خبرگزاری شبستان: مصادف شدن ایام روزه داری ماه مبارک رمضان با فصل تابستان و گرمای شدید هوا برخی از روزه داران را در استیصال تشنگی قرار می دهد به ویژه کسانی که به خاطر نوع پیشه و حرفه شان مجبورند ساعت های متوالی جلوی گرمای مستقیم آفتاب قرار گیرند یا در معرض کوره هایی که حرارت بالای آن ها آب بدن روزه دار را تبخیر می کند. در این حالت است که این سوال پیش می آید که وقتی روزه داری در این شرایط احساس می کند دیگر توان ادامه فعالیت از او سلب شده یا تشنگی فراتر از طاقت بر او تحمیل شده چه باید بکند؟ منظور از این تشنگی، تشنگی عادی ماه مبارک رمضان که بر اغلب روزه داران مستولی می شود نیست بلکه تشنگی است که خوف و خطر جانی و حرج را بر فرد تحمیل کند.
آیا در چنین شرایطی روزه دار میتواند تنها در حد ضرورت، آب بیاشامد و در صورت جواز، حکم روزه آن روز چیست؟ آیا روزه وی درست است و قضا ندارد؟ در صورت نادرستی آن به رغم جواز نوشیدن آیا بقیه روز را باید همانند روزهداران از مبطلات روزه پرهیز کند؟
ترس از تلف شدن و نظر علما
برخی فقهای ما از گذشته تا حال در کنار مسئله بیماری تشنگی، روزهداری را نیز که گرفتار تشنگی شدید شده مورد توجه نظر قرار دادهاند. منشأ این توجه نیز علاوه بر برخی قواعد کلی، روایات ویژهای است که در خصوص چنین افرادی وارد شده است. چنان که صاحب وسائل الشیعه پس از نقل روایات بیماری تشنگی، باب جداگانهای نیز با این عنوان گشوده که «روزهدار وقتی ترس تلف شدن به خاطر تشنگی دارد میتواند به قدر حفظ جان بیاشامد».. اما بسیاری از فقهایی که به این مسئله پرداختهاند پرسش را محدود به اطمینان از تلف به خاطر تشنگی نکردهاند بلکه درباره احتمال تلف و نیز «ضرر» جسمی و حتی دشواری طاقتفرسا که با اصطلاح «حرج» از آن نام برده میشود نیز سخن گفتهاند. بنابراین صورت مسئله در گفتار فقهاء شامل سه فرض میباشد: ترس روزهدار از «تلف» جانی، «ضرر» و نیز «حرج» و از دست دادن تحمل. آنچه فقیه نامی صاحب عروه مطرح کرده است تنها فرض نخست است که دلیل آن وجوب حفظ نفس میباشد و کاملا روشن است و هیچ کس با آن مخالفت نکرده است و همان گونه که برخی مانند شهید اول تصریح کردهاند اختصاص به تشنگی ندارد و گرسنگی نیز همین گونه است.
شرط صحت روزه، عدم نگرانی عقلایی
پیداست فرض آسیب جانی به کمتر از مرگ نیز در نگاه فقها همین حکم را دارد و دلیل آن نیز همان ادله وجوب حفظ نفس و دفع ضرر است که شامل آسیبهای جسمی نیز میگردد و چنین است که آیتالله حکیم در کنار تلف جانی، ترس از ضرر را نیز مطرح ساخته و کسی را مخالف آن نیافته است. امامخمینی(س) عدم نگرانی عقلایی از پیش آمدن بیماری یا ضرر به سبب روزهداری را شرط صحت روزه شمرده است. چنان که ایشان ناچاری در جمعآوری محصول برای جلو گیری از زیان و عدم امکان جلوگیری از گرد و غبار را عذر ارتکاب این مبطل دیده است و البته قضای آن را نیز واجب میداند. از این رو پرسش را محدود به فرض «حرج» میکنیم که این روزها بیشتر مورد بحث قرار گرفته و در صورت مسئله آوردیم. این فرض را نیز از دو جهت بررسی میکنیم؛ یکی اصل جواز این کار و دیگر درستی و نادرستی این روزه و حکم قضای آن.
