وهابیت مانع فتح قلب ها با سبک زندگی نبوی است

خبرگزاری شبستان: در ارتباط با اهمیت اخلاق و سیرت نیکو می توان گفت این نکته به حدی مهم بوده که  دلیل بعثت رسول اکرم (ص) مکارم اخلاق بیان شده است. البته اخلاق آنچنان که در عرف جا افتاده است فقط به معنای خوشرویی نیست بلکه روترش کردن، بی اعتنایی و غضب هم اگر بجا استفاده شود، خوش اخلاقی است، از رسول اکرم (ص) نقل شده است که اگر کسی در برابر کار زشت فرد دیگری با خوشرویی برخورد کند گناهکار است". زیرا عملا او را تشویق به گناه کرده است.
خوش خلقی موضوع بسیار مهمی در سبک زندگی نبوی بوده است و در تمامی ابعاد رفتاری، گفتاری ایشان با هر طبقه از افراد جامعه دیده می شود. برای بررسی سبک زندگی نبوی گفتگویی را با حجت الاسلام وحید بهرامپور، محقق و پژوهشگر حوزوی انجام داده ایم که مشروح آن را می خوانید.
 

اخلاق در سبک زندگی نبوی از چه جایگاهی برخورداراست؟ مصادیقی در این باره ذکر کنید؟
از پیامبر (ص) نقل شده" خوشرویی نصف دین است"،" کسی ایمانش کامل است که اخلاقش بهتر باشد و با خویشان خود بهتر رفتار کند"،" خوش خلقی گناهان را محو می کند چنانکه آفتاب یخ را ذوب می کند "، " اخلاق بد مانند سرکه ای که عسل را خراب می کند، اعمال نیکوی آنها را از بین می برد "
سعد بن معاذ در جنگ خندق زخمی شد و بعد از چند ماه از دنیا رفت. رسول خدا(ص) در تشییع جنازه ایشان شرکت کردند و فرمودند 70 هزار فرشته نیز در این مراسم شرکت دارند. مردم در هنگام دفن این صحابی متوجه شدند چهره پیامبر (ص) متغیر شد از ایشان دلیلش را پرسیدند، حضرت (ص)  پاسخ دادند: وی به فشارقبر مبتلاشد. پرسیدند چرا یا رسول الله؟ فرمودند: به خاطر اینکه با خانواده اش بدخلقی هایی داشت.
اکثر کسانی که به رسول خدا (ص) ایمان آوردند به خاطر معجزه و کارهای خارق العاده نبود بلکه به دلیل اخلاق خوش ایشان بوده است.
در کتاب گرانقدر سنن النبی نوشته مرحوم علامه طباطبایی از حضرت علی (ع) نقل شده است: پیامبر (ص) همیشه لباس هایشان را خودشان وصله می زدند، کفششان را می دوختند، گوسفندان را خود می دوشیدند، با بردگان هم غذا می شدند، از روی تواضع روی زمین می نشستند، بر دراز گوش سوار می شدند دیگری را هم ترک خود می نشاندند، مایحتاج خانه اش را خود از بازار تهیه می کرد، با فقیر و غنی یکسان دست می دادند، در هنگام مصافحه تا فرد مقابل دستش را نمی کشید ایشان دستشان را نمی کشیدند، ابتدا سلام می کردند، اگر به ایشان طعام و یا خوردنی تعارف می کردند دست کسی را رد نمی کردند، زندگی پرخرجی نداشتند و با قناعت زندگی می کردند، طبع بلند داشته و خوش معاشرت بودند.
وقتی ایشان می خواستند با کسی صحبت کنند با تمام بدن به سمت فرد مقابل بر می گشتند . همیشه تبسم داشتند بدون اینکه بخندند، بدون اینکه ترش رو باشند چهره ای متفکر داشتند. همواره متواضع بوده اند بدون اینکه ذلتی از خود نشان دهند اهل سخاوت بودند بدون اینکه اسراف کنند، دل نازک و خیلی پرعاطفه بوده اند. با کودکان مهربان بودند و به آنها سلام می کردند و از اینکه با آنها بازی کنند ابایی نداشتند.
رفتارهای ایشان به قدری با تواضع همراه بود که گاهی برخی مردم نسبت به ایشان جسور می شدند. به طوریکه خداوند آیاتی را با موضوع ادب امت در برابر پیامبر (ص) نازل کرد. از جمله اینکه در محضر ایشان نباید صدایشان را بالا ببرند. نباید او را به نام صدا کنند بلکه با عنوان رسالت و خاتم الانبیا یا با الفاظ محترمانه ی دیگر خطابش نمایند.
مثلا در سوره احزاب آمده است که وقتی برای صرف غذا به منزل پیامبر (ص) می روید زودتر از موعد نروید و بعد از خوردن غذا هم زود پراکنده شوید و گرم گفتگو نشوید زیرا او آزرده می شود ولی از شما خجالت می کشد. . .
از اینجا معلوم می شود از سنتهای دائمی ایشان اطعام عمومی بوده است.
 

