به گزارش خبرگزاری شبستان پیش از اینکه سوریه وارد بحران و سپس جنگ داخلی شود هیچ رد پای از افراد و گروههای تکفیری و القاعده ای در این کشور دیده نمی شد اما از زمانی که براندازی دولت و نظام سیاسی این کشور به سبب حمایت از محور مقاومت در دستورکار ائتلاف مشترک غربی ، عربی و اسرائیلی قرار گرفت انواع و اقسام گروههای تکفیری و القاعده ای با القاب و عناوین مختلف به صورت قارچ گونه در این کشور سربرآوردند و امروزه می توان انواع مختلفی از این گروهها را با نام های مختلف در این کشور مشاهده کرد.بر این اساس می توان گفت ظهور و بروز گروههای تکفیری و القاعده ای به عنوان مظهر و نمادی از تروریسم در سوریه نیز همانند سایرکشورهای مانند عراق ،افغانستان و پاکستان که گرفتار این معضل شده بودند یک پدیده وارداتی است و کاملا با سیاست های مخالفان محور مقاومت در ایجاد جنگ شیعه و سنی در ارتباط بوده است .
پیش از اینکه سناریوی براندازی در سوریه به مرحله اجرا در آید طوایف مختلف مذهبی و قومی و دینی سال های سال در صلح و آرامش در کنار هم زندگی می کردندبدون اینکه واقعا هیچ مزاحمت و خطری از یکدیگر احساس بکنند.اما بعد از اجرای این سناریو که با توسل به ایجاد جنگ مذهبی و قومی صورت گرفت شکاف های قومی و مذهبی در این کشور به طور بی سابقه ای تعمیق و گسترش پیدا کرد و تکفیری های وارداتی از کشورهای مختلف عربی و غیر عربی که با هدایت دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی خود این کشورها صورت گرفت علاوه بر اینکه جامعه سنی سوریه را به سمت افراطی گری کشاندند بلکه موجبات بدبینی و بی اعتمادی دیگر اقوام و قومیت ها را نیز به یکدیگر فراهم کردند .
در واقع کشورهای غربی از همان ابتدا می خواستند با یک تیر دو نشان بزنند.یعنی از یکسو از عناصر افراطی که مقیم این کشورها بودند و بعضا به حملات تروریستی در آن دست می زدند خلاص شوند و آنها را بدست ارتش سوریه از بین ببرند و از دیگر سو با کمک همین عناصر توان ارتش و دولت سوریه را به تحلیل برده و به اهداف سیاسی خود دست یابند .
امااکنون با گذشت نزدیک به سه سال از اجرای این سناریو ورق تحولات در سوریه برگشته چرا که اولا دولت و ارتش سوریه به پشتوانه حمایت های دوستان و متحدان منطقه ای و بین المللی خود و همچنین در سایه حفظ انسجام نهادهای نظامی و امنیتی و حمایت اکثریت مردم توانسته است با موفقیت از پروژه براندازی عبور کند وبر اوضاع مسلط شده و کنترل اوضاع را بدست بگیرد. دوم اینکه خطرات حمایت از گروههای تکفیری و القاعده ای بیش از پیش برای حامیان غربی آنها اشکار شده و انها از هم اکنون به وحشت افتاده اند که بازگشت این افراد به دولت های متبوع خود در غرب خطرات امنیتی برای این کشورها به همراه خواهد داشت .از اینرو به نظر می رسد تسویه حساب های خونین داخلی که این روزها بین گروههای مختلف تکفیری و القاعده ای شامل داعشی ها و جبهه اسلامی درگرفته بر اساس طرح و نقشه سرویس های اطلاعاتی این کشورها صورت گرفته تا آنها همدیگر را از بین ببرند و فرصتی برای بازگشت آنها وجود نداشته باشد. این به روشنی نشان می دهد که کشورهای غربی بعد از اینکه استفاده های خاص خود را از افراد و گروههای تکفیری و القاعده ای بعمل آوردند اکنون تاریخ مصرف آنها را پایان یافته تلقی می کنند و با ترفندهایی به نابودی انها همت گمارده اند .
البته استفاده ابزاری از القاعده تنها به کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی محدود نمی شود و عربستان به عنوان مهد پیدایش القاعده و گروههای تکفیری نیز از آنها استفاده ابزاری را بعمل می آورد و در این راستا از شیوه غیر متمرکز برای هدایت و مدیریت گروههای تکفیری در سوریه استفاده می کند تا بدین ترتیب مانع از نابودی انها توسط ارتش کلاسیک سوریه شود .در این راستا سازماندهی گروههای تکفیری به طور مکرر عوض می شود و در این راستا تحول جدیدی که در جبهه مخالفان سوریه بوجود آمده اعلام موجودیت جیش المجاهدین است که از 7 گروه ("استقم کما امرت"، "تیپ نوزدهم ارتش آزاد" ، گروه مسلح "نورالدین الزنکی" ، تیپ "الانصار" ، "امجاد الاسلام" ، "انصار الخلافه" و "حرکه النور") تشکیل یافته است. در راس این تشکل فردی بنام شهابالدین قرار دارد و سخنگوی آن محمد ادیب است. ماموریت این تشکل این است که از یکسو با از بین بردن گروه داعش امکان جذب نیروهای ان را در این تشکیل فراهم سازد و از دیگر سو اهرم فشار لازم را برای حامیان این تشکیل و در راس آن عربستان قبل از تشکیل نشست ژنو2 فراهم سازد. پیش از این بنا بود جبهه اسلامی که از 7 گروه وابسته به القاعده تشکیل یافته بود این مسئولیت را برعهده بگیرد اما در تشکل جدید علاوه بر گروههای اسلامی، بقایای ارتش منحله آزاد نیز حضور دارند و هدف نهایی تشکل جدید سر و سامان دادن به وضع آشفته گروههای مسلح مخالف اعم از القاعده ای و غیر القاعده ای است.
احمد کاظم زاده
کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه
نظر شما