حیله حاج صادق آهنگران به رزمندگان!

حاج صادق که ظاهراً عجله داشت و می خواست جای دیگری برود، گفت: «صبر کنید صبر کنید من یک ذکر را فراموش کردم بگویم. همه رو به قبله بنشینند، سر به خاک بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید».

خبرگزاری شبستان: شوخ طبعی های رزمندگان اسلام در دوران جنگ موجب می شدتا آن ها روحیه بگیرند و با انرژی مضاعف به نبرد حق علیه باطل بروند. فرهنگ جبهه انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی موضوع کلی مجموعه گفتار، نوشتار و رفتار رزمندگانی از سراسر کشور در جبهه های جنگ تحمیلی در دوره دفاع مقدس است. متن زیر گزیده ای از کتاب "شوخ طبعی ها" فرهنگ جبهه 30 را برایتان منتشر می کنیم.

 

الفرار

بعد از عملیات بود. حاج صادق آهنگران آمده بود به میان رزمندگان برای مراسم دعا و نوحه‌خوانی. برنامه که تمام شد مثل همیشه بچه‌ها هجوم بردند که او را ببوسند و احیانا حرفی با او بزنند.

حاج صادق که ظاهراً عجله داشت و می خواست جای دیگری برود، حیله‌ای زد و گفت: «صبر کنید صبر کنید من یک ذکر را فراموش کردم بگویم. همه رو به قبله بنشینند، سر به خاک بگذارید و این دعا را پنج مرتبه با اخلاص بخوانید». ما همین کار را کردیم. پنج بار شد ده بار، پانزده بار، خبری نشد که نشد. یکی یکی سر از سجده برداشتیم، دیدیم مرغ از قفس پریده بود!

 

این‌قدر مفاتیح نخوان!

عملیات والفجر 10 روی قله باسمبو یکی از بچه‌های کادر گردان کف دست‌اش تیر خورده بود. انصافا خیلی درد می‌کشید چون عصب‌هایش قطع شده بود، به نحوی که هنوز جانباز است. دوست هم‌سنگری که آن‌وقت پزشکی می‌خواند به او گفت: پسر چقدر گفتم مفاتیح نخوان. دعاها کار دستت می‌دهد؟ ببین گلوله درست خورده کجا؟ همان جایی که بلند می‌کردی رو به آسمان راستی نکند از خدا همین گلوله‌ها را خواسته‌ای که این‌قدر زود دعایت اجابت شد؟ ما را بگو که او را نصیحت می‌کنیم!

 

با نان اضافی

بعد از اسلام و احوال‌پرسی و حتی بعضی جاها قبل از آن التماس دعا بود که مثل نقل و نبات برادران نثار یکدیگر می‌کردند، انواع و اقسام تعابیر و می‌کرد و به آن کش و قوس می‌داد که دیگر به درد همه چیز می‌خورد جز دعا، آن هم از نوع توسل‌اش. گاهی بچه‌ها سر به سرش می‌گذاشتند، با همان لهجه مشهدی می‌گفتند یره تو که دست او ضعیفه را از پشت بستی! (اسم یکی از خوانندگان زن قبل از انقلاب را می‌آورند) لابد توقع داری آن وقت دل ما هم بشکنه و حالی پیدا کنیم!

 

دعای صد تومانی

چپ و راست التماس دعا بود که گفته و شنیده می‌شد. دستشویی می‌رفتیم برادر التماس دعا، می‌خواستیم بخوابیم برادر التماس دعا، غذا بخوریم، راه برویم، حمام کنیم، لباس بشوییم، خلاصه از هر دو سه کلمه سلام و احوالپرسی چهار کلمه‌اش التماس دعا بود. نشستیم با بچه‌ها فکری کردیم، گفتیم این طور که نمی‌شود مفت و مجانی صبح تا شب کارمان شده دعاکردن برای این و آن. دعاها را قیمت‌گذاری کردیم! ده تومانی، بیست تومانی، صد تومانی و بالاتر. از آن پس هر کسی می‌گفت: التماس دعا می‌گفتیم دست کن جیب مبارک بعد بگو ببینم دعای چند تومانی می‌خواهی!

 

دعای مستجاب

گردن نمی‌گرفت، مثل همه کسانی که وصل بودند و نفس‌شان اثر داشت، هر وقت از او می‌خواستیم در حق ما دعا کند، هرچند با تضرع، می‌گفت: اگر دعایی هم باشد که بالا برود دعای شماست نه من، دعای من به سقف آسمان هم که برسد دوباره برمی‌گردد و می‌خورد به سر من. وقتی این حرف را می‌زد بچه‌ها می‌گفتند بلند شوید بروید الان دعایش برمی‌گردد می‌خورد به سرش و می‌میرد، آن وقت به ما می‌گویند شما او را کشته‌اید!

 

سربالایی دعا

مراسم دعای کمیل بود. الحق والانصاف حاج آقا خوب از عهده کار برمی‌آمد. مجلس را کربلا می‌کرد بدون اینکه نیاز باشد به اصطلاح از آن زهرماری‌ها قاطی‌اش بکند و حرف‌های نامربوط و ناروا به اهل بیت نسبت بدهد. کلمات و عبارات شریف دعا را طوری دعا می‌کرد که سنگ را به گریه می‌انداخت. بچه‌ها مثل ابر بهار و طفل مادرمرده ضجه می‌زدند. حاجی فقط یک عیب داشت و آن این بود که جان جلسه را می‌گرفت بعد تحویل ما می‌داد یعنی وقتی که دیگر مستمعان نای نفس کشیدن هم نداشتند کتاب را زمین می‌گذاشت. همیشه به شوخی به او می‌گفتم حاجی خوب سرازیری‌های دعا را تخته گاز می‌روی و سربالایی‌هایش را می‌سپاری به ما! یک وقت نگویی طرف نفهمید!

 

شرّ شما کم

شیوه‌های زیادی برای کوتاه‌آمدن کلام آدم پرحرف بود. از مو باریک‌تر از چماق سنگین‌تر! بستگی داشت در چه وضعیتی باشم. عبارت التماس دعای مخصوص به معی شر شما کم، برای مواقعی بود که دیگر هیچ امید نجات نبود و بیم هلاک مخاطب می‌رفت!

 

بنابراین گزارش، کتاب شوخ طبعی ها (فرهنگ جبهه 30) به قلم سید مهدی فهیمی و محسن مهرآبادی از سوی انتشارات چاپ و نشر فرهنگ گستر روانه بازار نشر شده است. از جمله مطالب گردآوری شده در این کتاب 15 فصلی می توان به "اشاره و کنایه"، "تواضع و تادیب نفس"، "مزاح و مطایبه"، "خوردن و آشامیدن"، "سلام و صلوات"، "رندی و عیاری"، "دعا و توسل" و "بدیهه گویی و حاضر جوابی"  اشاره کرد.

 

پایان پیام/
 

کد خبر 329894

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha