خبرگزاری شبستان: لازمه داشتن دین، دنیایی کردن آن است که با قداست دین ناسازگار است. آیا تشکیل حکومت اسلامی موجب از بین رفتن قداست دین نمی شود؟
پاسخ این سوال از لسان آیت الله جوادی آملی ارائه می شود:
دین تک بُعدی، یک ضلعی و ناقص نیست. دین زمانی کامل است که برای تعلیم و تزکیه انسان باشد و انسان نیز حقیقتی سائر و سالک است که از نشئه "تراب" به سوی نشئه" لقاء رب الرباب" می رود: « یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّکَ کادِحٌ إِلى رَبِّکَ کَدْحاً فَمُلاقیهِ» (1) و دین باید این انسان کادح و سائر را در همه نشئه ها تغذیه کند.
خدای سبحان که دنیا و آخرت از آنِ اوست:« فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَ الْأُولى» (2)، دینی فرستاده که هم دنیای انسان را تامین می کند هم آخرت او را. خدای سبحان، دعا و درخواست مردانی که حسنه دنیا و آخرت را با یکدیگر می خواهند، تایید می فرماید:« وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ»(3)، زیرا دنیا مزرعه آخرت است:«الدنیا مزرعة الاخرة» (4) و بدون «حسنه دنیا» نمی توان به «حسنه آخرت» رسید.
بنابراین، دین الهی، به دنیا توجه دارد؛ ولی این توجه به دنیا با دنیایی شدن دین متفاوت است. دنیایی محض بودن نکوهیده است، چنان که در آیه « فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ» (5) به مذمت آن اشاره شد.
عقل بشری چگونه از وحی الهی استفاده می کند؟
بر اساس فتوای عقل، انسان در قلمرو زندگی مادی و معنوی خود با همه موجودات ارتباط دارد و در عین حال، نسبت به بسیاری امور جاهل است و معلومات او با مجهولاتش قابل قیاس نیست، از این رو برای رسیدن به هدف، به راهنما و راه بلد نیازمند است. عقل انسان، نیازمندی خود به راهنما را به روشنی در می یابد، چنان که «4=2*2» را به خوبی می فهمد و در این دریافت خود، ذره ای احتمال اشتباه نمی دهد. عقل می گوید: من از آینده خود بی خبرم و نمی دانم که قبر چیست، برزخ چیست، قیامت چیست، من مسافرم؛ اما نمی دانم به کجا و با چه سرمایه ای می روم؟ به همین دلیل آمدن راهنما از سوی خدا برای من، امری ضروری است:«النبی موجود بالضرورة لا بنحو الامکان».
عقل بسیاری خطوط کلی جهان بینی را درک می کند، این که پیامبر باید معجزه داشته باشد، معجزه چه ویژگی هایی دارد، چه کسی پیامبر است و ... . عقل صدها حکم اصلی و جامع را می داند و می فهمد که صدها حکم فرعی و جزئی را نیز نمی داند، از این رو نیازمند وحی و نقل است. وحی نیزآنچه عقل می فهمد، شکوفا می سازد و آنچه عقل نمی فهمد، برای آن روشن می سازد. انسان و جامعه ای که از وحی الهی استفاده می کند، تعقل و تعبد را در هم می آمیزد و دچار تحجر یا عقل گرایی افراطی نمی شود.
پی نوشت ها:
1. انشقاق، آیه 6
2. نجم، آیه 25
3. بقره، آیه 201
4. عوالی اللئالی، ج 1، ص 267
5. بقره، آیه 200
برگرفته از نسیم اندیشه
پایان پیام/
نظر شما