را به استزلال و اغواى آنان متمکن و مسلط ساخته و نتیجهاش پشت کردن به جنگ و فرارشان از آن شده است، و از اینجا است که نادرستى احتمال زیر روشن مىشود، و آن این است که کسى به پیروى بعضى از روایات بگوید: آیه ناظر است به ندایى که شیطان در روز احد سر داد، و گفت:" محمد کشته شد" چون در لفظ آیه هیچ دلالتى بر این معنا نیست.
" وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ" منظور از این عفو بخشودن کسانى است که از جنگ گریختند، و در اول آیه سخن از آنان رفت، و این آیه به خاطر اینکه مطلق است شامل تمامى فراریان آن روز یعنى هر دو طایفه مىشود، چه آنها که در آخر نعاس و چرت بر آنان احاطه یافت، و چه آنهایى که" أَهَمَّتْهُمْ أَنْفُسُهُمْ- فقط به فکر حیات مادى خود بودند"، و چون این دو طایفه در فضیلت مختلف بودند، در آیه مورد بحث (که گفتیم شامل هر دو طایفه است) جهات اکرام را (که عفو مخصوص طایفه اول به بیانى که گذشت مشتمل بر آن بود) ذکر نکرد. سخن سادهتر اینکه: نفرمود عفو از آن طایفه و اکرامشان چگونه بود.
اما در تفسیر نمونه با اشاره به متن آیه 155 سوره آل عمران اشاره می شود به این که: این آیه باز ناظر به حوادث جنگ احد است حقیقت دیگرى را براى مسلمانان بازگو مىکند و آن اینکه: لغزشهایى که بر اثر وسوسههاى شیطانى به انسان دست مىدهد و او را به گناهانى مىکشاند نتیجه زمینههاى نامناسب روحى است که بر اثر گناهان پیشین در انسان فراهم شده و راه را براى گناهان دیگر هموار ساخته است و گرنه وسوسههاى شیطانى در دلهاى پاک که آثار گناهان سابق در آن نیست اثرى در آن نمىگذارد و لذا مىفرماید:
" آنهایى که در میدان احد فرار کردند شیطان آنان را به سبب پارهاى از اعمالشان به لغزش انداخت، اما خدا آنها را بخشید، خداوند آمرزنده و حلیم است" و به این ترتیب به آنها مىآموزد که براى کسب پیروزى در آینده باید بکوشند نخست خود را تربیت کنند و دل را از گناه بشویند.
ممکن است منظور از گناهى که سابقا مرتکب شدهاند همان گناه دنیاپرستى و جمعآورى غنائم و مخالفت فرمان پیامبر در بحبوحه جنگ بوده باشد و یا گناهان دیگرى که قبل از حادثه احد مرتکب شده بودند و نیروى ایمان را در آنها تضعیف کرده بود.
مفسر بزرگ مرحوم طبرسى در ذیل این آیه از" ابو القاسم بلخى" نقل مىکند که در روز احد همه مهاجرین و انصار جز 13 نفر (که با پیامبر 14 نفر مىشدند) فرار کردند از این 13 نفر 8 نفر از انصار و 5 نفر از مهاجرین بودند که در شخص این افراد اختلاف شده به جز على ع و طلحه که همه بالاتفاق گفتهاند آنها فرار نکردند.
پایان پیام/
نظر شما