به گزارش خبرگزاری شبستان، قرآن کریم در آیه 175 سوره آل عمران می فرماید: إِنَّمَا ذَالِکُمُ الشَّیْطَانُ یخَُوِّفُ أَوْلِیَاءَهُ فَلَا تخََافُوهُمْ وَ خَافُونِ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ/ آن شیطان است که در دل دوستان خود بیم مىافکند. اگر ایمان آوردهاید از آنها مترسید، از من بترسید.
اما در تفسیر المیزان آمده است: " ذلِکُمُ الشَّیْطانُ یُخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ ..." از ظاهر آیه بر مىآید که اشاره" ذلکم" به آن دسته از مردمى است که منافقین به ایشان گفتند:" إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَکُمْ"، در نتیجه جمله مورد بحث از مواردى است که قرآن کریم در آن موارد کلمه شیطان را بر انسان اطلاق فرموده، هم چنان که از ظاهر آیات زیر نیز بر مىآید که منظورش از وسواس خناس شیطانهاى انسى است: " مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ، مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ" ، مؤید این معنا جمله:" فَلا تَخافُوهُمْ" است، که مىفرماید از آن شیطانها که آن حرفها را بر شما زدند نترسید، براى اینکه اینان براى شما شیطانند.
اما در تفسیر نمونه هم آمده است: این آیه دنباله آیاتى است که در باره غزوه" حمراء الاسد" نازل گردید و" ذلکم" اشاره به کسانى است که مسلمانان را از قدرت لشکر قریش مىترسانیدند تا روحیه آنها را تضعیف کنند بنا بر این معنى آیه چنین است: عمل نعیم بن مسعود و یا کاروان عبد القیس فقط یک عمل شیطانى است که براى ترساندن دوستان شیطان صورت گرفته، یعنى این گونه وسوسهها تنها در کسانى اثر می گذارد که از اولیاء و دوستان شیطان باشند و اما افراد با ایمان و ثابت قدم هیچگاه تحت تاثیر این وسوسهها واقع نمىشوند، بنا بر این شما که از پیروان شیطان نیستید، نباید از این وسوسهها متزلزل شوید.
تعبیر از نعیم بن مسعود و یا کاروان عبد القیس به شیطان، یا بخاطر این است که عمل آنها براستى عمل شیطانى بود و با الهام او صورت گرفت، زیرا در قرآن و اخبار، معمولا هر عمل زشت و خلافى، عمل شیطانى نامیده شده، چون با وسوسههاى شیطان انجام مىگیرد.
یا منظور از شیطان، خود این اشخاص مىباشند و این از مواردى است که شیطان بر مصداق انسانى آن، گفته شده، زیرا شیطان معنى وسیعى دارد و همه اغواگران را اعم از انسان و غیر انسان شامل مىشود، چنان که در سوره انعام آیه 112 مىخوانیم: وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیٍّ عَدُوًّا شَیاطِینَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِ/" این چنین براى هر پیامبرى دشمنانى از شیاطین انسانى و جن قرار دادیم".
وَ خافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ: در پایان آیه مىفرماید: اگر ایمان دارید، از من و مخالفت فرمان من بترسید، یعنى ایمان با ترس از غیر خدا سازگار نیست. همانطور در جاى دیگر مىخوانیم: فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقا/" کسى که به پروردگار خود ایمان بیاورد از هیچ نقصان و طغیانى ترس نخواهد داشت" (سوره جن آیه 14).
بنا بر این اگر در قلبى ترس از غیر خدا پیدا شود، نشانه عدم تکامل ایمان و نفوذ وسوسههاى شیطانى است، زیرا می دانیم در عالم بیکران هستى تنها پناهگاه خدا است و مؤثر بالذات فقط او است و دیگران در برابر قدرت او قدرتى ندارند.
اصولا مؤمنان اگر ولى خود را که خدا است با ولى مشرکان و منافقان که شیطان است مقایسه کنند، می دانند که آنها در برابر خداوند هیچگونه قدرتى ندارند و بهمین دلیل نباید از آنها، کمترین وحشتى داشته باشند، نتیجه این سخن آن است که هر کجا ایمان نفوذ کرد شهامت و شجاعت نیز بهمراه آن نفوذ خواهد کرد.
پایان پیام/
نظر شما