درسبک زندگی نبوی نوع ارتباط باخانواده، همسر و فرزندچگونه است و آیا این سبک منجر به اثرات تربیتی فرهنگی شده است؟
ایشان فرموده اند فرزند میوه دل است، فرزند صالح گلی از گل های بهشت است، فرزندان خود را ببوسید زیرا برای هر بوسه درجه ای از بهشت خواهید داشت .
بوسیدن و محبت کردن فرزند از نظر ایشان اشباع کردن او از عاطفه است و بدین طریق است که راهزنان اجتماع نمی توانند فرزند را از راه بدر کنند. همانطور که می دانیم یکی از روش های دشمنان اسلام خوش برخوردی نشان دادن برای انحراف جوانان است. الان در برخی مکاتب غربی و انحرافی مروجان با رفتارهای محبت آمیز فرزندان ما را فریب می دهند و دین آنها را می گیرند. اما اگر فرزندان ما از محبت خانواده سیراب باشند هیچگاه به سادگی به دام آنان نمی افتند.
در توصیه به محبت به فرزندان به دختران عنایت بیشتری داشتند و به آن توصیه می کردند زیرا دختران به اینگونه محبت ها بیشتر نیازمندند و از این جنبه آسیب پذیرترند.
در عمل هم رفتارهای محبت آمیزشان با دخترشان حضرت فاطمه(س) از همه مشهورتر است.
روایت های زیادی نیز درباره برخورد ایشان بانوه هایشان وجود دارد که چگونه حسنین (ع) را گرامی می داشتند آنهارا خیلی مورد لطف و محبت قرار می دادند.
ایشان برای بانوان بر خلاف عرف جاهلی امروز و آنروز احترامی در شأن یک انسان قائل بودند. به آنها سلام می کردند در باره ی حقوقشان سفارش می کردند و نسبت به ظلم بدیشان هشدار می دادند. از جمله اینکه فرموده اند: جز انسان بزرگوار زنان را گرامی نمی دارد و جز فرومایگان به آنها توهین نمی کنند.
همچنین، درباره زنان مطالب روانشناختی عمیقی را فرموده اند از جمله اینکه سفارش کرده اند محبت تان رابه همسران خود اظهار کنید زیرا اگر مرد به همسرش بگوید دوستت دارم هرگز از یاد او نمی رود. و اینگونه خانواده گرمتر می شود و فرزندان هم از این گرما سود می برند .
ایشان به حضرت خدیجه (س) بسیار محبت داشتند، حتی پس از وفات ایشان برای دوستان خدیجه کبری (س) هدیه می دادند و آنها را تکریم می فرمودند .
روزی یکی از همسران ایشان گفت چرا تا اینقدر اسم خدیجه (س) را می برید خداوند بهتر از او را به شما عنایت فرموده اند: پیامبر (س) ناراحت شدند و فرمودند خداوند هرگز بهتر از او را به من نداده است، خدیجه (س) زمانی بمن ایمان آورد که همه مرا انکار می کردند و ثروتش را در راه خدا به من سپرد.
با این حال با همسران دیگر هم رفتارشان به نحوی بود که هر کدام از انها خیال می کردند ایشان آن زن را بیشتر از دیگران دوست دارند .
 

