فطرت در دکارت و ابن سینا، تفاوت بنیادین ندارد

دکتر امید با بیان اینکه فلسفه های دکارت و ابن سینا از اشتراکات اساسی در نظریه فطری گرایی برخوردارند، اظهار داشت: به نظر می رسد که در مورد فطرت میان این دو دیدگاه فلسفی، تفاوت ماهوی وجود ندارد.

به گزارش خبرنگار شبستان، دکتر مسعود امید، استادیار فلسفه دانشگاه تبریز، در همایش ابن سینا و فیلسوفان اسلامی که به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا برگزار شد، با ارائه مقاله ای تحت عنوان «بازخوانی نظریه فطرت در فلسفه دکارت و ابن سینا» به ایراد سخن پرداخت و تلاش کرد تا برای کشف چشم اندازی واحد در این موضوع از دیدگاه این دو فیلسوف، گامی به پیش بردارد.

 

وی با اشاره به اینکه نظریه فطرت در نزد دکارت یک نظریه معرفت شناختی است ، اظهار داشت: وقتی به کانت می‌رسیم ممکن است بعضی از شارحان ادعا کنند این نظریه صرف معرفت‌شناختی است و نظریه فطرت یک نظریه روانشناسی معرفت‌شناختی است.

 

امید با بیان اینکه واژه فطرت در نزد ابن‌سینا هم به صورت اسم و هم به صورت فعل به کار برده شده است، ادامه داد: اما هیچ‌کدام از این دو، بی‌واسطه مورد بحث ما نیست. ما اصطلاح فطرت را ذیل نظریه فطرت مورد بحث قرار می‌دهیم.

 

وی مدعی بود که فطرت در این نظریه جزء مفاهیم ماهوی قرار می‌گیرد تا جنس و فصل و حدود آن را بتوانیم مشخص کنیم. وی در ادامه گفت: من در این حکم مترصد کشف مقدمات فطرت بودم. پس ما به دنبال مؤلفه‌های فطرت نزد دکارت و ابن‌سینا خواهیم گشت که ببینیم اشتراک دارند یا خیر.

امید گام دوم را گستره نظریه فطرت دانست و گفت: وقتی ما به بازخوانی دکارت بپردازیم، اولین سؤال از دکارت این است که ‌آیا گستره فطرت متعلق فطرت کدام عناصر است؟

 

وی با بیان اینکه تا اینجا که متن خود دکارت و نامه های او را خوانده است و برخی شارحان او را از نظر گذرانده است، متعلق فطرت می‌تواند در سه مقوله قرار گیرد، گفت: قوه، یا قوا، فرایند یا فراینده، فرآورده‌ها، مقوله هایی هستند که می توان بیان داشت.

 

امید مدعی بود که اگر در نزد دکارت فطری باشد، می‌شود به جای آن قوه بگذاریم. وی ادامه داد: می‌توانیم بگویم قوه حکم در ما فطری است. می‌توانیم بگویم فرایند، در ما فطری است یا می‌توانیم بگویم فراورده در ما فطری است. هر کدام از این سه لایه را بگیریم در تصور و تفکر دکارت می‌تواند در ذیل وصف فطری قرار بگیرد.

 

امید بخش عمده مقاله خود را درصدد کشف قوه فطری از نظر دکارت معرفی کرد و گفت: من می‌خواهم به این سؤال پاسخ دهم که آیا می‌توانیم یک چشم‌اندازی را نشان دهیم که نشان بدهد که ابن‌سینا و دکارت در امر فطرت دارای اشتراکاتی هستند.

 

وی اولین گام در اشتراک بین ابن‌سینا و دکارت را بر اساس آن اصل دانست  که  نظریه فطرت یک نظریه معرفت‌شناختی روانشناختی است. او در این باره افزود: قوا فرایندها و فراورده‌هایی در انسان است که نیمه اکتسابی هستند. اگر می‌گوییم فطری است یعنی مراد ما این است که نیمه اکتسابی هستند.


امید با طرح این پرسش که آیا می‌توانیم مؤلفه نظریه فطری را در نزد دکارت پیدا کنیم، اظهار داشت: پاسخ من مثبت است. می‌توانم مثال قوه حکم را بزنم. ما قوه حکم را از حس نگرفتیم. ما فرایند حکم را از حس نگرفتیم ولی در بند فراورده یک دشواری هست ما در نظر دکارت تصریحاتر داریم که نیم‌اکتسابی است ولی می‌شود در ابن‌سینا هم این را تصریح کرد.

 

وی در یک جمع بندی بیان داشت: پس از جستجو و بازخوانی آراء دکارت و ابن سینا و طرح نظریات ایندو فیلسوف به نظر می رسدکه درمورد موضوع مذکور میان این دو دیگاه فلسفی، تقابل و تفاوت ماهوی وبنیادی وجود ندارد.

 

امید بر این باور بود که این دو فلسفه از اشتراکات اساسی در نظریه فطری گرایی ، از قبیل پذیرش عناصر غیر اکتسابی و مادرزادی در حوزه قوا، فرایندها و فراورده ها به نحو بالقوه در نفس یا عقل و عنایت  نفس نسبت به آن ها و جهت داری دستگاه ادراکی برخوردارند.

 

گفتنی است همایش ابن‌سینا و فلسفه اسلامی به همت بنیاد حکمت اسلامی صدرا در سالن تلاش وزارت تعاون با حضور اندیشمندان، پژوهشگران و علاقه‌مندان حوزه فلسفه در 26 و 27 مهر برگزار شد.


 

پایان پیام /

کد خبر 76618

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha