نوای قرآن مرا مجذوب خویش کرد

خانم بالداچینو با تشریح مراحل جدا شدن از مذهب کاتولیک و تشرف به آیین تشیع گفت: نوای قرآن مرا مجذوب خویش کرد و در حقیقت سفر من از کودکی آغاز شد چرا که همواره در درون خودم به یک خدای واحد معتقد بودم.

 

 

به گزارش خبرنگار شبستان، در نوزدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم و در ادامه سلسله گفت‌وگوهای ویژه کارگاه غدیرپژوهی خانم بالداچینو به تشریح داستان تشرف به آیین تشیع پرداخت. وی کارشناس ارشد حقوق از دانشگاه سیدنی است که پس از جدایی از مذهب کاتولیک به آیین تشیع گرویده است.

 

 بالداچینو درباره داستان گرایش خویش به مذهب تشیع گفت: در حقیقت سفر من از کودکی آغاز شد چرا که همواره در درون خودم به یک خدای واحد معتقد بودم.

 

وی ادامه داد: از همان دوران کودکی و نوجوانی اطمینان داشتم که یک روز به خالق و خدای این جهان خواهم رسید.

بالداچینو تصریح کرد: دو سؤال اساسی همواره زندگی مرا تحت‌الشعاع خویش قرار می‌داد، اول اینکه من از کجا آمده‌ام و دوم آنکه سرنوشت من چه خواهد بود.

این مستبصر استرالیایی با اشاره به ویژگی خانواده کاتولیک خویش توضیح داد: از آنجا که در خانواده‌ای کاتولیک متولد شده بودم مذهب پدر و مادرم را کورکورانه دنبال می‌کردم و در مراسم دینی آنها شرکت می‌نمودم.

وی به چند نمونه از معضلات دوران کودکی خویش اشاره کرد و گفت: طبق مذهب کاتولیک انسان از بدو تولد گناهکار متولد می‌شود و این یکی از معضلات زندگی من بود که وقتی کودکی تازه از مادر متولد می‌شود چگونه گناهکار و خطاکار شده است.

بالداچینو تثلیث مسیحی را از معضلات بزرگ مذاهب مسیحی معرفی کرد و اظهار داشت: با اینکه از دوران کودکی در درون خودم به خدای واحد اعتقاد داشتم اما در آیین مسیحیت به وضوح از خدای پدر، خدای پسر و روح‌القدس سخن گفته می‌شد و این سه خدایی برای من قابل قبول نبود.

وی وجود تناقضات و عدم هماهنگی میان باورهای مسیحی را یکی دیگر از مشکلات مذهبی خویش در دوران نوجوانی و جوانی خواند و افزود: با اینکه یک کودک بودم و پدر و مادرم برای کنجکاوی‌های کودکانه‌ام پاسخ‌های فراوانی به من می‌دادند اما هیچ‌گاه هیچ‌یک از پاسخ‌هایشان برای من قانع‌کننده نبود.

این تازه مسلمان شده استرالیایی در ادامه سخنان خود به برخورد معلمان و آموزگاران روس دینی خویش پرداخت و گفت: در دوران دبیرستان به مدرسه‌ کاتولیک‌ها رفتم و در اولین روز درس کتاب مقدس وقتی معلم از بچه‌ها پرسید چه کسی به این کتاب اعتقاد ندارد قاطعانه دستم را بلند کردم.

وی ادامه داد: معلم با دیدن این عکس‌العمل من بسیار عصبانی شد و دلیل آن را از من پرسید و من به او گفتم داستان‌های کتاب مقدس برای من ناپاک و غیرواقعی به نظر می‌رسند.

بالداچینو از اخراج خویش از دبیرستان کاتولیک‌ها سخن گفت و ادامه داد: اخراج من از مدرسه کاتولیک‌ها جرقه‌ای شد که به سمت مذاهب دیگر بروم و تحقیق درباره ادیان دیگر را آغاز کنم.

وی از ویژگی‌های مذاهب مختلفی چون بودا و هندو نیز سخن گفت و اذعان کرد: از آنجا که مذهب بودا و هندو در میان اروپاییان بسیار گسترش یافته بود به مطالعه درباره این آیین‌ها پرداختم اما وجود اختلاف طبقاتی در این ادیان برای من غیرقابل قبول بود.

بالداچینو در این باره توضیح داد: ادیانی مثل بودا و هندو بیشتر از فلسفه زندگی سخن می‌گویند و کمتر درباره خدا حرف می‌زنند. مذاهب گرچه مذاهبی صلح‌طلب و جویای آرامش هستند اما هرگز تشنگی مرا در خداشناسی و مذهب سیراب نمی‌کردند.