نوع رفتارحضرت (ص) درگفتگو با مخالفان و همراه سازی آنها چگونه بوده است و بکارگیری آن در مواجهه با دشمنان امروز چه رهاوردی برای ما دارد؟
کافران دو دسته اند: دشمنان کینه توزی که بنای جنگ دارند آن هم بخاطر دشمنی با خدا که اصطلاحا به آنها کافر حربی می گویند.
البته باید با این دسته جنگید و خداوند در وصف ایشان در سوره ی فتح می فرماید: محمد (ص) رسول خدا و یارانش با کفار، خشمگین و قاطعند و با مومنین رئوف و مهربان.
دسته دوم کافران کسانی هستند که نسبت به مسلمانان جنایتی مرتکب نشده اند و قراردادهای خود را با مسلمانان زیر پا ننهاده اند پیامبر (ص) با این افراد هم با عطوفت و صبر و حوصله برخورد می کردند.
شما هرچه در قرآن به مومنین برای داشتن اخلاق نیکو سفارش شده را می توانید در سجایای اخلاقی پیامبر (ص) ببینید زیرا ایشان همه این رفتارهای خوب را داشته اند.
خداوند خطاب به ایشان می فرماید: اگر مشرکی در وسط میدان جنگ و یا غیرجنگ پناه خواست به او امان ده که حرف هایش را بزند و تو نیز سخن خدا را بگو تا بشنود سپس او را به سرزمین امن خودش ببر تا فکر کند تا اگر خواست ایمان بیاورد و اگر نخواست نیاورد.
خداوند در سوره ممتحنه توصیه ای در روابط بین الملل داردکه بسیار زیباست. می فرماید: "خداوند شما را ازنیکی کردن به کفاری که با شما به خاطر دینتان جنگ نکردند و شما را از سرزمینتان بیرون نکردند منع نمی کند.
در رابطه باکفار یکی از وظایف ما این است که به قراردادهای مان با آنها پایبند باشیم کمااینکه رسول خدا (ص) اینگونه بوده اند حتی اگر آن قرارداد به ظاهر کمی به ضرر ما بود. مثلا در صلح حدیبیه یکی از مواد صلح نامه اینگونه بودکه اگر مسلمانی ازمسلمانان کافر شود و به مکه پناه برد اهل مکه لازم نیست او را تحویل دهند اما اگر یک کافری از مکه مسلمان شد و به مسلمانان پیوست آنان باید او را تحویل کفار می دادند.
و این اتفاق افتاد و کافری مسلمان شد و به مدینه آمد. رسول خدا (ص) طبق قرارداد او را به نمایندگان مشرکان تحویل دادند. البته آن شخص دربین راه فرار کرد ولی پیامبر (ص) نقض پیمان نکردند.
پیامبر (ص) می فرمایند:خیانت روا نیست حتی درباره کافران. در آیات قرآن داریم که برخورد بد را با نیکی جواب دهید اگر اینکار را بکنی آن عداوت به دوستی و محبت تبدیل می شود.
در یکی ازجنگ ها  کافری رسول خدا (ص) را در گوشه ای از میدان تنها و بی سلاح دید. فرصت را مناسب دید تا ایشان را غافلگیر کرده و به شهادت برساند، با شمشیر به ایشان مسلط شد و گفت خب تو که ادعای پیامبری داری بگو چه کسی می تواند تو را از شمشیر من برهاند؟ پیامبر (ص) به آرامی پاسخ دادند: الله .
اما تا آن کافر نام جلاله "الله" را شنید دستش بی رمق شد و شمشیرش افتاد و حضرت (س) هم خیلی سریع بلند شدند و سلاح او را گرفتند وفرمودند خب حالا چه کسی می تواند تو را از دست من نجات دهد؟ آن فرد هم که زیرک بود و از سجایای اخلاقی پیامبر (ص) نکات زیادی می دانست گفت: کرم تو. حضرت محمد (ص) فرمودند: برو . با این رفتار پیامبر (ص) این فرد از نیمه راه برگشت و مسلمان شد.
 

حال وهابیت که از عمال غرب و انگلیس هستند و می خواهند چهره خشنی از اسلام به دنیا نشان دهند قتل و غارت می کنند آیا شباهتی به سیره پیامبر (ص) دارند؟
این افراد تندرو بیشتر شبیه خود غربیهای وحشی هستند که اخلاق خود را در جنگهای صلیبی، جنگ جهانی اول و دوم، درجنگ ویتنام، جن گهای افغانستان و عراق و پاکستان و آفریقا و . . به وضوح نشان داده و می دهند.

آیا می توان نوع مواجهه حضرت (ص) با جامعه جاهلی و فراخواندن آن به حقیقت اسلام را در شرایط امروز جهان برای همراه سازی مردم بکار گرفت چه مولفه هایی در سیره نبوی قابلیت پرداختن بیشتر را در این مسیر دارند؟
امروزه ما نیز با تاسی به رفتار و کردار حضرت رسول (ص) می توانیم دیگر افراد را تحت تاثیر قرار دهیم چنانکه هم اکنون طبق آمارها دیده می شود تعداد مسلمانان در اروپا و دیگر نقاط دنیا رو به فزونی نهاده است زیرا مردمان آن دیار نمونه های کوچکی از همین صفات را که مسلمانان از پیغمبرشان تقلید کرده اند می بینند و عاشق اسلام می شوند .
بهمین جهت نظام سلطه مدتهاست دست بکار شده تا مانع گسترش اسلام در جهان بویژه در غرب شود و چاره کار را در ایجاد اسلام جعلی و بدلی دیده اند که نه تنها چهره ای الهی ندارد حتی انسانی هم نیست. متاسفانه هم اکنون دیده می شود تکفیری ها و القاعده جنایت های زیادی را در دنیا انجام می دهند و در هنگام انجام این اعمال وحشیانه و زشت نام مبارک " الله اکبر" را به کار می برند تا مردم را از اسلام متنفر کنند.
سایت های خبری و ماهواره ای صهونیزم نیز در اختیار این جنگ عظیم فرهنگی است. اما این کارها گرچه ممکن است از سرعت پیشرفت اسلام بکاهد ولی در نهایت ناکام خواهد ماند، زیرا خودشان زنگ هشدار را به صدا در آ ورده اند که طی دو دهه آینده اروپا قاره ای اسلامی است.
به امید آنکه زودتر آن خورشید که جهان در انتظار اوست طلوع کند و ما در خواب نباشیم.

پایان پیام/