فقها چه جوازی به رفع تشنگی حرجی داده اند؟
آیات عظام خویی، تبریزی، فاضل لنکرانی، وحید خراسانی، و سیستانی نیز نوشیدن آب به خاطر ضرر یا حرج را مجاز دانستهاند با این تعبیر که «إذا غلب علی الصائم العطش و خاف الضرر من الصبر علیه، او کان حرجاً جاز أن یشرب بمقدار الضرورة؛ وقتی تشنگی بر روزهدار چیره میگردد و از تحمل آن ترس ضرر داشته باش یا بر او حرجی باشد جایز است به اندازه ضرورت بیاشامد.» برخی دیگر نیز همین تعبیر را ذکر کردهاند. استاد معظم آیتالله شبیری زنجانی نیز فرض حرجی یا ضرری بودن روزه را به صورت ترس بر تلف افزوده است. آیتالله جعفر سبحانی نیز چنین کرده است.
آیتالله مکارم نیز تصریح کرده است: «اگر روزهدار به اندازهای تشنه شود که طاقت تحمل آن را ندارد و یا ترس بیماری و تلف داشته باشد، میتواند به اندازه ضرورت، آب بنوشد». البته این فقهاء چنان که میآوریم قضا را واجب دانستهاند.
در مجموع آنچه میان فقهاء و مراجع معاصر که موضوع را مطرح کردهاند سراغ داریم، این است که همه قائل به جواز نوشیدن آب، نه تنها در فرض نگرانی بر جان بلکه در فرض حرج و مشقت غیر عادی است، میباشند جز یک نفر که به اشاره گذشت. و چنان که دیدیم نه تنها این حکم بر خلاف اجماع مسلمانان نیست بلکه مطابق نظر قریب به اتفاق فقهایی است که آن را مطرح ساختهاند. نیز جواز آن دارای ادله مستقل است و کسی آن را با حکم بیماری تشنگی قیاس نکرده و نیازی به آن نیست و پیداست قیاس شمردن آن، سخنی ناشیانه و بدون مراجعه به سخن فقها و ادله مسئله است. اضافه کنیم که این حکم هرچند درباره آشامیدن که بیشتر مورد سوال و ابتلاست مطرح شده اما ادله عام آن چنان که برخی فقهاء نیز مانند آقا حسین خوانساری گفتهاند اختصاص به آشامیدن ندارد.
از همین رو است که در میان فقهای معاصر، آیتالله سبحانی درستی روزه و عدم وجوب قضا را محدود به فرض ترس بر جان نکرده و روزه کسی را که به دلیل ضرر یا حرج در حد ضرورت آب میآشامد درست دانسته است و طبعا قضا ندارد. استدلال ایشان از جمله این است که عرف میان مجاز شمردن روزهدار به خوردن در حد ضرورت و درستی روزه هم ملازمه میبیند. ایشان موید نظر خود را همان سکوت امام(ع) در روایت و عدم ذکر لزوم قضا در آن میشمارد. چنان که ایشان مسئله را مانند مواردی شمرده که روزهدار از سر فراموشی یا تقیه مرتکب یکی از مبطلات روزه میشود و در عین حال روزه او باطل نیست و قضا ندارد.25 میتوان افزود که یک پرسش در برابر کسانی که در عین لزوم امساک، روزه را درست نمیدانند، این است که در صورتی که این شخص در ادامه روز بدون ضرورت، مرتکب یکی از مبطلات روزه شود، آیا مانند سایر موارد ارتکاب عمدی، بر عهده وی کفاره واجب میدانند؟ چگونه ادله وجوب کفاره در ابطال عمدی روزه را بر کسی که در واقع روزه نیست جاری میدانند؟
بنابر این علاوه بر این که در موارد دیگری که روزهدار به دلیل اکراه و ترس اما با اختیار و انتخاب خود یکی از مبطلات روزه را مرتکب میشود، بسیاری از فقهاء و بلکه اکثر آنان قائل به درستی روزه وی و عدم وجوب قضا شدهاند و اضطرار را مانع هر دو حکم تکلیفی و وضعی دانستهاند، در خصوص آشامیدن به خاطر ترس تلف و ضرر و یا حرج نیز برخی تصریح به درستی و بقای روزه و عدم وجوب قضا کردهاند و این به خوبی نشان میدهد که پرسش دوم نیز مسئلهای اجتهادی است و نگاه کاملا یکدستی میان فقهاء درباره آن یا مبانی آن وجود ندارد، چه رسد که امری مورد اتفاق در میان فقهای جهان اسلام باشد. وقتی اکثر فقهای گذشته اصل فرض حرج و ضرر را اساسا مطرح نکردهاند، پیداست نمیتوان آن را امری اجماعی شمرد؛ چه رسد که کسی بتواند احتمال دهد که مخالف «ضرورت دین» است!
شش نکته مهمی که باید توجه کرد
1- حکم به جواز آشامیدن آب درباره روزهداری که دچار تشنگی حرجی و غیر قابل تحمل عادی شده نه تنها مخالف اجماع مسلمین نیست بلکه مطابق نظر قریب به اتفاق فقهایی است که به این موضوع پرداختهاند، به ویژه فقهای معاصر.
2- این حکم نه تنها متکی بر ادله نفی حرج و ضرر است بلکه دو روایت عمار ساباطی و مفضل بن عمر به صورت خاص بر آن دلالت میکند و فقهاء دستکم به اعتبار سندی یکی از آن دو اذعان دارند و گروهی دلالت آنها را بر این حکم کافی دیدهاند.
3- درستی این روزه و عدم وجوب قضای آن، نظری است که در اصل مبنا یا خصوص آن مورد توجه و حتی تاکید برخی فقهاء قرار گرفته است. البته نوعا فقهایی که به آن پرداختهاند به ویژه معاصران قائل به وجوب قضا در عین وجوب امساک در باقی مانده روز شدهاند و این است که دستکم احتیاط در قضای آن امری مطلوب است.
4- آشامیدن آب و مشابه آن در فرض حرج و حصول شرایط آن تنها محدود با همان اندازه ضرورت است و در باقی مانده روز حتی اگر روزه صحیح نباشد باید از مبطلات روزه خودداری کرد. اهمیت این امر چنان است که برخی فقهاء را به این بحث وا داشته است که آیا لازم است شخص مضطر با نوشیدن جرعه یا لقمه بزرگ زمان خوردن را به حداقل ممکن برساند یا نه؟!
5- پیداست تا ضرورت یا نیاز لازم نباشد روزهدار نباید خود را در شرایطی قرار مانند محیط داغ یا زیر آفتاب قرار دهد که دچار تشنگی طاقتفرسا شود، اما رفتن به سفر اگر پیش از ظهر باشد و امکان داشته باشد، گرچه میتواند راهی برای رهایی از اصل وجوب روزه ماه مبارک در شرایط یادشده باشد اما سراغ نداریم کسی از فقهاء آن را واجب شمرده باشد.
6- و خلاصه سخن اینکه جواز آشامیدن در حد ضرورت در صورت تحقق حرج را نوع فقهای معاصر ذکر کردهاند و نادرستی و وجوب قضای به عنوان یک حکم فرعی، میان فقهاء نظری قطعی و یکدست نمیباشد و این دو مسئله پیوسته به هم را نمیتوان در سطح احکام اجماعی یا ضروری شمرد.
• با نگاهی به مقاله حجتالاسلام والمسلمین سیدضیاء مرتضوی پژوهشگر و استاد حوزه، در باب «حکم روزهداری و آشامیدن ناچاری آب»
پایان پیام/
نظر شما