به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر رضا سلیمان حشمت، استادیار فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در همایش ابن سینا و فیلسوفان اسلامی که به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا برگزار شد، با ارائه مقاله ای تحت عنوان «علم به ما به اعدام» به ایراد سخن پرداخت.
وی در ابتدای سخنانش با بیان اینکه در واقع درباره معنا و مفهوم حیث التفاتی و لوازم این بحث مطالبی عرض خواهم کرد، اظهار داشت: این بحث ناظر به یک بحثی است که هم به تاریخ فلسفه و هم به فلسفه تطبیقی مربوط می شود.
حشمت یکی از مطالب مهم در تاریخ فلسفه را یکی مسئله قول به تعالی در برابر قول به حلول و درون ماندگی دانست و گفت: پیشینیان ما به آن عنوان قیام صدوری و قیام حلولی داده اند.
وی در ادامه این پرسش را طرح کرد که آیا موجودات قائم به حق به قیام صدوریند یا حلولی؟ وی در این باره افزود: حکمای مسلمان جملگی به قیام صدوری و به تعبیری علم فعلی حق به اشیاء قائل شده اند. همین مسئله در باب وجود ذهنی و علم و ادراک انسان و همچنین در باب رویت و ابصار نیز مطرح شده است.
حشمت با بیان اینکه در دوره معاصر برنتانو بر خلاف اعتقاد روانشناسی تجربی، مفهوم حیث التفاتی را که در اصل مربوط به حکمای مسلمان بوده، از طریق فلاسفه مدرسی از نو پیش کشیده است، گفت: اشکال مهم در این باره آن است که اگر بنا باشد بر اساس حیث التفاتی علم صفت ذات اضافه باشد، از آنجا که اضافه اعم از مقولی و اشراقی دو طرف دارد، وقتی که علم ما به اعدام یعنی ممتنعات ذاتی تعلق بگیرد، چه وصفی پیش خواهد آمد؟
وی با این ادعا که حیث التفاتی و بسطیت، تعبیری است که فرانس کلانتین از نو آن را به کار برده، گفت: وی، آن را از فلسفههای مدرسی و اسکولاستیک و از فارابی و ابنسینا اخذ کرده است.
حشمت بر این باور بود که علم به اعدام جایی است که در آن اختلاف وجود دارد و ناظر بر وجوه مشابهات هست. وی در همین باره افزود: بین فلسفه اسلامی و فلسفه غرب و معاصر هم افتراقات و هم اشتراکاتی هست. فرانس کلاین و هوسرل میگویند که حیث التفاتی در فلسفه نقش اساسی دارد.
وی با بیان اینکه فرانس کلاین یک متکلم مسیحی آلمانی است که در کسوت روحانیت مسیحیی بوده، اظهار داشت: ولی به جهت تثلیث که آن را با خود متناقض میدانست و همچنین اینکه معصومیت پاپ را قبول نداشت، از آن کناره گیری کرد.
حشمت در همین باره افزود: او از کسوت روحانیت مسیحی خارج میشود و به فلسفه مدرسی علاقمند است. هوسرل شاگرد او بوده و به جهاتی به مباحث فلسفه اسلامی ارتباط پیدا می کند. چرا که مکس فرورتر، پدر همسرش بوده که درباره ملاصدرا کتاب نوشته است.
وی مدعی بود که متکلمانی همچون فخررازی در مباحث مشرقیه، اضافه را به کار بردهاند. وی در همین باره افزود: ابنسینا هم گاهی به همین صورت بیان کرده و می گوید که وقتی من اشیاء را میبینم آنها در نفس من حلول پیدا نمیکنند که قائم به نفس من باشند.
حشمت بر این باور بود که در فلسفه اسلامی توجه به قیام صدوری است. شیخرئیس وقتی تفسیر میکند، از اضافی میگذرد. البته این اضافه، اضافه محض نیست، بلکه وقتی ما با اشیاء مواجه میشویم صفتی در ما پیدا میشود که صورت اشیاء در ما انتشاء پیدا میکند.
وی علت بحث از اضافی و صفت اضافه در کارهای بنتاین را به این دلیل می داند که او می خواهد با پوزیتیویسم مقابله کند. وی در این باره گفت: این در واقع چیزی است که ملاصدرا تحت عنوان نفس صور حسی انتشاء میکند.
حشمت در ادامه گفت: به اعتباری همان نتیجه علامه طباطبائی حاصل میشود. ایشان در فلسفه و اصول روش رئالیسم میگوید که علم حصولی مسبوق به علم حضوری است.
وی با اشاره به آرای کییرکگارد، اظهار داشت: وی اگزیستانس را به معنای وجود خارجی به کار میبرد. قوام ذهن به حیث التفاوتی است و ادراک و عشق ما همه این ها اضافه هستند. من از خود به در میشوم و اضافه پیدا میکنم، نه اینکه یک صورت در من بیاید و انطباع پیدا کند.
حشمت با این باور که روانشناسی جدید از تفسیر مفاهیم فلسفی مبتنی بر قیام حلولی است، ادامه داد: علوم جدید قائل به متافیزیک هستند و همه کسانی که مانند هوسرل به انتاین آمدند در پدیدارشناسی، با روانشناسی به خاطر حلولی بودنش مخالفت کردند.
وی در مقابل به آرای حکمت متعالیه اشاره کرد و گفت: ملاصدرا و پیروان او میگویند که وقتی اضافه میآید، من به عدم اضافه میشوم. در فلسفه اسلامی هم این مسئله بحث می شود که علم ما به اعدام یعنی ممتنعات چگونه است.
گفتنی است همایش ابنسینا و فلسفه اسلامی به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا در سالن تلاش وزارت تعاون با حضور اندیشمندان، پژوهشگران و علاقهمندان حوزه فلسفه در 26 و 27 مهر برگزار شد.
پایان پیام /
نظر شما