به گزارش خبرنگار شبستان، در دومین کنگره علوم انسانی، دکتر حسن باستانی راد، استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، پس از ارائه مقاله خود با عنوان "آموزش و پژوهش میان رشته ای در جغرافیای تاریخی"، اظهار کرد: جغرافیای تاریخی از مهم ترین حوزه های علمی در بررسی و تحلیل ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است.
وی افزود: با توجه به نیازهای کنونی در عرصه پژوهش درباره تاریخ ایران، ارائه طرح ها و راهکارهای نوین از طریق دیدگاه های میان رشته ای در عرصه پژوهش و آموزش در زمینه جغرافیای تاریخی ضرورت دارد.
دکتر باستانی راد، مهم ترین آگاهی های تاریخی را برگرفته از منابع جغرافیایی دانست و گفت: در دهه های اخیر، تلاشی بایسته برای بهره گیری از این دانش انجام نگرفته است.
وی خاطر نشان کرد: پایاننامه ها و مقاله های بسیاری به این موضوع اختصاص مییابد، بی آنکه بر پایه دانش های میان رشته ای در این حوزه و چارچوب های نظری آن باشد.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه شهید بهشتی، اذعان داشت: شایسته است به این موضوع علمی، با دیدگاهی میان رشته ای توجه شود تا راهکاری علمی و عملی برای بهره گیری بیشتر از جغرافیای تاریخی در نظام آموزشی و پژوهشی به کار گرفته شود.
وی در ادامه به برخی از این گونه موضوعات اشاره کرد و گفت: جغرافیای اقتصادی، جغرافیای فرهنگی، جغرافیای اجتماعی، جغرافیای سیاسی، جغرافیا و مردم شناسی تاریخی، زبان شناسی تاریخی، مکان پژوهی و شهرپژوهی جغرافیایی و جی آی اس تاریخی، از این نوع موضوعات هستند.
وی تصریح کرد: مسئله اصلی این بحث، عوامل مؤثر بر آموزش و پژوهش میان رشته ای در جغرافیای تاریخی از منظر آسیب ها و راهکارهای عملی است.
در بخش ابتدایی این نشست، دکتر محسن خلیلی، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، مقاله ای با عنوان "کاربست فرضیه در پژوهش های تاریخی" ارائه داد و گفت: پژوهش تاریخی، با بهره گیری از اسناد معتبر انجام میشود.
وی خاطر نشان کرد: عدم حضور پژوهشگر در صحنه واقعه که باعث می گردد نتوان به طور زنده داده های مورد نیاز را جمع آوری کرد، پژوهش های تاریخی را دچار ضعف می کند، زیرا محقق ناچار می شود گسستگی میان مدارک به دست آمده را با حدس و تفسیر پرکند.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، اظهار داشت: کار ویژه تاریخ به منزله یک معرفت درجه اول، شامل شناسایی، بازآفرینش و بازتفسیر رخدادهایی می شود که در گذشته روی داده اند.
وی با متفاوت خواندن آن چه روی داده است، با آن چه مورخ از رویداد تاریخی شده، روایت میکند، پرسشی اساسی را مطرح کرد و گفت: علم تاریخ، چگونه میتواند با فرضیه همنشین شود، فرضیه ای که از اساس باعث جهت دار شدن شیوه خوانش متون تاریخی می گردد و تاریخ واقعی یک رویداد را به قرائتی خاص از یک رخداد تبدیل می کند؟
دکتر خلیلی، در ادامه سخنان خود افزود: وضعیت مسئله انگیز آن است که علم تاریخ از جنبه یک انتظام دانش ورزانه، بدون کناکنش با دیگر شاخه های علوم انسانی، گیرایی کافی ندارد، زیرا به زنجیره ای بی پایان از رویدادهای تلنبار شده مبدل می گردد.
این کارشناس علوم تاریخی، بده بستان کمک گیرانه آکادمیک را کاری نادرست خواند و اذعان داشت: گاهی این بده بستان ها سبب می گردد که اصل واقعه تاریخی شناسایی نشود.
وی، فرضیه سازی را تیغ دودم علم تاریخ دانست و گفت: اگر در فرضیه سازی زیاده روی و یا کم کاری شود، مشکلات خاص خود را به وجود می آورد، یعنی هم می تواند ناجی باشد و هم نافی.
دکتر خلیلی، چهار کار ویژه را برای فرضیه های علمی برشمرد و خاطر نشان کرد: جهت دار ساختن مطالعه منابع پژوهش، حساس کردن محقق به جنبه های معنی دار مسئله تحقیق، کمک به درک بهتر مسئله پژوهش و فراهم آوردن چارچوبی برای تفسیر اطلاعات جمع آوری شده، از مهم ترین وظایف فرضیه های علمی هستند.
این عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد، به نقل از "میشله"، اضافه کرد: برای آن که تاریخ تا ابد دروغ باشد، کافی است که تنها یک نفر، حقایق را کتمان کند.
پایان پیام/
نظر شما