این مستبصر استرالیایی داستان مسلمان شدن خویش را از آنجا آغاز کرد که برای دیدن مادر خویش به مصر سفر کرده بود.

وی در توصیف مردم مسلمان کشور مصر گفت: مسلمانان مصری با اینکه مردمی بسیار فقیر بودند اما بسیار آرامش داشته‌اند و در میان آنان احساس مهربانی و دوستی می‌کردند.

بالداچینو تصریح کرد: وقتی برای اولین بار موسیقی قرآن به گوش من خورد مطلوب نوای قرآن شدم و در هر فرصتی که بدست می‌آوردم این موسیقی را گوش می‌دادم.

وی مردم مسلمان مصر را مردمی فقیر اما سرشار از احساس و آرامش توصیف کرد و افزود: در کشور خودم و در اروپا انسان‌های زیادی را دیده بودم که با وجود امکانات زیاد در جست‌وجوی آرامش بودند و هرگز آن را بدست نمی‌آوردند در حالی که مردم مسلمان مصر چیزی برای زندگی کردن نداشتند اما بسیار بخشنده و مهربان بودند.

این تازه مسلمان شده استرالیایی احترام به بزرگترها، دلجویی از یتیمان و مستمندان و مهربانی با پیروان مذاهب دیگر را از دیگر ویژگی‌های مردم مسلمان عنوان کرد و اظهار داشت: با اینکه من یک مسیحی بودم اما مسلمانان مصر مرا به مسجد دعوت می‌کردند و از من می‌خواستند آرزوهای خویش را در مسجد صادقانه از خدا طلب کنم.

بالداچینو در اولین حضور خود در مسجدی به نام مسجد الحسین در مصر سخن گفت و افزود: وقتی برای اولین بار به مسجد الحسین رفتم با التماس خواسته‌های خویش را از خدا طلب کردم و از او خواستم که مرا به سمت حقیقت و واقعیت هدایت کند تا از زندگی گذشته‌ام دور شوم.

بالداچینو در قسمت دیگری از صحبت‌های خویش به اولین برخورد خویش با کتاب قرآن اشاره کرد و توصیه داشت: سوره اخلاص اولین سوره‌ای بود که از قرآن خواندم و در همین چند آیه کوتاه تمام معضلات اندیشه مسیحی را حل شده یافتم و دریافتم که اسلام طریق کاملی برای زندگی انسان است.

وی تصریح کرد: تمام سؤالات خویش را در قرآن پاسخ یافته دیدم و این اولین برخورد من با قرآن بود که سبب انس همیشگی من با قرآن شد.

این تازه مسلمان استرالیایی تأکید کرد: وقتی قرآن را مطالعه می‌کردم یقین داشتم که گوینده این سخنان خالق واقعی دنیا و آفریننده حقیقی انسان است.

وی پس از اظهار شهادتین در مسجد دانشگاه الازهر مصر به دین اسلام گرویدخ  و تحقیق و پژوهش درباره آموزه‌های دینی ادامه داد.

بالداچینو گفت: بعد از شش سال که به اسلام گروییده بودم و یک مسلمان سنی شده بودم با امام حسین (ع) و ماجرای شگفت‌انگیز عاشورا آشنا شدم و این آشنایی اولین جرقه‌های گرایش من به مذهب حقه تشیع بود.

وی تصریح کرد: دستان امام حسین را در سراسر زندگی‌ام احساس می‌کنم.

بالداچینو با یادآوری حضور خود در مجالس شیعی مردم مصر و گفت‌وگوهای خویش با شیعیان این کشور اظهار داشت: چندین بار در رؤیاهای خویش امام علی (ع) و امام رضا (ع) را مشاهده می‌کردم که با کمال مهربانی مرا به سوی امنیت و آرامش دعوت می‌نمودند.

این مسلمان شده استرالیایی ماجرای غدیر را سندی محکم بر حقانیت مذهب شیعه معرفی کرد و ادامه داد: طبق آیه قرآن به پیامبر وحی شده بود که اگر پیام خویش را درباره غدیر اجرا نکند دینش را کامل نکرده است و این مستحکم‌ترین دلیل قرآنی بر حقانیت ماجرای غدیر و مذهب تشیع است.

شایان ذکر است، خانم بالداچینو در پایان سخنان خویش به پرسش حاضران در جلسه پاسخ گفت و همواره تأکید داشت قدر آن چیزهایی که در اختیار دارید بدانید و در مورد عقاید و باورهای مذهب شیعه تحقیق کنید تا دریابید که قلب‌تان تا چه اندازه خواهان باورها است.

پایان پیام/

 

 

 


 

کد خبر 57064

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha